تبیان، دستیار زندگی
زی هرکس در تمدن اسلامی چه موافق یا مخالف امام فخر رازی باشد نمی تواند اهمیت وی را در کلام اسلامی نادیده بگیرد. امام فخز رازی با وجود آنکه همیشه از سیاست گریزان بود در باب سیاست و اخلاق سیاست نیز واجد آرایی است که این مقال نو...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست و اخلاق از نگاه امام فخر رازی

هرکس در تمدن اسلامی چه موافق یا مخالف امام فخر رازی باشد نمی تواند اهمیت وی را در کلام اسلامی نادیده بگیرد. امام فخز رازی با وجود آنکه همیشه از سیاست گریزان بود در باب سیاست و اخلاق سیاست نیز واجد آرایی است که این مقال نوری بر این آرا افکنده است.

به گزارش "مهر، امام فخر رازی همانند سلف خود امام محمد غزالی شخصیتی پیچیده داشت و در تمامی دانشهای عقلی و نقلی از سرآمدان و نمایندگان جامع آنها به شمار می رفت.

امام فخر رازی علی رغم شخصیت چند وجهی خود نه مستقیما وارد سیاست شد و نه در مباحث خود جایگاه مهمی را به سیاست اختصاص داد. اما ازآنجاییکه وی نیز در سده پر فراز و نشیب ششم هجری می زیست قاعدتاً نمی توانست به تحولات عظیم جهان اسلامی بی توجه باشد. از این جهت در لابه لای مباحث وی می توان نوشته هایی را درباره سیاست و امر حکومت حستجو کرد. او هم مانند غزالی ناچار شد که تحت تاثیر اتفاقات دنیای اسلام که دستگاه خلافت از جوانب مختلف مورد تهدید واقع شده بود نوعی تحول از سیاست آرمانی به سیاست واقعی را بپذیرد.

البته امام فخر رازی نو آوری خاصی در بحث سیاست از خود نشان نمی دهد و با کمی تغییر همان مباحث امام محمد عزالی را در این زمینه تکرار می کند. با این وصف او می گوید که تاثیر سیاست یا بر باطن افراد است ویا بر ظاهر آنها. آنچه بر ظاهر اعمال می شود سیاست پادشاهان و آنچه بر باطن سیاست عالمان است که عقیده های باطل را از بین می برد وعقاید درست را با دلیل و برهان بر مردم عرضه می کند.

اما سیاست آرمانی که هم بر بواطن و و هم بر ظواهر اثر دارد سیاست انبیاست. بنابراین هر کس در پادشاهی وعلم سر آمد باشد شایستگی خلافت را داراست.

از این سخن امام فخر رازی مشخص می شود که با توجه به ختم دایره نبوت و اینکه سیاست عالمان منحصر به بواطن است تنها سیاستی که اکنون توانایی اصلاح امور مردم را دارد ریاست خلفا و پادشاهان است. فخر رازی مانند اکثریت متفکران اسلام تحت تاثیر ارسطو بر مدنی الطبع بودن انسان تاکید دارد.

از همین جا بر سیاست ظاهر یعنی خلافت و پادشاهی جهت رفع ظلم بر افراد تاکید ویژه ای دارد. به نظر او سیاست به چند دلیل جزو برترین علوم قرار می دهد؛ نخست اینکه منفعت سیاست عام است و باعث ایجاد فضای امن و آسایش برای همه می شود. دوم اینکه وسیله کسب سیاست عقل تایید الهی و ارشاد غیبی است که از همه شریف تر است و بالاخره اینکه تاثیر سیاست بر نفوس و ارواح آدمیان می باشد که نفس و روح جوهر انسانی است و از همه شریفتر است.

فخر رازی بعد از تاکید بر اهمیت علم شریف سیاست دو نوع آن را از هم تفکیک می کند یکی سیاست فاضله که همان حکومت امام خلیفه یا سلطان است در جهت مصالح مردم که نهایتا آنها را به سعادت حقیقی رهنمون می کند و دیگری سیاست ناقصه که عنصر اصلی آن تمسک به ظلم و جور توسط حاکم یا رئیس مدینه است.

همانطور که ملاحظه می شود تعبیر امام فجر رازی نیز چون بسیاری از اندیشمندان اسلامی از سیاست سنتی است . یعنی اینکه اولا سعادت انسان در جامعه بدست می آید و نکته مهم اینکه پادشاه خلیفه و یا حاکم نقش مهمی در سعادت و صلاح جامعه بر عهده دارد. چرا که اگر خلیفه و یا سلطان از فضایل شخصی برخوردار باشد می توان جامعه را به سمت خیر هدایت نماید درغیر این ضورت ما با سیاست ناقصه مواجه ایم که در آن حاکم "بنده حرص و هوا" است و جامعه را مملو از شرور می کند.