تبیان، دستیار زندگی
یهودیان همچنان به جامعه ی آرمانی خود می اندیشیدند که در آن باید نژاد یهود در (سرزمین موعود/فلسطین) زندگی کند و آنجا را از وجود بیگانه ها پاک گرداند و دولت یهود را برقرار کند تا مرزهای توراتی شکل گیرد و حتی یک وجبش از آنِ غیر یهود نباشد!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمادگرایی در اندیشه صهیونیسم

یهودیان همچنان به جامعه ی آرمانی خود می اندیشیدند که در آن باید نژاد یهود در (سرزمین موعود/فلسطین) زندگی کند و آنجا را از وجود بیگانه ها پاک گرداند و دولت یهود را برقرار کند تا مرزهای توراتی شکل گیرد و حتی یک وجبش از آنِ غیر یهود نباشد!

بخش سیاست تبیان
نمادگرایی در اندیشه صهیونیسم

به گزارش تبیان به نقل از فرهنگ نیوز: از سرآغاز تاریخ، عصر طلایی،اسطوره ای فراگیر در میان همه ی قوم ها،مذهب ها و مکتب هاست و هرکدام به فراخور جهان بینی متافیزیکی یا ایدئولوژی مادی خود،جامعه ی آرمانی شان را به تصویر می کشند.غربیان با واژه ی اتوپی از شهر آرمانی خود یاد می کنند.

دکتر رضا داوودی نویسنده و محقق درباره ویژگیهای شهرآرمانی چنین می گوید:

در این فرهنگ اومانیستی،اتوپی،مدینه،زمینی است که اهل آن مقام و جای معینی در مدینه دارند و این را قانون بشری و زمینی مدینه، مقرر کرده است. می توان گفت: اتوپی،مدینه ی رویایی است که اهل آن دیگر تاریخ ندارند و آسوده از هر خوف و هیبت و فارغ از اندیشه ی مرگ، در مقامی که نظام مدینه مقرر داشته است، به کار خود مشغولند.

می توان گفت سرچشمه ی این تفکرات در اندیشه های فردی بنام پروفسور اسرائیلی شاهاک که دارای کتابهای (تاریخ یهود،مذهب یهود،بار سنگین سه هزاره) می باشد چنین می نگارد:

صهیونیست که از هیچ تلاشی برای تخریب چهره اسلام دریغ نمی کند، سینما را سنگر امنی برای مقابله با اسلام واسلام هراسی می داند.

دوران تجدد،آرمان شهر بشری،شهری تکنولوژیک بود که انسان هیچ کاری را با دست انجام نمی داد و ربات ها و رایانه ها غذا را در دهان او می گذاشتند و حتی نیاز نبود غذا بخورد.

هنگامی که تازه ویتامین کشف شده بود،کاریکاتوریستی،تصویری از انسانی بدون شکم کشید،زیرا که با کشف و تولید انبوه ویتامین ها دیگر نیازی به خوردن غذا نبود و با قرص ها همه ی ویتامین ها تامین می شد.از این رو، بر مبنای نظریه تکامل، کم کم معده و روده ها و اعضای دستگاه گوارش که بدون استفاده مانده بودند،حذف شدند.

در زمان پساتجدد که آدمی تا حدی فهمید غرور گذشته اش نا بجا بوده و فناوری، خطر ها و آسیب ها و آلودگی های فراوانی دارد،اندیشه ی آرمان شهر مخدوش شد. در این میان یهودیان همچنان به جامعه ی آرمانی خود می اندیشیدند که در آن باید نژاد یهود در (سرزمین موعود/فلسطین) زندگی کند و آنجا را از وجود بیگانه ها پاک گرداند و دولت یهود را برقرار کند تا مرزهای توراتی شکل گیرد و حتی یک وجبش از آنِ غیر یهود نباشد!

در پادشاهی داوودی،یهود،حاکم بر سرزمین شیر و عسل با باغ های زیبا و پر از میوه و آرامش و اقتدار پادشاهی از نسل (داوود) در خدمت بندگان برگزیده ی یهود است و آنان در خوشی و لذت خواهند بود.با همین تفکر تجارت روسپی ها و مافیای آن در دست یهودیان دنیاست. در آرمان شهر صهیونیستی،اهمیت به خوی حیوانی،دیدی کاملا برده و منفعل در برابر بروز مادی گرایی و شهوات نفسانی،در هر تفکر بعد شهوت و منفعت بروز می کند و نفس عماره حاکم بر نفس لوامه میشود.

آرمان شهر صهیونیستی،جامعه ایست بسته که در آن تنها نژاد برتر، حق بهره برداری از دنیا را دارد و حتی کار برای غیر یهودی ممنوع است و بیگانه ها(غیر یهودها) جایگاهی ندارند و نوکر یهودند.وحشی ها (دشمنان یهود) باید کشته شوند و به زنان باردار و حیوانهای آنها هم نباید رحم کرد.

جملاتی از کتاب مقدس یهودیان جهان، درک این موضوع و تفکرپست را نمایان تر میسازد:

پسران گران بهای صهیون روزگاری به زرِ ناب برابر می بودند

گفتم که شما خدایانید و فرزندان خدای بزرگ،برخیز زیرا تو تمام امت های جهان را متصرف خواهی شد

نسل تو دیگر ملل را تصرف خواهد کرد

در اندیشه صهیونیستی،واژه عبری عالیاه که اصطلاحی دینی و به معنای علو و صعود به سرزمین موعود است، به معنای مهاجرت اشغال گرانه برای زیستن در فلسطین به کار رفته است که دلالت بر نوعی عقب نشینی غیر حماسی از مقصود خود دارند، بدین گونه ادبیات صهیونیستی با نژادگرایی و آرمان گرایی بسته ی یهود، هماهنگ می شود و حتی در به کار بردن واژه ها هم هدف مند عمل می کند.

خرافه گری این قوم جاهل (صهیون) با راهنمایی از کتاب (تحریف شده) تورات، تا این حد وجود دارد که قوم یهود را مستحق عذاب در روز قیامت نمی دانند، هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نخواهد رسید و یهودیان اصلا عذاب نمی شوند. آتش جهنم تسلطی بر ارواح گناه کاران اسرائیل ندارد. آن چنان خود پسندی بر آنان غلبه یافته بود که در روز محاسبه هم خون یهودی را رنگین تر از دیگران می دانستند.

پروردگار ملاک برتری را تنها پرهیزکاری و ایمان درست می داند، نه پندارها و آرزوهای قومی و قبیله ای.در امتداد این تفکر، رگه های این چنین اندیشه هایی را در بسیاری از فیلم های صهیونیستی می بینیم، فیلم های بسیاری از کمپانیهای مختلف با سرمایه های هنگفت یهودی درباره ی اتوپی بنی صهیون یا همان بهشت زمینی ، تولید و ساخته می شوند.

فیلم فرار جوجه

ساخت این انیمیشن تقریبا به سال 1950 محدوده زمانی جنگ جهانی دوم بر می گردد، تفکر پشت صحنه تولید چنین انیمیشن هایی مخاطب را به سوی لایه های زیرین و پیام اصلی فیلم رهنمون می سازد، فضا سازی هایی همچون بازداشت گاه های آلمان نازی با دیوارهای بلند ، سیم خاردارهی فراوان ، کلبه های منظم همچون بند های زندان ، تخت خوابهای دو طبقه ،گشت زنی ها،قفل و زنجیر هاسلول انفرادی تاریک و حتی نور پردازی هایی همچون پروژکتور های زندان که فضای رعب انگیز را تداعی میکند.

دوران تجدد،آرمان شهر بشری،شهری تکنولوژیک بود که انسان هیچ کاری را با دست انجام نمی داد و ربات ها و رایانه ها غذا را در دهان او می گذاشتند و حتی نیاز نبود غذا بخورد.

در قسمتهایی از این انیمیشن، مرغ ها و خروس همیارشان، پس از اینکه دشمن خون ریز را شکست دادند و از اردوگاه مرگ کوره ی مرغ سوزی و کارخانه ی پیراشکی سازی فرار کردند، در جنگلی دل پذیر به زندگی آرام و لذت بخش خود می پردازند، همان تفکر اومانیستی حاکم بر اذهان یهود در تئوری اتوپی بنی صهیون. «از تولیدات شرکت صهیونیستی دریم ورکز»

فیلم هری پاتر

همچنین در فیلم هری پاتر میبینیم که بیرون (مدرسه ی هاگوارتز) بسیار زیبا و چشم نواز است و این مدرسه ی قدسی و با شکوه، در دامنه ی کوهی سرسبز و پوشیده از انبوه درختان زیباست که ما را به یاد شهر اورشلیم، در کنار کوه صهیون می اندازد. در اطراف مدرسه هاگوارتز، زمینی همانند بهشت وجود دارد که در آن روح های گذشتگان، به راحتی در میان زنده گان زندگی می کنند، این روح ها جز سرزمینشان نمی خواهند در جای دیگری باشند.

در این فیلم از نمادهای صهیونیستی بسیار استفاده شده، و برخی افراد جزو نژاد درجه اول نیستند و ملاکهای خون اصیل و اصالت مورد نظر بسیار اهمیت دارد.

ارباب حلقه ها

در این فیلم می بینیم شهری که برای تصرفش، سپاهیان خیر و شر در برابر هم صف آرایی می کنند، شهر «روحان» است که بسیار زیبا و رویایی در کناره کوهی بلند بنا شده است به تصویر کشیده شده است.در این فیلم شیطان به دریاچه آتش میوفتد و در جنگ شکست می خورد و یاران گاندولف،به سرزمین خوش آب و هوا و بهشتی خود باز می گردند و در آرامش زندگی جاودانه اشان را ادامه می دهند. در این فیلم نیز از نمادها و شمایل شیطانی و صهیونیستی فراوان فراماسونی نیز استفاده می شود.

در پایان فیلم، ماتریکس نیز، نئو که یاد آور مسیح جدید (یهود) است، با فدا کردن خود، شهر (صهیون/zion) را نجات می دهد و آرامش و بهروزی را برای مردم سرزمین صهیون به ارمغان می آورد.

صهیونیست که از هیچ تلاشی برای تخریب چهره اسلام دریغ نمی کند، سینما را سنگر امنی برای مقابله با اسلام واسلام هراسی می داند.ما بعنوان مخاطبان رسانه و جریان طغیان سینمایی هالیوودی و سینمای صهیونیستی، با تحلیل مبنایی آثار تولید شده باید از تاثیر گذاری چنین تولیداتی بکاهیم.

هدف نهایی‌ رسانه های شیطانی این است که به بینندهٔ خود بفهمانند اربابان رسانه‌ای غرب در پرتو این آثار، تنها سرگرمی را مد نظر ندارند و در پی انتقال مفاهیم دینی یا فرقه‌ای خود هستند.
منبع: فرهنگ نیوز