تبیان، دستیار زندگی
تعجب در این است که این از خود بی خبران انتظار دارند دنیای خارج از وجود خود را بشناسند و از اسرار آن با خبر شوند،و از آن بالاتر به جهان ماوراء ماده هم آشنائی پیدا کرده «خداشناس» هم بشوند، زهی تصور بـاطل!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آثار نظم در وجود انسان؛‌ تصفیه‌خانه بدن!

هنوز در‌ گوشه‌ و کـنار‌ ایـن اجـتماع افرادی را می توان پیدا کرد که از این جهازات‌ و دستگاه های اسرار آمیزی که شب ‌و روز‌ در بدن آنها بزرگترین وظـائف حیاتی را انجام می دهند کوچکترین خبری نداشته باشند‌ شاید این موضوع در‌ محیط‌ کم رشـد ما آن قدر تعجب نـداشته بـاشد؛ تعجب در این است که این از خود بی خبران انتظار دارند دنیای خارج از وجود خود را بشناسند و از اسرار آن با خبر شوند،و از آن‌ بالاتر‌ به جهان ماوراء ماده هم آشنائی پیدا کرده «خداشناس» هم بشوند، زهی‌ تصور بـاطل!

بخش اعتقادات شیعه تبیان
تصفیه خانه بدن

بنا بود به اتفاق خواننده ی عزیز از چند کارگاه بزرگ بدن خود بازدید به عمل آوریم‌ بسم اللّه از قسمت‌ فوقانی‌ قفسه ‌سینه شروع می کنیم:

اینجا تصفیه‌ خانه بدن است،خون های کثیف از «مرکز پخش مواد غذائی بدن» یعنی قـلب مـرتبا به آن ریخته و در اینجا به دقت تصفیه‌ شده مواد سمی از آن گرفته می شود و مواد حیاتی‌ به آن‌ افزوده می گردد و بار دیگر به قلب تحویل داده می شود. کار این دستگاه‌ شبانه ‌روزی است و کمترین وقفه در کار آن باعث مرگ حتمی اسـت و بـه قول معروف موجب‌ می شود که انسان نفس‌ زدن‌ را فراموش کند، چون فراموش کردن تنفس چیزی جز از کار افتادن این دستگاه نیست!

قلب بـر اثـر‌ حـرکت‌ دائمی گرم می شود،ریختن خون های گرم ه بقلب‌‌ آن هم‌ بر‌ حرارت آن مـی افزاید؛ امـا همین که خون ها از‌ قلب‌ به ریه آمدند و در دیواره‌ های‌ ریه منتشر شدند و با هوای ملایم تماس پیدا کردند‌، مـقدار‌ زیـادی از حـرارت خود را‌ از‌ دست داده‌ و به وسیله‌ «بازدم‌» به خارج می فرستند، این خون هنگامی که به قلب‌ بـر‌ مـی ‌گردد تـأثیر عمیقی در کنترل حرارت قلب دارد لذا هر وقت قلب ما‌ به واسطه‌ گرما زدگی‌ دچار خفقان می شود با تـنفس‌ در هـوای مـلایم آن را‌ تسکین‌ می دهیم این نعمت هم از‌ دولت‌‌ سر ریه‌ هاست.

ساختمان ریه ‌ها

مرکز اصلی این دستگاه همان ریه یـا شـش یا جگر سفید است که وزن‌ آن‌‌ در‌ مردها بطور متوسط 1200 گرم‌ و در‌ وزنها‌ 900 گرم است و این نیز یکی دیگر از دلائل طبیعی است که به ما ثابت می کند که ساختمان مرد و زن برای یک نوع کـار‌ ایـجاد‌ نـشده‌‌ و ناموس خلقت دو نوع وظیفه کـه نـیازمند بـه دو‌ نوع‌ وسائل است برای آنها در نظر گرفته است،حالا اگر بانوان بگویند این حرف از «مد» افتاده، مطلب دیگری‌ است‌‌ از‌ موضوع خـارج نـشویم.بـرویم از نزدیک ریه‌ ها را تماشا کنیم..

وقتی وارد منطقه‌ شش‌ ها مـی شویم خـود را در یک سالنی بزرگ که مجموع مساحت دیوارهای آن بالغ‌ بر‌ 70‌ متر‌ مربع است مشاهده می کنیم،70 متر مربع؟ آری 70 متر مربع، مگر مـیان‌‌ صـندوقچه‌ سـینه ما چقدر گنجایش دارد که چنان مساحتی را بتوان در آن پیدا کرد؟ کمی‌ نزدیکتر بـیائید خوب‌ نگاه‌ کنید‌ ببینید ساختمان ریه‌ ها مانند«اسفنج» (ابرهای‌ حمام) است که از حفره ‌های فوق ‌العاده‌ زیاد‌ تو برتو‌ تشکیل یـافته و پرده ‌های بـسیار نازک و ظریفی آنها را از هم جدا می کند، وقتی تمام‌ سطح‌ دیواره‌ های‌ آن را روی هم‌ حساب کنیم ملاحظه خواهیم کرد 70 متر می شود، به عبارت دیگر اگر تمام‌ پرده‌ های‌‌ آن را از هم جدا کـرده روی ‌زمین کـنار هم بگسترانیم مساحتی را به طول 10‌ متر‌ و عرض‌ 7 متر می پوشاند! همین است که حـجم کـار ریـه ‌ها را فوق ‌العاده زیاد کرده است

ریه‌ ها‌ دائمًا‌ در حرکتند و مرتباً مانند دم‌ آهنگران (یا دم آهنگران مانند آن!)بـاز و بـسته مـی شوند و تقریبا‌ در‌ مدت‌ سه ثانیه این عمل یک مرتبه صورت‌ می گیرد. حرکات ریه تقریبا غـیر ارادی اسـت و در تمام‌ حالات‌ خواب و بیداری کار خود را بدو ن‌وقفه انجام می دهد.

عمل تصفیه چگونه صـورت‌ می گیرد؟

خـون های‌ شـفاف‌ و خوش رنگی که در شریان ها (سرخ ‌رگها) جریان دارد پس از طی یک مسافت ‌طولانی و مشروب کردن تمام‌ سلول ها‌ و رسانیدن‌ مـواد غـذائی به آنها اکسیژن را که یک ماده ی حیاتی است و برای سوخت‌ سلول ها‌ و تولید حرارت غـریزی در درجـه ی اول اهـمیت است از دست می دهد،در مقابل گازکربنیک که یک‌ ماده ی سمی است‌ و از احتراق مواد مختلف در بدن بـوجود مـی آید با خود‌ برداشته‌،با رنگی تیره و افسرده‌ خسته ‌و نالان به قلب بر می گردد‌. این‌ خـون‌ کـه در وریـدها(سیاه ‌رگ ها)جریان دارد دیگر‌ قابل ‌استفاده‌ نیست، مسموم است و تقریباً باید اسم آن را «خون ‌مرده» گذارد.

قلب، ایـن خـون مـسموم‌ را‌ به پاس فداکاری ها و خدماتی که در‌ راه‌ احیاء سلول های‌‌ بدن‌ انجام‌ داده با آغوش‌ باز از راه «دهـلیز‌ راسـت‌» به خود می پذیرد و بلا درنگ آن را به حجره ی تحتانی (بطن ‌راست) می ریزد، سپس با یک فشار‌ مانند‌ تلمبه‌ های خودکار آن را بـه داخل رگ های مخصوصی‌ که خط ارتباطی میان‌ قلب‌ و ریه ‌ها محسوب می شوند به طرف‌ ریـه ‌ها‌ مـی راند‌.

ریه‌ ها که در انتظار این میهمان تازه دقـیقه ‌شماری مـی کنند به محض اطلاع از ورود‌ آن‌ شروع به فعالیت می نمایند؛ خون کـثیف‌ مـزبور‌ به وسیله‌ «مویرگها» (همان رگ های‌‌ فوق‌ العاده ظریف و باریکی که‌ اگر چه‌ اسمشان مویرگ اسـت ولی بـه مراتب از مو باریکتر و نازکترند) روی دیواره ‌های وسـیع ریـه گسترده‌ مـی شوند‌ ریـه ‌ها بـا یک حرکت‌ باز می شوند‌ و تمام‌ حـفره‌ های آن ها‌ مملو‌ از‌ هوا می شود و به این‌ ترتیب اکسیژن‌ هوا‌ در مجاورت خون قرار گرفته و جز جدار فـوق ‌العاده نـازک مویرگ ها حجاب و پرده‌ ای‌ در میان این‌ دو‌ دوسـت صمیمی نیست، اکسیژن‌ هوا مـوقع را‌ غـنیمتم‌ شمرده‌ از‌ جدار‌ رقیق‌ مزبور عـبور‌ مـی کند‌ و وارد خون می شود و گاز فرارکربن هم از آن متصاعد شده  به جای‌ اکسیژن می‌ نشیند، و هنگامی که ریه‌ ها بـسته‌ شـدند‌ این‌ گاز قتال با اردنگی هـمراه‌ ذرات بـاقیمانده هـوا‌ به‌ بیرون‌ فـرستاده‌ مـی شود‌.

اکنون‌ که یک بـازدید اجـمالی از این تصفیه ‌خانه عظیم به عمل آوردیم باید هرچه‌ زودتر به درس های توحیدی که از آن آموخته ‌ایم بپردازیم.در ایـنجا چـند نکته بسیار قابل‌ توجه است‌:

1-نظم‌ عجیب

در ایـنجا هـم (مانند هـمه ‌جای عـالم حـرکات و جریانات سرسری نیست، هـمه برطبق برنامه منظمی صورت می گیرد و حساب آن در دقیقه‌ و ساعت و شب ‌و روز معین است، حرکت ریه در اوائل عمر‌ سـریع تر‌ و تـدریجًا روی حساب‌ مخصوصی از سرعت آن کاسته می شود سـپس در اواخـر عـمر مـجددا سـرعت‌ می گیرد،و نیز در حـیوانات کـوچکتر معمولا سریع تر و در حیوانات بزرگتر کندتر است.

بد نیست حساب‌ دقیق‌ باز و بسته شدن ریه ‌ها را در سال های مختلف عمر انـسان‌ و در چـند نـوع مختلف از حیوانات کوچک ‌و بزرگ بدانیم تا با در نـظر گرفتن‌ آن بـتوانیم بـه اسرار‌ ایـن‌ تـغییرات مـنظم آشناتر شویم.

اینک‌ به جدول‌ زیر توجه کنید:

در انسان‌\در آغاز عمر\در هر دقیقه‌\44 مرتبه

در انسان‌\در 5 سالگی‌\در هر دقیقه‌\26 مرتبه

در انسان‌\در 15 تا 20\در‌ هر‌ دقیقه‌\20 مرتبه

در‌ انسان‌\‌20 تا 25\در هر دقـیقه‌\18 مرتبه

در انسان‌\25 تا 30\در هر دقیقه‌\16 مرتبه

در انسان‌\در 40\در هر دقیقه‌\18 مرتبه

در اسب‌\در هر دقیقه‌\‌10‌ تا 12 مرتبه

در سگ‌\در هر دقیقه‌\15 تا 20 مرتبه

در گربه‌\در هر دقیقه‌\24 مرتبه

در موش‌\در هر دقیقه‌\150 مرتبه

لابد مـی پرسید ایـن تغییر تدریجی در‌ سنین‌ عمر و این‌ اختلاف فاحش در میان انواع‌ جانداران برای چیست؟البته می دانید معمولا هرقدر جانداری ضعیفتر باشد زودتر گرسنه می شود،روی هم رفته‌ مقاومت آن در برابر کمبود مواد حیاتی کمتر است زیـرا سـلول های‌ آن‌ لطیف‌ تر‌ و ناتوان تر است و لذا می ‌بینیم که کودکان و پیران درمقابل‌ تشنگی و گرسنگی تحمل کمتری از خود نشان می دهند،بنابراین ‌‌باید‌ مواد حیاتی‌ به جانداران ضعیف تر؛در فـواصل کـوتاه تری برسد،این قانون در مورد«اکـسیژن‌»

کـه‌ یکی‌ از مواد ضروری برای ادامه ی حیات سلول هاست نیز صادق است و به همین‌ترتیب‌ مقاومت سلول های ضعیف تر در‌ برابر مسمومیت ناشی از وجود گازهای ‌سمی نیز کمتر می باشد و باید رفـع آنـها در‌ فواصل کوتاه تری صورت گـیرد‌،از‌ ایـنجا سر سرعت‌ حرکت ریه‌ ها هنگام ضعف انسان «کودکی و پیری» و در جانداران کوچک‌ روشن می شود.

2-تطبیق بر احتیاجات

درموقع ورزش و کارهای سنگین عضلات‌ ما احتیاج به مواد حیاتی بیشتری دارند، به همین‌ جهت در‌ چنین مواقعی ضـربان ‌قلب شـدیدتر می شود، و خون با سرعت زیادتری سلول ها را مشروب و سیر می کند، در این‌ هنگام اگر ریه‌ها دامن همت به کمر نزنند و خوب نجنبنند نمی توانند جواب قلب‌ را حسابی بدهند‌ و در‌ نتیجه خون های کثیف که به سرعت بـه سوی ریـه‌ ها هجوم مـی آورند تصفیه‌ نشده باز می گردند و مسمومیت سلول های بدن را فراهم می سازند.

بعکس در موقع‌ خواب و استراحت که نیازمندی های بدن کمتر است قـلب آرام تر کار‌ می کند‌ و نفس هم به آهستگی می آید و می رود. این «موقع ‌شناسی» ریـه و قـلب‌ و هـماهنگی آنها در رفع احتیاجات تن، و تطبیق دادن اوضاع خود بر شرائط موجود راستی از شاهکارهای خلقت است!.

3-قدرت فوق ‌العاده‌

اگـر‌ ‌ ‌وحـشت نکنید مطابق حساب دقیق،شبانه‌ روز از دیواره ‌های ریه شما حدود ده هزار لیتر خون مـی گذرد (بـدیهی اسـت خون موجود در بدن ما این مقدار نیست ولی چون‌ در‌ فواصل‌ خیلی ‌کوتاه گردش خود را از‌ سر‌ آغاز‌ مـی کند چنان رقم بزرگی را به وجود می آورد) بنابراین باید گفت بر آورد کار این تصفیه‌ خانه عـظیم روزانه ده هزار لیتر و در سـال‌ بـیش‌ از‌ سه ملیون لیتر است!

با در نظر گرفتن مطالب گذشته‌ این راهم‌ می ‌توانید حساب کنید که در هر شبانه‌ روز به طور متوسط ریه ی شما سی هزار مرتبه باز و بسته می شود، اما عجیب‌ این است‌ که‌‌ با تمام ایـن حرف ها ما هرگز از نفس‌ کشیدن احساس خستگی‌ نمی کنیم. این‌قدرت‌ فوق ‌العاده برای عضو لطیفی مانند ریه حقیقتاً جالب است.

4-مواد اولیه از کجا می رسد؟

هر کارگاهی محتاج‌ به مواد‌ اولیه‌ است، مواد اولیه مورد لزوم تصفیه ‌خانه تـن هـواست. خوشبختانه این ماده همه ‌جا‌ هست‌‌ در کوچه و بازار و خانه و اطاق و هواپیما و... وجود دارد، اگر هم بخواهیم آن را از خود دور کنیم‌ با‌ فشار‌ زیاد به  سوی ما بر می گردد. البته باید این طور هم باشد زیرا مـا طـاقت ‌دوری‌ اکسیژن‌ هوا‌ را‌ نداریم، ممکن است چند روز با گرسنگی سر کنیم اما بیش از 5 دقیقه نمی‌ توانیم‌ بدون‌ هوا‌ زنده بمانیم.

به همین‌جهت سازنده این کارگاه ماده ی مورد نیاز آن را آن قدر فراوان آفریده که‌ هـمه‌ جا‌ بـا‌ ما باشد و احتیاجی به حمل‌ و نقل آن هم نداشته باشیم.

ریه عضو بسیار لطیف و حساس‌‌ و زود رنجی‌ است.اگر هوای سرد زمستان‌ با‌ آن شـدت بـرودت سر نزده‌ وارد‌ ریه شود مسلما لطمه‌ و خسارت‌ فراوانی به آن وارد می کند لذا باید قبلا این هوا درس آمـادگی را بـخواند و باصطلاح‌ «کلاس‌ تهیه» را ببیند و آنگاه وارد منطقه‌ ریه‌ شود جای‌ این‌ کلاس‌‌ «بینی» اسـت،زیـرا در‌ بـالای بینی برآمدگی مخصوصی وجود دارد که هوا مجبور است‌ با ملایمت از کنار آن‌ بگذرد‌.

طبق محاسباتی که دانشمندان کرده‌اند‌ ما‌ در‌ هر شبانه ‌روز (به طور متوسط) یازده‌ متر مکعب و یا بحساب وزن 14 کیلوگرم هوا لازم‌ داریم‌؛ راستی اگر بـنا بود هـوا بـه حریم زندگی نرسد چقدر مشکل مـی شد و اگـر مـحتکرهای بی ‌انصاف‌ جامعه‌ ما‌ تصمیم‌ به احتکار هوا می گرفتند یا کارگران تولید هوا یک روز اعتصاب می کردند تکلیف ما چه‌‌ می شد؟

لابد‌ می گوئید: هیچ، نـفس‌ کشیدن از یـادمان مـی رفت! یا اگر هوا همه ‌جا نبود و می خواستیم‌ یک‌ مـسافرت‌ یـک ماهه کنیم این ذخیره بیش از 400 کیلوئی هوا را چگونه می توانستیم با خود‌ ببریم؟.

5-کنترل‌ حرارت‌

در میان مردم مشهور است که «ریـه بـادزن قـلب است» ! و بنظر می رسد‌ که‌ این جمله را از اطباء قدیم گرفته ‌اند، گرچه در بـدو امر عبارت یک‌ عبارت بی ‌اساسی بنظر می رسد‌ اما‌ خوب که ملاحظه می کنیم می ‌بینیم این هم نکته ‌ای‌ دارد، زیرا قلب بـر اثـر‌ حـرکت‌ دائمی گرم می شود،ریختن خون های گرم ه بقلب‌‌ آن هم‌ بر‌ حرارت آن مـی افزاید؛ امـا همین که خون ها از‌ قلب‌ به ریه آمدند و در دیواره‌ های‌ ریه منتشر شدند و با هوای ملایم تماس پیدا کردند‌، مـقدار‌ زیـادی از حـرارت خود را‌ از‌ دست داده‌ و به وسیله‌ «بازدم‌» به خارج می فرستند، این خون هنگامی که به قلب‌ بـر‌ مـی ‌گردد تـأثیر عمیقی در کنترل حرارت قلب دارد لذا هر وقت قلب ما‌ به واسطه‌ گرما زدگی‌ دچار خفقان می شود با تـنفس‌ در هـوای مـلایم آن را‌ تسکین‌ می دهیم این نعمت هم از‌ دولت‌‌ سر ریه‌ هاست.

6-کلاس تهیه

همانطور که گـفته شـد ریه عضو بسیار لطیف و حساس‌‌ و زود رنجی‌ است.اگر هوای سرد زمستان‌ با‌ آن شـدت بـرودت سر نزده‌ وارد‌ ریه شود مسلما لطمه‌ و خسارت‌ فراوانی به آن وارد می کند لذا باید قبلا این هوا درس آمـادگی را بـخواند و باصطلاح‌ «کلاس‌ تهیه» را ببیند و آنگاه وارد منطقه‌ ریه‌ شود جای‌ این‌ کلاس‌‌ «بینی» اسـت،زیـرا در‌ بـالای بینی برآمدگی مخصوصی وجود دارد که هوا مجبور است‌ با ملایمت از کنار آن‌ بگذرد‌.

بدیهی اسـت مـجاورت ذرات هوا با‌ آن‌ عضو‌ گرم‌ برودت‌ آن را در هم می شکند‌ و اگر‌ هم هـوای خـشکی بـاشد کمی رطوبت و بخار آب به آن نیز افزوده می شود تا ریه‌ را خشک‌ و ناراحت‌ نکند‌،لذا در کتاب های بهداشت بـه ما سـفارش مـی کنند‌ که‌ اگر‌ می ‌خواهیم‌ در‌ زمستان‌ مبتلا به سرماخوردگی و عواقب وخیم آن نشویم باید همیشه از بـینی تـنفس کنیم...این بود مختصری از درسهای توحیدی که مطالعه این‌ تصفیه ‌خانه ی تن به ما می آموزد آیا هیچ‌ عـقلی بـاور می کند که این همه آوازه‌ ها از طبیعت کور و کراست؟!


منبع:

آثار نظم در وجود انسان: تصفیه خانه بدن! : نوشته مکارم شیرازی،ناصر / درسهایی از مکتب اسلام » تیر 1339، سال دوم - شماره 6

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.