چرا ما باید برای امامانی که از دنیا رفتهاند، به این شدت عزاداری کنیم
چرا ما باید برای امامانی که از دنیا رفتهاند، به این شدت عزاداری کنیم، درحالی که پیامبر و حضرت علی (ع) این سنت را نداشتند.
عمراً بنده و شما و دیگران، هیچ گاه نمیتوانیم و نخواهیم توانست که شدت عزاداری پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در شهادت عمویشان حمزهی سیدالشهداء علیه السلام را داشته باشیم، یا شدت حزن و اندوه و عزاداری حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را برای شهادت فاطمه زهراء علیهاالسلام درک کنیم، یا مانند: امام حسن و امام حسین علیهمالسلام بر رحلت یا شهادت بزرگان و عزیزان سوگوار باشیم. چرا که علم، معرفت، ایمان، عطوفت، محبت و بصیرت آنان را نداریم و درکمان از اوج حقایق و عمق فجایع، بسیار ضعیف است.
الف - پیامبر اکرم، حضرت امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه زهراء و امام حسن مجتبی، حتی قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، بر مظلومیت و شهادت ایشان میگریستند و امامان بعدی، همه مجالس تعزیه برپا میکردند، پس این چه تهمتی است که میگویند: «آنها چنین سنتی نداشتند؟!».
ما برای مظلومیت و شهادت حضرت صدیقه کبرا، سیدة النساء، فاطمه زهراء علیهاالسلام محزون میشویم و عزاداری میکنیم، اما هیچ موقع چون امیرالمؤمنین که خود یعسوب الدّین است، نمیفهمیم و بالتبع گریهکنان نمیگوییم: «بیستون شدم».
ما برای مظلومیت و شهادت حضرت ابوالفضل العباس محزون شده، گریه میکنیم و چه بسا عزاداری با شکوهی هم بکنیم، اما هیچ موقع مانند امام حسین علیهالسلام، گریه کنان نمیگوییم: «الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی واضَیعَتا بَعدِکَ یااَخی - اکنون کمرم شکست و چارهام اندک شد، وامصیبتا بعد از تو، ای برادر!» چون اصلاً معرفت، شناخت و درک این معانی را نداریم و عظمت ایشان و نقش و اثرشان در احیا و ابقای اسلام و نجات خودمان را نمیشناسیم.
الف – ما اندکی از معرفت، محبت و مودت را داریم و پارهای از علوم و اطلاعات نیز به دستمان رسیده است؛ قلبمان با پردههای هوای نفس محجوب شده، نفسمان با جهل و نافرمانی معیوب شده و بالتبع عقلمان نیز معیوب شده و هدف انواع ضدتبلیغ و هجمه دشمنان قرار گرفتهایم، این است چگونگی کمّی و کیفی عزاداریهایمان، برای خودمان و آن چه از دست دادیم و شرایطی که در آن گرفتار آمدیم؛ پس اگر معرفت، ایمان، علم، بصیرت و عواطف کاملتری داشتیم چه میشد؟
«إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِی غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی كَثِیرٌ ...» (دعای صباح)
ترجمه: خداى من! دلم در پردههاى ظلمت پوشیده شده و جانم دچار كاستى گشته و عقلم مغلوب هواى نفسم شده و هواى نفسم بر من چیره آمده، طاعتم اندك، و نافرمانیم بسیار گردیده ... .
ب – حزن، اندوه و عزاداری، دو بُعد دارد:
1- یک بُعد آن شخصی است که به عقل و قلب هر کسی بستگی دارد. به بینش و دانش او از یک سو و به قلب، محبت و مودت و عاطفهاش از سوی دیگر، بستگی دارد.
2- بُعد دیگر، آرمانی و انگیزهای است؛ در پی احقاق حق است؛ حفظ و تداوم و پویایی شعائر است، تا از یک سو مانع از فراموشی و مستحیل شدن در جار و جنجالهای شیطانی دیگران نگردد؛ از سوی دیگر زنده و پویا بماند و راهنما و راهگشا باشد و از سوی دیگر تجلی وحدتی قلبی حول محور «حبل الله المتین» باشد. و این به جمعیت و جماعت بستگی دارد.
دشمنان:
دشمنان اسلام و مسلمین، با هر دو بُعد مخالفند. چرا که اولاً میدانند انسان در نهایت به سوی آن کسی یا آن چیزی میرود که او را دوست دارد؛ و آنها میخواهند قلبها نسبت به اهل بیت علیهمالسلام بیتوجه و بالتبع بی عاطفه و مودت شود، تا بتوانند محبوبهای خود را در این حرم دل جایگزین کنند – و از سوی دیگر از ظهور جمعی حول محور «حبل الله = معصومین علیهمالسلام»، میترسند و تنفر دارند. چرا که سبب دانش و بینش و بصیرت اذهان عمومی میگردد؛ مرزهای حق و باطل را روشن میکند؛ تفاوت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، با انواع و اقسام اسلامهای جعلی و تقلبی، مانند اسلام معاویهای و یزیدی را در طول زمان واضح میکند؛ و در نهایت سبب میشود که تجمع مردم، حول محور آنها نباشد؛ و اهداف پلیدشان در سلطه محقق نگردد. سبب میگردد که این تجمع بصیرت بخش، به خیزش علیه آنان منجر گردد.
تمامی جنجالها و ضدتبلیغهایی که علیه محبت، حزن و عزاداریها میشود، ریشه در همین دو دلیل دارد، وگرنه کسی نگران خوشحال یا ناراحت شدن ما نیست.
اگر مسلمانان عالَم 24 ساعته بخندند (چنان چه حتی خندههای فیزیکی و بیروح تجویز میشود) – یا 24 ساعته بر مصائب خود و مصیبتهایی که آنان تحمیل میکنند، گریه کنند و مجالس عزا برپا کنند، هیچ یک از مستکبران را نگران نمیکند، اما اگر این شادی و خنده و یا این حزن و گریه و عزاداری، حول محور «حبل الله» باشد، همه نگران شده و به تکاپو میافتند. چرا که به «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ» منجر میگردد.
پس، به هر دو لحاظ معرفتی و عاطفی و نیز انگیزهای و اجتماعی (به تعبیری سیاسی)، جشن و عزا حول محور ولایت و امامت، بسیار ارزشمند و ضروری است. «وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»
منبع : ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات