تبیان، دستیار زندگی
دنیای امروز دنیای مادیت اسـت ،جـهان مـاشینی تمام فکر را متوجه زرق و برق زندگی نموده است تمام آرزوها بدنبال این هدف فریبنده است و هـر روز و هر ساعت بر فریبندگی این زندگی چیزی افزوده می شود،و چشم های هوسران به آن بـیشتر خیره می گردد تا بـه جائی که
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسلام و ترقیات مادی

دنیای امروز دنیای مادیت اسـت‌،جـهان‌ مـاشینی‌ تمام فکر را متوجه زرق ‌و برق‌ زندگی نموده است تمام آرزوها بدنبال این هدف فریبنده است‌ و هـر روز و هر ساعت‌ بر فریبندگی این زندگی چیزی افزوده می شود،و چشم‌ های هوسران به آن‌ بـیشتر خیره‌ می گردد تا‌ بـه جائی که‌ هـمه ی وقت بشر در این باره مصرف می گردد و بدنبال این روش فضائل‌ انسانی در حال احتضار است.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
اسلام و ترقیات مادی

ساده‌ تر بگویم: دنیای ماشینی جانشین همه ی مزایای روحی گردیده به جای عاطفه‌ و برادری، جهان به سرعت سرسام‌ آوری‌ به دنبال جمع ثروت مـی دود آنجا که فکر می کند، آنجا که می رود و جائی که سر تسلیم فرود می آورد،فقط در برابر کسی است‌ که شهوات او را تأمین کند؛ ولی فضائل انسانی را‌ در‌ گورستان فراموشی پنهان می نماید.

به دنبال این هدف با آنـچه کـه آن را مانع از رسیدن به غرض خود به بیند می جنگد، و اگر روزی دین را مخالف هوس های خود بداند،از مبارزه علیه‌ آن‌ کوتاهی نکرده و با تیرهای‌ تهمت نشانه می گیرد حتی بعضی آنقدر در دریای شهوات غـوطه ‌ورند کـه مانند ماهیان‌ دریا که جز آب نمی ‌بینند جز شهوات چیزی نمی ‌فهمند.

این فریفتگان بیچاره‌ دنیاپرست‌،دین را مانع سعادت می ‌پندارند؛چون‌ سعادت را جز داشتن خانه خوب و زن ‌زیبا و آپارتمان های چندین طبقه و اتـومبیل های‌ آخـرین سیستم چیز دیگری تصور نمی کنند.

شخصی‌ ارزش‌ و شخصیت‌ کشاورز از آن‌ حضرت‌ پرسید امام در جـواب‌ فـرمود:«الزارعون،کنوز الله فی ارضه و مـا فـی الاعـمال شی‌ء احب الی‌ الله‌ من‌ الزراعة» (وسائل الشیعه کتاب التجارة) یعنی ایـنان گـنجینه ‌های خدائی در زمین‌ هستند‌، هیچ‌ عملی‌ نزد‌ خدا‌ محترم تر از زراعت نیست.

آری با تقویت روح ما دیگری‌، دنیاپرستان‌، دین‌ را جز یک سلسله موهومات‌ که‌‌ با‌ خوشبختی انسان در جنگ است،جلوه نمی دهد و قوانین الهی را با آبادی دنیا و کار و فـعالیت مـخالف دانـسته و از آن تعبیر به «مخدرات‌» می نمایند‌.

اشـتباه‌ بـزرگ

چـقدر این فکر اشتباه است، قانونگزار الهی‌، با‌ دنیای ‌آباد مبارزه ندارد و کسی را دعوت به تخریب آن نمی ‌نماید و از یک طرف هم ثروتمند را از لحاظ ثروت‌ پنـاه‌ نـمی دهد‌ و پشـتیبان‌ او نیست.

اسلام دین کوشش و آبادانیست، ولی باید متوجه‌ شـد‌ کـه اسلام روح و جسم را با هم در نظر دارد،و از فدا کردن روح برای توسعه بعرض‌ و طول جسم‌ بیزار‌ است‌ واضح تر بگویم:اسلام با داشتم خـانه خـوب و شـهر زیبا و کشور مترقی‌ بطور‌ قطع مخالف نیست،اما با قـربانی کردن تمام فضائل برای داشتن‌ شهر مدرنی مخالفت می کند،زیرا‌ مملکت‌ برای‌ انسانیت است،نه انسانی برای‌ مـملکت.

آبـادانی بـرای آدمی است؛نه آدم‌ برای‌ آبادانی‌. برنامه ی اسلام را درباره ی کار و کـوشش؛تـوجه بدنیا و طرز زندگی می توان در یک جمله ی کوتاهی‌ که‌ امام‌ مجتبی(علیه السلام)فرموده است پیدا نمود: کن لدنـیاک کـانک تـعیش ابدا،و کن لا‌خرتک‌ کانک‌ تموت غدا

پایه ی زندگی را طوری بردار که بـا زنـدگی دائم مـناسب‌ باشد‌،اما‌ مواظب‌ آخرت هم باش که به زودی فرا می رسد.

تأسف بر اشتباهات

آنـان که بـه همه مـزایای‌ معنوی‌ پشت ‌پا زده فرشته سعادت را در کنار دنیا پرستی‌ می ‌یابند اسلام و دین را مانع‌ مقصود‌ خود‌ می دانند،و نـیز آنـان هم که خویش را متدین‌ می ‌شمارند و از دین بی خبرند،حتی وقتی هوس تقدس‌ بیشتری‌ دارند،کـناره‌ گیری و دسـت کـشیدن از کار و کوشش را نشانه قدس می دانند،بدانند که‌ هردو‌ دسته‌‌ بیراه رفته ‌اند،و هردو برنامه ی  عالی دیـن را نـفهمیده و با مقیاس و هم خود،دین را اندازه ‌گیری‌ نموده ‌اند‌.

اسلام‌ دین کار و کوشش است اما بـا داشـتن اخـلاق پاک و روحیات انسانی و ملکات‌ فاضله‌. این‌ کتاب های فقهی ما است ملاحظه کنید ببینید در تجارت و زراعت و سـیاست‌ و مـملکت ‌داری، و عبادت و تحصیل ملکات فاضله‌، و روحیات‌ عالیه، برنامه‌ ها تنظیم‌ کرده است.

شما ای خـواننده عـزیز جـهل یک عده را‌ به حساب‌ دین نگذار ما تردید نداریم‌ که اگر‌ جهان‌ روزی‌ از بند خرافات بجهد،و از افـکار مـتناقض‌ و گـیج ‌کن‌ خود بگذرد می ‌یابد که کلیه ی رمز خوشبختی تنها در اسلام است و بس.

ایـنک‌ نـویسنده‌ نمونه مختصری از برنامه‌های اسلام‌ را‌ بیان می کند‌ تا‌ روشن‌ شود که اسلام نه‌ تنها با دنیا‌ مخالف‌ نـیست،بـلکه دستورات جامعی برای بهبود وضع زندگی‌ مردم داده است منتها‌ اسلام‌ دشمن دنـیاپرست اسـت،با آنانکه معشوقی‌ جز دنیا ندارند مـی جنگد‌.

ایـنک‌ گـوشه‌ای از دستورات اسلام را‌ به زراعت‌ که یکی از شئون حـیاتی اسـت از نظر شما می گذرانم:

اسلام و کشاورزی

یکی‌ از‌ اساسی‌ ترین ارکان زندگی اجتماعی انسان‌،زراعت‌ اسـت‌،زارع از خـاک‌ تیره‌ بهترین میوه‌ ها را بیرون‌ مـی آورد‌ آیـا بالاتر از ایـن تـولیدی هست؟ اگر کـشاورزی تعطیل شود تمام دستگاه ها می خوابد.

اسـلام بـیش ازحد‌ به زراعت‌ دعوت نموده،کشاورزان را همکاران انبیاء‌ معرفی‌‌ فرموده است‌،در‌ احادیث‌ زیـادی اسـت که تمام‌ پیامبران کشاورز بودند از امـام ششم‌ روایتی در این‌باره نـقل شـده که ارزش زراعت را‌ به خوبی‌ معلوم مـی کند، و مـا عین آن را نقل‌ می کنیم‌:

شخصی‌ ارزش‌ و شخصیت‌ کشاورز از آن‌ حضرت‌ پرسید امام در جـواب‌ فـرمود:«الزارعون،کنوز الله فی ارضه و مـا فـی الاعـمال شی‌ء احب الی‌ الله‌ من‌ الزراعة» (وسائل الشیعه کتاب التجارة) یعنی ایـنان گـنجینه ‌های خدائی در زمین‌ هستند‌، هیچ‌ عملی‌ نزد‌ خدا‌ محترم تر از زراعت نیست.

آری اسرار قدرت حق را ایـن طـبقه فاش می کنند، و اگر فعالیت اینان نـبود، خـوشه ی زرین عـنب و حـقه یـاقوت انار زبان شیوای «سـعدی» را‌ به مدح ساخته پروردگاری، نمی گشود؛و شاید سر اینکه محبوب ‌ترین کارها نزد خدا فلاحت است همین بـاشد کـه‌ کشاورزان علاوه بر تأمین مواد اولیـه مـورد احـتیاج عـمومی،از قـدرت پروردگار پرده‌ برداری مـی کنند‌، و نـکته ی‌ اینکه انبیاء هم از کشاورزان بودند،شاید همین باشد که زراعت دریچه‌ای است از شئون تبلیغی الهی،آیا بـا ایـن وضـع چگونه روا است‌ دین اسلام را مخالف با اهـتمام‌ و جـدیت‌ پنـداشت در حـالی که بـزرگترین تـشویق را از زارعین نموده،حتی غرس درخت را از سعادت مرد دانسته است

آبـادانی بـرای آدمی است؛نه آدم‌ برای‌ آبادانی‌. برنامه ی اسلام را درباره ی کار و کـوشش؛تـوجه بدنیا و طرز زندگی می توان در یک جمله ی کوتاهی‌ که‌ امام‌ مجتبی(علیه السلام)فرموده است پیدا نمود: کن لدنـیاک کـانک تـعیش ابدا،و کن لا‌خرتک‌ کانک‌ تموت غدا

پایه ی زندگی را طوری بردار که بـا زنـدگی دائم مـناسب‌ باشد‌،اما‌ مواظب‌ آخرت هم باش که به زودی فرا می رسد.

در دنیای متمدن امروز از‌ روزهای‌ فرخنده‌ ای که جار و جنجال راه می اندازد‌،روز‌ جشن درختکاری است ولی آیا در این ‌باره می تواند خود را همگام با اسلام بداند؟

پیـشوایان اسلام-هنگامی که از کارهای تبلیغی فراغت پیدا می کردند-با لباس خشن‌ در‌ زیر آفتاب سوزان عربستان‌ بیل‌ در دست می گرفتند،و عرق چون‌ شبنمی بر برگ از چهره ی معصوم و نورانی ایشان جاری بود برای پیـشروی زراعـت و فلاحت فعالیت می نمودند بروایت زیر توجه فرمائید تا با زندگی اسلامی بیشتر‌ آشنا‌ شوید.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید: مردی امیر مؤمنان را در راه ملاقات کرد. دید خرجینی همراه‌ دارد سؤال کرد در آن چیست؟ فرمود: هسته خـرما اسـت و انشاء اللّه هزار درخت خواهد بود حضرتش‌ تمام‌ را با‌ دست مبارک کاشت‌، (فروع کافی کتاب معیشت) این رویه ی علی آن رادمرد الهی است‌ که با آن همه گرفتاری های اجتماعی و امـارت بـر‌ مسلمانان و ولع در عبادت از امر خطیر اقـتصادی غـفلت ندارد.

اساس دعوت اسلام بالا بردن سطح ارزش انسان ‌‌است‌ اصولا آمدن پیامبران‌ بـرای ایـن نکته است که بـشر تشخیص دهد چه گوهر‌ گرانبهائی‌ است‌،و بداند رابطه ی با خدا تا چه اندازه در این ارزش مؤثر است.

به همین ‌دلیل با کسانی که‌ شرف و انسانیت را پایمال کنند سخت مبارزه دارد به حدی که توبه کسی که آزادی‌ را بـفروشد قـبول نمی کند‌ -لا‌ توبة لمن باع حرا- و چون با نظر واقع ‌بین خود ملاحظه کرده که اگر ملتی در تنگنای فقر گیر کند همه ‌گونه شخصیت را از دست می دهد و در نتیجه بنده دیگران خواهد بود‌؛ از این‌ جهت مـردم را تـشویق به اموری کـه سد فقر اقتصادی را در هم شکند، می نماید آیا چنین‌ شریعت مآل‌ اندیش؛ تنبلی را روا می دارد،و استفاده از مواهب بی شمار طبیعت را نـاچیز می‌ شمارد، ملتی که‌ نتواند‌ زندگی خود را تأمین کند، شکست می خورد و اصـل‌ آزادگـی را از دسـت می دهد، بالنتیجه زر خرید دیگران می شود؛ و اسلام آن دینی است‌ که مسلمانان را با عظمت خواسته و ارزش و قیمت او را‌ از‌ خانه خدا بـیشتر ‌ ‌دانـسته است.


منبع:

اسلام و ترقیات مادی/ اشراقی،شهاب الدین؛ «درس هایی از مکتب اسلام » تیر 1339، سال دوم - شماره 6

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.