آیا فردوس مختص كسانی است كه از همه نظر كامل هستند؟
آیا فردوس مختص كسانی است كه از همه نظر كامل هستند؟ آیا شرط ورود به آن، انجام كامل عبادات (دعای ندبه، زیارت عاشورا، ختم سوره انعام، شركت در مجالس ابا عبدالله، سینه زنی، پیاده روی تا كربلا، حدیث كساء، نماز غفیله، نماز شب و ... .
اگر چه لحن سؤال و نحوهی ردیف کردن آن چه به عنوان "عبادت" بیان شده، این ذهنیت را ایجاد میکننده که طرح اینگونهی سؤال، بوی نامهربانی میدهد، اما در هر حال چون موضوع مهم است و ابعاد گوناگونی دارد که اگر کسی توجه نکند، حتماً به بهشت نمیرود؛ [چرا که بهشت "پارک جنگلی و تفرجگاه عمومی" نیست]، باید پاسخ داد.
الف – خداوند متعال، پیامبر اعظم را فرستاد و به همراه او کتاب و میزان نازل نمود، و همه چیز را [به ویژه در مورد حیات اخروی، بهشت و جهنمش ] دقیقاً بیان داشت، تا کسی سر خود معاد برپا نکند – خودش را ربّ و داور قیامت خود و دیگران ننماید - خودش و آنان را که دوست دارد به بهشت حواله ندهد – هر که را خودش نمیپسندد را لایق جهنم نداند و خلاصه آن که خود را از نگاه ژورنالیستی، احساسی، شعاری و ... بر حذر دارد، چرا که معاد حقیقت دارد و امر بسیار جدی است.
-- برخی هم دوست دارند که بهشت بروند و هم حال و حوصلهی عبادت و اطاعت ندارند؛ لذا با بندگان خدا بر سر این که چه کسانی به بهشت میروند، دعوا و جدال راه میاندازند، چنان که گویی بهشت نتیجه ظفر در این جدالهای لفظی و تخیلات است!
ب – بیتردید کسانی که منکر توحید و معاد هستند، بالتبع مشرک و دنیاگرا هستند، بالتبع در مسیر کج و انحرافی میروند و گرفتار انواع و اقسام بتپرستیها [در بُعد نظری و اعتقادی] و فسقها و گناهان [در بُعد عملی] هستند، راهی به بهشت ندارد.
ج – بهشت را جایگاه بندگان خود قرار داد، یعنی کسانی که او را میشناسند و باور دارند – کسانی که او را دوست دارند – کسانی که او را با اطاعت "عبادت" میکنند. و جهنم را جایگاه ناباوران و نافرمانان قرار داد و به صراحت بیان نمود: «کسانی که دین خدا و دینداران را مسخره میکنند نیز به بهشت نمیروند».
د – "عبادت" را بندگی با اخلاص تعریف کرد که البته از محبت و مودّت ریشه میگیرد. انجام واجبات و ترک محرمات را حدود و ثغور مرزهای بندگی تعیین نمود. حال در این مملکت و داخل این مرزها، ختم قرآن یا هر یک از سورههای آن – عزاداری و سینهزنی در مصیبت ابا عبدالله الحسین علیه السلام – پیادهروی کربلا که خار چشم دشمنان اسلام و مسلمین شده و بغضش گلوگیر گردیده است و ...؛ مانند سیاحت در یک سرزمین زیبا و امن و بهرهمندی از فضاهای روحافزا، مناظر چشمنواز و تناول از میوههای لذیذ و مفید میباشد.
ﮪ – "انسانهای از هر نظر کامل"، فقط اهل عصمت علیهم السلام هستند و در هیچ کجا نفرمود که فقط انسانهای از هر نظر کامل وارد بهشت و یا طبقات آن میگردند.
و – البته رسیدن به بهشت و صعود به مقامات و طبقات والاتر، فکر، اندیشه، بصیرت، اخلاص عمل و کارهای اضافه بر انجام واجبات و ترک محرمات لازم دارد، چنان که به پیامبر عظیم الشأنش نیز فرمود: عبادت نیمه شب و نماز شب بخوان، باشد که به مقام محمود برسی:
« وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا » (الإسراء، 79)
ترجمه: و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد، امید كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
بهشت فرودس:
خداوند متعال خودش فرمود که چه کسانی وارد بهشت فردوس میشوند، تا هم بندگانش آگاه شوند و هم هیچ کس از سوی خودش و بر اساس ظن، گمان، اوهام و نظرات مندرآوردی خودش، در اینباره سخن نگوید:
« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا * خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا » (الکهف، 107 و 108)
ترجمه: بىگمان كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كردهاند، باغهاى فردوس جایگاه پذیرایى آنان است * آنها در آنجا جاودانه بوده، هیچ گاه تغییر و تحول (انتقال) از آنجا را نمىطلبند.
مؤمنان کیانند؟
سپس نه تنها در جابجای قرآن کریم، صفات و ویژگیهای مؤمنان را بیان داشت، بلکه در سوره "المؤمنون"، پس از آغاز با بشارت « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ - به راستی که مؤمنان رستگار شدند / 1»، هفت صفت و ویژگی خاص مؤمنان که اول آنها "خشوع در نماز" است و آخر آنها "محافظت از افساد و تباه شدن نماز است" را بر شمرد و سپس فرمود: همینها وارث "فردوس" هستند:
« أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ * الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ » (المؤمنون، 10 و 11)
ترجمه: آنانند که میراث برانند (به آنان میرسد) * همانان كه بهشت را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند.
عشق و محبّت:
با شعار، ظنّ، تخیلات و اوهام، هیچ حقیقتی متغیر نمیگردد. اساس بر "محبت" است - تقسیمبندی بندگان از سوی خداوند سبحان، بر اساس محبوب و محبتشان به آن است - حشر با محبوب است، و بهشت جای محبین و محبوبین خداست. کسانی که خدا را دوست دارند و خدا نیز آنان را دوست دارد ( یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ ).
پس، مابقی نیز با محبوبهای خود محشور میشوند، خواه طواغیت، فراعنه و اهل فسق و فجور باشند و یا حتی سنگ و چوب (بت)؛ و از صفات و ویژگیهای مؤمن که وارث فردوس است، شدت محبتش به الله جلّ جلاله میباشد « وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ / البقره، 165»، از این رو همه محبتهای دیگرش، در راستای محبت اوست و بغض و دشمنیاش نیز برای اوست.
نفرت:
نقطهی مقابل هر "محبت و عشقی"، نفرت است که اگر خدایی نباشد، بغض و کینه و عداوت نفسانی را نیز به دنبال میآورد.
آدمی از دشمن محبوب و آن چه او را از محبوب دور میکند، "نفرت" دارد؛ پس اگر محبوب او "الله جلّ جلاله" بود، دوستدار او را نیز دوست دارد و از دشمن او نفرت پیدا میکند؛ اما اگر محبوبش غیر خدا (دنیا و مظاهرش) بود، نسبت به هر چه او را از محبوب دور کند، نفرت پیدا میکند، تا جایی که میفرماید: دنیاگرایان، هر گاه اسم الله و وحدانیت او به میان آید، قلوبشان مشمئز (متنفر) میگردد و هر گاه یادی از محبوبهای خودشان به میان آید، بشاش و با نشاط میشوند:
« وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ » (الزّمر، 45)
ترجمه: و چون خدا به تنهایى یاد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ایمان ندارند، منزجر مىگردد، و چون كسانى غیر از او یاد شوند، بناگاه آنان شادمانى مىكنند.
حشر و فردوسیان:
پس هر کس با محبوب خودش محشور میشود و چنان که در دنیا به دنبال به او عشق میورزید، از او تبعیت و پیروی میکرد، تمام سعی و تلاشش برای رسیدن به او بود، از یاد او ولو به بردن اسمش خوشحال میشد و از دشمنانش تنفر داشت [تولا و تبرا]، در آخرت نیز به دنبال او میرود، خواه به بهشت فردوس و خواه به جهنم.
از این رو مؤمنان، عاشق خدا، عاشق رسول خدا و اهل بیت عصمت صلوات الله علیهم اجمعین، عاشق قرآن، عاشق نماز، عاشق جهاد فی سبیلالله، عاشق تقوا، عاشق دعا و زیارت محبوب هستند – غیر مؤمنان [کفار، مشرکان، منافقان، ظالمان] نیز عاشق دنیا، اهل دنیا، ذکر دنیا و لذتهای حرام دنیا هستند؛ و هر کدام نسبت به بازدارندهی خود نفرت دارند.
چنان که مؤمنان و مشتاقان به لقای محبوب، از تلاوت قرآن کریم، انجام واجبات و ترک محرمات، و سایر عشقبازیهایی چون دعا، مولودی و عزاداری برای محبوب، زیارت و حتی پیاده رفتن [نمایش شکوه عشق] و ... خوششان میآید؛ و آنها که در قلبهایشان امراضی هست، نسبت به آنان و کارهایشان حرص و بغض دارند و دشمنی میورزند.
حدیث ایمان، محبت و بهشت:
-پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
وَالّذى نَفسى بِیَدِهِ لاتَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤمِنوا حَتّى تَحابّوا أولا أدُلُّـكُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَینَـكُم؛ (مشكاة الانوار فی غرر الاخبار، ص 123)
ترجمه: به خدایى كه جانم در اختیار اوست، وارد بهشت نمىشوید مگر مؤمن شوید و مؤمن نمى شوید، مگر این كه یكدیگر را دوست بدارید. آیا مى خواهید شما را به چیزى راهنمایى كنم كه با انجام آن، یكدیگر را دوست بدارید؟ سلام كردن بین یكدیگر را رواج دهید .
- امام باقر (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرموده اند:
« ود المؤمن للمؤمن فی الله من أعظم شعب الایمان. ألا و من أحب فی الله و أبغض فی الله و اعطی فی الله و منع فی الله فهو من أصفیاء الله » (تحف العقول، 48)
ترجمه: دوستی مؤمن با مؤمن برای خدا از بزرگترین شعبههای ایمان است. آگاه باشید که هرکس برای خدا دوستی کند و برای خدا (با کسانی که نسبت به خدا و مؤمنین از در بغض و کینه توزی، عناد ورزیده و با حق و حقیقت در ستیزند) دشمنی نماید و منع و عطایش (بخشیدن و نبخشدنش) برای خدا باشد از برگزیدگان خداست.
منبع : پاسخگویی به سؤالات و شبهات ایکس – شبهه