تبیان، دستیار زندگی
رمان پلیسی «مگره سرگرم می شود» نوشته ژرژ سیمنون با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایتی تازه از مگره در بازار کتاب

رمان پلیسی «مگره سرگرم می‌شود» نوشته ژرژ سیمنون با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
مگره سرگرم می‌شود

رمان «مگره سرگرم می‌شود» نوشته ژرژ سیمنون به تازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب هفتاد و دومین عنوان مجموعه پلیسی نقاب است که توسط این ناشر چاپ می‌شود. سیمنون این رمان را در سال ۱۹۵۶ نوشته است.

داستان این رمان به این ترتیب است که سربازرس مگره، ۳ سال است که به تعطیلات نرفته و طی این مدت، هربار که خود را برای رفتن به سفر تفریحی آماده کرده، اتفاقی افتاده و ناچار شده به پرونده مربوط به آن اتفاق بپردازد. سربازرس این بار تصمیم می‌گیرد بدون خروج از پاریس به تعطیلات برود. اما خیلی زود حوصله‌اش سر می‌رود. اما پیدا شدن جسد یک زن جوان در مطب یک پزشک باعث می‌شود دوباره از فکر تعطیلات بیرون بیاید. پزشک هم یک دکتر سرشناس است.

پیش از این رمان، کتاب‌های زیر با ترجمه عباس آگاهی در قالب مجموعه نقاب چاپ شده‌اند: دلواپسی‌های مگره، مگره از خود دفاع می‌کند، تردید مگره، شکیبایی مگره، مگره و سایه پشت پنجره، سفر مگره، دوست مادام مگره، مگره در کافه لیبرتی، ناکامی مگره، مگره دام می‌گسترد، مگره و جسد بی‌سر، مگره و زن بلندبالا، مگره و آقای شارل، بندرگاه مه آلود، پی یتر لتونی، مگره در اتاق اجاره ای، مگره و مرد روی نیمکت، مگره و شبح، مگره نزد فلاماندها.

رمان «مگره سرگرم می‌شود» در ۸ فصل نوشته شده که عناوین‌شان به این ترتیب است: «سربازرس پشت پنجره»، «شام در رستوران بابا ژول»، «عقیده عشاق»، «ژوزفا کجا بوده است؟»، «هنگام وقوع قتل دکتر ژاو جای دیگری بوده است»، «سفر به کنکارنو»، «کافه کوچک بارانداز شارانتُن» و «شب سرنوشت ساز بازرس ژانویه».

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

اگر او دنباله مقاله را خوانده بود، بی‌گمان قاطعیت کمتری نشان می‌داد. سفر بازرس ژانویه به کن، سبب شگفتی دیگری شده که از اولی کم اهمیت تر نیست. از چند روز پیش، این شایعه بر سر زبان‌ها افتاده بود که زوج ژوار، به رغم رفاه ظاهری‌شان، در وضعیت مالی خوبی نیستند و دکتر بدهی هایی بالا آورده است.

اولین فکری که به ذهن خطور می‌کرد این بود که ژاو باید هزینه زندگی دیگری را تامین کند و احتمالا رفیقه‌ای ولخرج داشته باشد، زیرا او نه اهل قمار بود و نه اهل سفته بازی. پس چه چاه عمیقی درآمدهای مهم مادم ژوار و عواید در خور توجه شوهرش را فرو می‌کشید؟

بار دیگر مادمازل ژوسران کلید این معما را در اختیار گذاشته است. آیا او این کار را از روی انتقام‌جویی کرده است یا معصومانه؟ قضاوت این موضوع با ما نیست. ولی به هر روی، در لحظه‌ای که بازرس ژانویه قصد خداحافظی داشته، زن پرستار او پرسیده است: «نمی‌خواید صندوقچه جواهرات رو با خودتون ببرید؟ چون من اینجا با بچه و زن آشپز، تنها هستم و دلم نمی‌خواد مسئولیتش رو به گردن بگیرم.»

«این صندوقچه کجاست؟»

این کتاب با ۱۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر شده است.


منبع: مهر