تبیان، دستیار زندگی
این روزها بسیار مطرح است که آیا در روز عاشورا عقل حکم فرما بود یا عشق؟ بعضی ها می گویند کسانی که با امام حسین (ع) در روز عاشورا ماندند و شهید شدند کشش و قدرت عقل در آنها بود که با امام حسین (ع) ماندند و بعضی ها هم می گویند کشش و قدرت عشق بود که با امام حس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا در روز عاشورا عقل حکم فرما بود یا عشق؟

این روزها بسیار مطرح است که آیا در روز عاشورا عقل حکم فرما بود یا عشق؟ بعضی‌ها می‌گویند کسانی که با امام حسین (ع) در روز عاشورا ماندند و شهید شدند کشش و قدرت عقل در آنها بود که با امام حسین (ع) ماندند و بعضی‌ها هم می‌گویند کشش و قدرت عشق بود که با امام حسین (ع) بودند. آیا عقل انسان در روز عاشورا می‌گفت باید با امام حسین (ع) باشند یا عشق؟ همین طور در مورد آب ننوشیدن حضرت عباس (ع) و ...؟

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
عاشورا

پس از توجه به انحرافی بودن این سؤال در جهت مُثله کردن شخصیت یاران امام حسین علیه السلام [یا فاقد عقل، یا فاقد عشق]، اولین ضرورت هنگام مقایسه‌ی دو معنا یا دو امر با یک دیگر، این است که قیاس کننده خودش معنا، مفهوم و مصادیق هر کدام را بداند. مثلاً بداند که "عقل" یعنی چه و چیست و چه اقسامی دارد؟ آیا از "عقل نظری" سخن می‌گوید یا "عقل عملی"؟ از عقل معرفتی (شناختی) می‌گوید یا عقل ابزاری و عقل معاش؟ و هر کدام را از مرتبه‌ی پایین آن مورد توجه قرار داده است و یا مرتبه‌ی بالای آن؟ و "عشق" یعنی چه و چیست و چه مراتبی دارد و تفاوتش با میل، عواطف، احساسات و ... چیست؟ [که در مجال، موضوع و امکان بحث آن نیست].

تفرقه در انسان تکامل نیافته:

در مملکت وجود انسان‌های تکامل نیافته، تشتت آرا، تفرقه‌ها، رویارویی‌ها و درگیری‌های بسیار متعدد، مستمر و شدیدی واقع می‌شود. در هر امری و هر موضعی، عقل یک حکمی می‌دهد، [میل، کشش، محبت، علاقه و یا عشق که با یک دیگر متفاوت هستند]، هر کدام رو به سویی دارند و "نفس" نیز چیز دیگری می‌گوید و می‌خواهد! خلاصه آن که "وجود" میدان جنگ « اربابٌ مُتَفَرِقون » می‌شود و لشکریان این ارباب‌ها به جان هم می‌افتند و با هم جنگ‌های سخت و نرم فراوانی دارند. گاه یک دیگر را می‌پوشانند، گاه (نفس) که شیطان نیز با وسوسه‌ها به مددش می‌آید، سعی در اغفال و فریب عقل و عشق دارد؛ و در هر حمله و رویارویی، یکی غالب می‌شود و دیگری یا دیگران مغلوب.

نزاع‌ها و جنگ‌های بیرونی نیز همین‌طور است.

توحید در انسان تکامل یافته:

معنای "توحید"، فقط شناخت و علم به یکتایی خداوند سبحان نمی‌باشد، بلکه یکتاشناسی و یکتاپرستی انسان است.

در این که "خداوند متعال واحِد و اَحَد هست" تردیدی نیست؛ در این که او مالک و رب (صاحب اختیار و تربیت کننده‌ی امور) می‌باشد که شکی نیست؛ در این که بازگشت به سوی اوست شک و شبهه‌ای باقی نمی‌نماید، اما این که انسان در بُعد نظری و عملی چقدر توجه به شناخت عقلی، محبت و عشق واقعیِ قلبی، گرایش‌ها و کشش‌های فطری دارد و چقدر به جای حرکت در ظلمات جهل، در روشنایی و نور علم حرکت می‌کند، تفاوت دارد.

وحدت عقل و عشق:

در انسان تکامل یافته، "توحید" تجلی می‌کند، یعنی به تناسب تکاملش، "عقل و عشق" به وحدت می‌رسند، عقل همان را می‌شناسد که قلب همان را دوست می‌دارد و حقیقت این محبت را "فهم" می‌کند و فطرتش نیز چون آینه‌ای صاف و روشن، همان را نشان می‌دهد که عقل می‌شناسد و قلب فهم می‌کند (ایمان می‌آورد) و دوست دارد. این وسط می‌ماند "نفس"، که آن نیز به عنوان یک "مرکب رام شده و تحت کنترل"، در جایگاه خودش قرار می‌گیرد و افسارش در اختیار سوارش که عاقلِ عاشق است قرار می‌گیرد.

تجربه‌های بشری:

هر انسانی، تمامی این مراحل و نمودها را به کرات تجربه کرده است و البته مسلمانان بیشتر. هر انسانی (اعم از مسلمان و یا غیر مسلمان)، بارها چیزی را که شناخته دوست داشته و یا محبتش متعلق به آن چیزی شده که آن را با عقل شناخته است. سربازی که به میدان می‌رود، مادری که فداکاری می‌کند، همسر و پدری که عمر و توانش را هزینه می‌کند، امدادگری که جانش را به خطر می‌اندازد و ...؛ حکم عقل است یا عشق؟ بلکه تجلی "وحدت" این دو حاکمان و جنودشان می‌باشد. آیا هیچ می‌پرسند که آن سرباز، با عقلش به میدان آمد و یا با عشقش؟!

مسلمانان از آن جهت که اعقتاد صیحیح‌تر و محکم‌تری به توحید و معاد دارند، بیشتر از سایرین که اغلب تابع حاکمیت "هوای نفس حیوانی" نیز می‌باشند، این حالات را تجربه کرده‌اند.

آنجا که مسلمان به نماز می‌ایستد، آنجا که به امید رشد، کمال و قرب، در ماه مبارک رمضان، امیال نفسانی را بنا بر احکام الهی به کنترل در می‌آورد، آنجا که برای قسط قیام می‌کند و با تمام وجود به میدان می‌آید، آنجا که شور، اشتیاق و عشق به "شهادت" در او موج می‌زند ...، حکم عقل است یا عشق یا نفس؟! بدیهی است که وحدت "عقل و عشق" است و مهار نفس.

سیدالشهداء امام حسین علیه السلام:

امام علیه السلام، انسان کامل است، مظهر اتمّ اسمای الهی می‌باشد و یاران او نیز به تناسب ظرفیت وجودشان، انسان‌های کاملی شده‌اند، چرا که انسان کامل را الگو و امام خویش گرفته‌اند.

امام حسین علیه السلام، خود در یک جمله و سه فراز، به این سؤال "حرکت از روی عقل یا عشق" پاسخ داده‌اند:

الف – نفس:

آنجا که سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام می‌فرمایند: « إنّی لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً – خروج من، از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد نبوده است (نمی‌باشد)»، یعنی "نفس" در این قیام و خروج، هیچ‌کاره است؛ کمترین نقشی ندارد و قوای نفسانی نیز همه در کنترل و تحت فرمان خودم درآمده‌اند و من یکپارچه تحت فرمان خدا. لذا به او می‌فرماید:

« یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ...» (الفجر، 27 و 28)

ترجمه: تو ای نفس مطمئنة (روح آرام گرفته)، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است... .

-  و می‌دانیم که قلب (جان و روح) به ذکر خدا مطمئن می‌شود و آرام می‌گیرد.

ب – آنجا که می‌فرمایند: « و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِی امّة جدّی – و به درستی که به قصد (طلب و مطالبه) اصلاح (مقابل افساد) در امت جدم خروج کرده‌ام »؛ یک پارچه "حکم عقل" است. عقل همیشه حکم به "اصلاح" می‌کند، حکم به رفع نقص و نیل به کمال می‌کند، حکم به برداشتن موانع رشد و قرب می‌کند.

ج – و آنجا که می‌فرماید: « أُرِیدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهی عَنِ المُنكَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ أبی علی بن ابی‏طالب - می‌خواهم (اراده کرده‌ام) امر به معروف و نهی  از منكر كنم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب عمل كنم»، سخن از "وحدت" است، چرا که "اراده"، پس از وحدت نظر پدید می‌آید. چه نفس اماره حاکم شده باشد و عقل و عشق را محبوس کرده باشد و به تنهایی سبب اراده شود [که اراده به کار شر پدید می‌آید]؛ و چه نفس اماره مهار شده باشد، "شهوت و غضب"، به کنترل درآمده باشند و افسارشان در اختیار "حبّ و بغض الهی" قرار گرفته باشد که "وحدت عقل و عشق" ایجاد می‌شود و "اراده به عمل خیر" پدید می‌آید.

بنابر این، هدف، نیت، اراده و عمل سیدالشهداء علیه السلام، و حضرات ابوالفضل العباس، زینب کبری، علی اکبر و سایر خویشان و یاران که سلام خدا بر آنان باد، همه از توحید و "وحدت عقل و عشق" بوده است.


منبع: پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات ایکس – شبهه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.