تبیان، دستیار زندگی
لطفا توضیح دهید که استناد ننوشیدن آب توسط حضرت اباالفضل علیه السلام در کنار شریعه فرات چیست؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استناد ننوشیدن آب توسط حضرت اباالفضل علیه السلام در کنار شریعه فرات چیست؟

لطفا توضیح دهید که استناد ننوشیدن آب توسط حضرت اباالفضل علیه السلام در کنار شریعه فرات چیست؟

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
یا حضرت عباس

ارائه‌ی سند که توضیح نمی‌خواهد، فقط بیان می‌شود که در فلان کتاب آمده است، بلکه واقعه توضیح و تحلیل می‌خواهد و حتماً منظور از سؤال همین بوده است.

بدیهی است که در آن معرکه، حضرت عباس علیه السلام، به صورت پنهانی به کنار فرات نرفتند، بلکه طول فرات توسط چهار هزار نیرو، محافظت می‌شد تا مبادا لشکریان امام علیه السلام به آب دسترسی یابند. در آن منطقه که حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نزدیک شدند نیز نیروهای بسیاری بودند، چنان که جنگ و درگیری سختی برای ممانعت از دسترسی ایشان به آب در گرفت. در این درگیری، ده‌ها نفر از سپاهیان عمر سعد کشته شدند و عده‌ی بسیاری نیز فرار یا عقب‌نشینی کردند و فرصت مناسبی پدید آمد. البته نه این که همه کنار رفته بودند تا ایشان به راحتی آب بردارند، بلکه در گوشه و کنار سنگر گرفتند تا فرصتی برای قتل ایشان بیابند، چنان که در فرصتی دستان ایشان را قطع کردند و در فرصت بعدی مشک آب را هدف گرفتند و در فرصت بعدی، نیزه بر پیشانی ایشان زدند. در هر حال بسیاری آنجا از نزدیک شاهد حرکات بودند؛ ایشان را زیر نظر داشتند و البته صدای ایشان پس از حرکت با مشک آب را نیز می‌شنیدند، چون فاصله‌ای نداشتند.

ماجرا:

بنابر این، شاهدان عینی، دیدند که ایشان با رسیدن به فرات، دست بر آب بردند، کفی برداشتند و دوباره آن را ریختند و مشک را پر کردند و هنگامی که به راه افتادند، آن ابیات را خواندند.

نکته: در مستندات و اقوال آمده است:

« فَلَمَّا أَرادَ أَنْ یَشْرَبَ غُرْفَةً مِنَ الْماءِ ذَکَرَ عَطَشَ الْحُسَیْنِ وَأَهْلِ بَیْتِهِ فَرَضَّ الْماءَ وَمَلَأَ الْقِرْبَةَ » (بحارالانوار علامه مجلسی، ج 45 ص 41)

ترجمه: هنگامى که خواست مقدارى آب بیاشامد تشنگى امام حسین علیه‌السلام و اهل‏بیتش را به خاطر آورد، آب را روى آب ریخت، مشکش را پر کرد.

پس شاهدان فقط این حرکت را دیدند و نتیجه‌گیری، پس از شنیدن بیانات ایشان بود. اما نکته‌ی مهم این است که در ترجمه‌ها و برداشت‌ا، متأسفانه چنان از « ذَکَرَ عَطَشَ الْحُسَیْنِ وَأَهْلِ بَیْتِهِ » می‌گویند که گویا ایشان ابتدا فراموش کرده بودند و بعد به ناگهان یادشان آمد! در حالی که ایشان لحظه‌ای فراموش نکرده بودند که بعداً دوباره به یادشان بیاید و اساساً برای تهیه آب، جهت رفع تشنگی آنها به شط نزدیک شده بودند، بلکه به خود و به نفس، تشنگی آنان را یادآور شدند. مگر کسی دائم الذکر است و ذکر خدا را می‌گوید، مکرر او را فراموش می‌کند و دوباره به خاطر می‌آورد؟!

بنابراین، اگر چه طبیعی است وقتی تشنه به آبی می‌رسد، اول رفع تشنگی نماید، و این نیاز ضروری بدن و بالتبع خواهش نفس می‌باشد؛به حسب ظاهر عقل نیز حکم می‌کند که برای توانایی بیشتر در مبارزه و جنگ، کمی آب بنوشد. اما کسی نشنید که در آن حالت، حضرت عباس علیه السلام چه در ذهن و خاطر داشتند؛ اما از ابیات معلوم می‌شود که جدال با نفس را بیان می‌دارند. نفسی که در همگان وجود دارد و همیشه رفع نیاز و خواهش بدن را دیکته و حتی امر می‌کند. چنان که حضرت یوسف علیه السلام نیز پس از آن ماجرا، گفتند:

« وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ » (یوسف علیه السلام، 53)

ترجمه: من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می‌کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.»

یعنی: من اگر از گناه اجتناب کردم، بدان معنا نیست که "نفس" ندارم و یا نفس من، امر به بدی نمی‌کند؛ بلکه چون نظر به رحمت الهی دارم، آن رحمت شامل حالم می‌شود و می‌توانم نفس سرکش را مهار و کنترل نمایم.

فضیلت:

تفاوت اینجاست که حضرت یوسف علیه السلام، در برابر اجتناب از گناه کبیره در محضر الهی چنین گفتند، اما نوشیدن جرعه‌ای آب توسط یک فرمانده، پرچمدار و رزمنده‌ی تشنه، به هیچ وجهی گناه نیست، اما ایشان، اوج فضیلت اخلاقی را به نمایش گذاشتند، چرا که "ابوالفضل" هستند. اتحاد "عقل و عشق" را به نمایش گذاشتند، چرا که "نه عقل و نه قلب"، پذیرای زنده ماندن پس از شهادت امام حسین علیه السلام نمی‌باشند.

ابیات:

پس از آن که مشک را پر کردند، در حین حرکت، چنین گفتند:

یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَیْنِ هُونِی /  وَبَعْدَهُ لا کُنْتِ أَنْ تَکُونِی‏

اى نفس! زندگى پس از حسین علیه‌السلام خوارى و ذلت است، مبادا پس از او زنده بمانى.

هذا حُسَیْنٌ وارِدُ الْمَنُونِ / وَتَشْرَبینَ بارِدَ الْمَعینِ

این حسین است که شربت مرگ مى‌‏نوشد و تو مى‏‌خواهى آب سرد و گوارا بنوشى؟!

هَیْهاتُ ما هذا فِعالُ دینِی‏ / وَلا فِعالُ صادِقِ الْیَقینِ

هیهات! چنین کردارى، از آیین من نیست و نه کردار شخص راست باور.

- آری، نفس به هنگام تشنگی و عطش، میل به نوشیدن آب خنک دارد، اما دین و آیین ابوالفضلی، و صدق و یقین ابوالفضلی، چنین کاری نمی‌کند.

مستندات:

بحارالانوار، ج45، ص41

کبریت الاحمر، ص159

ینابیع المودة، تحقیق سید علی جمال اشرف حسینی

ابو مخنف، مقتل الحسین، تحقیق حسین غفاری، قم، مطبعة العلمیة، ص179

سفینة البحار، ج2، ص155

حماسه حسینی (شیهد مطهری) - ج1، ص87 و 88


منبع : پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات ایکس – شبهه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.