تبیان، دستیار زندگی
«فیلمنامه، نقش، کارگردان و گروه بسیار برایم مهم هستند. همیشه سعی کردم هر کار تجربه جدیدی برایم باشد و از این که تکرار شوم واهمه دارم.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از این‌که تکرار شوم واهمه دارم

«فیلمنامه، نقش، کارگردان و گروه بسیار برایم مهم هستند. همیشه سعی کردم هر کار تجربه جدیدی برایم باشد و از این‌که تکرار شوم واهمه دارم.»

بخش سینما وتلویزیون تبیان
در جست و جوی آرامش

فرشته سرابندی در سریال «درجست‌وجوی آرامش» ایفاگر نقش ناهید، مادر پسر جوانی است که سعی می‌کند روی پای خودش بایستد. در‌حالی‌‌که پسر، خانواده مرفهی دارد اما ترجیح می‌دهد مستقل باشد و به‌تنهایی تلاش کند؛ در این میان مادرش با او همراه است و سعی دارد از هیچ کمکی برای فرزندش دریغ نکند تا او به مقصودش برسد. فرشته سرابندی درباره این سریال و نقش خود گفت‌وگویی داشته است که در ادامه می‌خوانید.

شما کمی گزیده‌کار هستید، آن‌هم در دوره‌ای که تلویزیون تقریبا پرکار شده است. این گزیده‌کاری به چه دلیل است؟

این مسئله برمی‌گردد به فیلمنامه‌هایی که موردپسند من واقع نمی‌شوند. زیرا فیلمنامه، نقش، کارگردان و گروه بسیار برایم مهم هستند. همیشه سعی کردم هر کار تجربه جدیدی برایم باشد و از این‌که تکرار شوم واهمه دارم؛ از طرفی انتخاب نقش‌ها نیز به سلیقه من بستگی دارد البته نقش‌هایی که تاکنون بازی کرده‌ام را دوست داشته‌ام و تقریبا از ۹۰درصد آن‌ها دفاع می‌کنم اما هنوز آن نقشی که دوست داشته باشم و برایم چالش‌بر‌انگیز باشد سراغم نیامده است. من نقش‌های منفی را خیلی دوست دارم و می‌خواهم خودم را در یک چالش این‌چنینی بیندازم تا ببینم با این نوع نقش‌ها چطور می‌توانم دست‌و‌پنجه نرم کنم اما تا‌به‌حال چنین نقشی به من پیشنهاد نشده است. اتفاقا این‌گونه نقش‌ها با بازیگرانی مثل من خیلی جالب‌تر می‌شوند زیرا کار، حسابی دچار تعلیق می‌شود. من حتی کمدی را هم خیلی دوست دارم اما باز هم در این زمینه پیشنهادی به من نشده است. مسئولان و تهیه‌کنندگان دوست دارند از یک بازیگر در همان نقش‌هایی که امتحانش را پس داده استفاده کنند؛ درحالی‌که اگر ما اسم بازیگر را یدک می‌کشیم به‌طبع باید بتوانیم هر نقشی را ایفا کنیم. من همیشه تلاش می‌کنم که از این قالب بیرون بیایم اما هرچه ایستادگی می‌کنم متوجه می‌شوم که زمان را از دست می‌دهم و دوباره کارگردانی مقابل من قرار می‌گیرد که نمی‌توانم با او کار نکنم، هرچند که نقشم شبیه به نقش‌های قبلی بوده باشد. البته من سعی می‌کنم تکراری بازی نکنم و برای هرکدام از نقش‌ها تفاوت‌هایی قائل شوم اما نمی‌خواهم آن کارگردان و کسانی که از من دعوت کرده‌اند و دوستشان دارم را از دست بدهم؛ ازجمله سریال «در جست‌وجوی آرامش» که برای من یک تجربه کاری متفاوت بود. من قبلا‌ در «وقت اضافه» با مهدی هاشمی همکاری کرده‌ام. مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ اساتید من هستند و همکاری با آن‌ها برای من لذتبخش بود.

فکر می‌کنید شخصیت ناهید شبیه به شخصیت‌هایی است که قبلا داشته‌اید اما به‌خاطر گروه بازیگران و کارگردان آن را قبول کردید یا این نقش از نظر شما ویژگی خاصی داشت؟

ناهید آن ویژگی‌هایی که من منتظرش بودم را کمتر دارد، انتظار داشتم نهایت کار به‌جای دیگری کشیده شود به‌طوری که یک چالش خوب در اواسط قصه می‌توانست برای این زن وجود داشته باشد. قرار بود یک تعلیق در این نقش به وجود بیاید اما مثل این‌که مورد موافقت قرار نگرفت. من بیشتر به کارگردان و گروه بازیگران نگاه کردم و آن را پذیرفتم، ‌این گروه بسیار حرفه‌ای بود و من با آرامش در آن‌ها کار کردم. همه عوامل، تحلیل درستی داشتیم و به نظرم سعید سلطانی یک کارگردان حرفه‌ای حتی مولف است که در همه زمینه‌ها دستی بر نوشتن دارد.

در ابتدا به شما فیلمنامه را کامل دادند یا فقط سیناپس را داشتید؟

همیشه سعی کردم هر کار تجربه جدیدی برایم باشد و از این‌که تکرار شوم واهمه دارم؛ از طرفی انتخاب نقش‌ها نیز به سلیقه من بستگی دارد البته نقش‌هایی که تاکنون بازی کرده‌ام را دوست داشته‌ام

بخش اعظم فیلمنامه دردسترس ما بود و در آخر سیناپس کار را دادند که درباره آن نیز با یکدیگر تعامل داشتیم اما نقش من تعلیق‌هایی دارد که نمی‌دانم در آخر آن را می‌بینیم یا نه؟ متاسفانه این معضل وجود دارد که گاهی فیلمنامه را کاملا به بازیگر نمی‌دهند؛ در سریالی که من ماه رمضان بازی کردم فیلمنامه را روزانه به ما می‌دادند و این مسئله به همه فشار وارد می‌کرد، زیرا نمی‌دانیم روند نقشمان چگونه است و کجا باید خودمان را به نقطه اوج برسانیم و کجا جای فرود است؟ و آیا آن روندی که در ذهنمان هست در آخر نیز همان خواهد شد یا نه؟‌ اگر این‌طور نباشد نقش بازیگر به‌هم می‌ریزد و هرچه رشته کرده بوده پنبه می‌شود.

چقدر حضور بازیگران شناخته‌شده می‌تواند به دیده شدن فیلمنامه کمک کند؟

بازیگرانی مثل مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ به‌واسطه تجربه‌شان از ما جلوتر هستند. آن‌های سعی می‌کنند روند قصه از دستشان در نرود ما نیز همین را از آن‌ها یاد می‌گیریم و دائم با هم درحال تحلیل هستیم.

این سریال قصه‌های متعددی مثل قاچاق دارو،‌ مشکل ازدواج و کار جوان‌ها دارد؛ با این فرضیه به نظر شما خط اصلی داستان چیست؟

این داستان چند خط دارد که همه به یک سمت‌و‌سو گرایش دارند. خط اصلی داستان را دکتر امینی با بازی مهدی هاشمی جلو می‌برد و آدم‌هایی که در کنار آن قرار می‌گیرند، معضلات و مشکلات خودشان را دارند. خط اصلی این قصه تولید داروی ضدسرطان است که در کنار آن داروهایی تولید می‌‌شوند که روانگردان هستند. دکتر امینی در تلاش است تا دارویی بسازد که سلامتی و جان انسان‌ها را به آن‌ها برگرداند و در کنارش عده‌ای داروهایی تولید می‌کنند که جان، عقل و شعور انسان‌ها خصوصا جوان‌های ما را می‌گیرند. ضمن این‌که ما در قصه چند خانواده ازجمله خانواده دکتر امینی را داریم که یک اجتماع کوچک از جامعه امروز ایران هستند. هچنین خانواده نگین مشتاق که حدیث میرامینی نقش آن را بازی می‌کند. مشکلات در خانواده‌های قدیم به نسبت خانواده‌‌های امروزی کمتر بود، درواقع فاصله فکری بین خانواده و فرزندان نیز کم بود و فرزند خودش را تابع خانواده‌اش می‌دانست اما نسل کنونی در شرایط دیگری زندگی می‌کنند و جوانان ما باسرعت بیشتری از ما فاصله می‌گیرند. امروزه اختلاف بین دهه‌ها است نه نسل‌ها. هر دهه‌ای که تمام می‌شود ما شاهد جوانانی با افکار دیگر هستیم؛ همه این‌ها در سریال «در جست‌وجوی آرامش» نشان داده می‌شوند. بهتر است به جای این‌که جوانان را از خودمان دور کنیم برایشان گوش شنوا باشیم با این کار آن‌ها از خانواده جدا نمی‌شوند و نمی‌‌خواهند این خلأ را با آدم‌های دیگر جبران کنند؛ این سریال ما را در این مورد راهنمایی می‌کند.

منبع: صبا