آیا جملهی «کربلا به رفتن نیست، به شدن است»، از شهید آوینی میباشد؟
آیا جملهی «کربلا به رفتن نیست، به شدن است»، از شهید آوینی میباشد؟ لطفاً پاسخگو باشید.
ما نیافتیم که در کدام اثر از شهید آوینی، چنین نوشته یا بیان شده است؛ اما میدانیم که به صورت گسترده در فضای مجازی به اسم ایشان منتشر شده است! از اینرو، [چه جمله از ایشان باشد و چه به نام ایشان درج شده باشد]، نکات ذیل باید مورد توجه قرار گیرد:
الف – هر جملهای، باید با توجه به هدف، پیام و موضوعش مورد مطالعه و یا نقد قرار گیرد، آن هم بدون تجزیه و حذف قبل و بعد و مُثله کردن آن. مثل آن کسی که گفته بود: «من نماز نمیخوانم، چون در قرآن فرموده که به نماز نزدیک نشوید»؛ و ادامهاش را نمیخواند که فرموده: «هنگامی که مست هستید» و حکمتش را نیز فرموده: «تا بدانید چه میگویید».
ب – پس از آن باید به اهداف و مواضع استفاده کننده از یک آیه، حدیث، یا جمله نیز توجه داشت. به قول امیرالمؤمنین علیه السلام، گاهی بیان یک آیه نیز مصداق «کلمة الحق یراد بها الباطل – کلمه حقی که با اراده و قصدی باطل بیان میگردد» میباشد.
- امروز راهپیمایی عظیم اربعین، خار چشم دشمنان اسلام شده است. بیست تا سی میلیون جمعیت در سنین و اقشار متفاوت، در یک جا تجمع میکنند و همه به قصد زیارت امام حسین، حضرت ابوالفضل، تل زینبه و شهدای کربلا علیهم السلام عازم میشوند تا عشق، ارادت، شناخت و تبعیت خود را به نمایش بگذارند؛ و این حرکت را با زیارت حرم شریف رأس ولایت و امامت، یعنی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام آغاز مینمایند.
- در این پیادهروی، که بزرگترین تظاهرات و تجمع جهان در تمامی قرون و اعصار میباشد، یک عده زائر و مهاجرند و یک عده مقیم و انصار. مردمان جنگ زده، مستضعف و فقیری که دار و ندار خود را برای خدمتی به زائر مصرف میکنند، دست و پایش را میشویند، پذیرایی میکنند و ...، تا شاید گامی به سوی مولایشان برداشته باشند و نزد محبوب مقبول افتد و کربلایی گردند.
- پس تردید ننمایید که کفر و استکبار جهانی و نظام سلطه، از این توجه و گرایش عمومی، و این وحدت عظیم حول محور ولایت و اعتصام به «حبل الله» وحشت میکند و آن را بر نمیتابد. منتهی چون ظاهر کار جنگی نیست، بلکه صد در صد اعتقادی و فرهنگی و البته سیاسی است، ناچار است که فقط در عرصهی «جنگ نرم» به میدان آید که سلاح آن نیز «ضد تبلیغ» به طرق متفاوت میباشد.
کربلا، به رفتن نیست، به شدن است:
بله، یعنی به صرف رفتن کفایت ندارد، نه این که رفتن فایدهای ندارد و باید در خانههای خود بمانید و در بستر بیارامید تا کربلایی شوید.
- مثل این است که بگویند: نماز به اقامهی آن نیست، بلکه به معراج رفتن است – حج به انجام مناسک آن نیست، بلکه به حاجی شدن است – روزه به انجام احکام آن در ماه مبارک رمضان نیست، بلکه به پرهیزکار شدن است – قرآن به خواندن آن نیست، بلکه به علم، ایمان و عمل به آن است و ... . آیا عاقلی میگوید که تا دکترا نگرفتید و دانشمند نشدید، به دانشگاه نروید؟!
- بله، نمازی که مانع از فحشا و منکر نگردد و آدمی را از مملکت تن و جسدش به معراج و دیدن حقایق نبرد، نماز نیست – حجی که مسلمان را موحد و دشمن ستیز ننماید و به او نیاموزد که جان و مال باید در راه خدا قربانی شود، وگرنه در راه دنیا و هوسها قربانی میشود، حج کاملی نیست – حجی که نتیجهاش اقتدا به مقام ابراهیم علیه السلام، و بالتبع اقتدا به ولایت و امامت نباشد، تمام نیست – حجی که کنگره عظیم مسلمانان از ملیتها و مذاهب گوناگون، برای وحدت و بالتبع برائت از مشرکین بباشد، که مبدل به سفر میگردد و حج نیست - روزهای که سبب تقویت تقوا نگردد، فقط دهان بستن از خوردن و آشامیدن است که هدف روزه نیست ... و کربلایی که صرفاً پیادهروی و زیارت در و دیوار و گنبد و منار باشد، تظاهرات اربعین و کربلایی شدن نیست.
اما به چند نکته توجه داشته باشیم:
یک – هدف اقتدا به امام حسین و علمدار ایشان حضرت عباس و همراهی با پیامآور ایشان حضرت زینب علیهم السلام، و حفاظت از امام عصر، پس از شهادت یک امام دیگر میباشد، نه "کربلایی شدن". بنابراین، "کربلایی شدن" را نیز به همین معنا میگوییم، نه به معنای حضور در یک منطقهی جغرافیایی؛ تا بگویند: شمر و خولی نیز آنجا بودند.
دو - بله، به قول امیرالمؤمنین علیه السلام: «هیچ چیزی به حق، نزدیکتر از باطل نیست». اگر ذکر خداوند سبحان در قلب مؤمن باشد، شیطانش نیز چسبیده به قلب نشسته تا روزنهای برای نفوذ و جایگزینی پیدا کند. هر جا خبری از پیامبر اکرم و اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله باشد، ابوجهل، ابولهب، ابوسفیان و سفیانیها نیز هستند و اسلام معاویهای و یزیدی و امریکایی و انگلیسی نیز هست و داد و فغان میکند.
سه – غرض از نماز، ذکر خدا و نتیجهاش دور شدن از فحشا و منکر و اوجش رفتن به معراج است، اما تا کسی نماز نخواند، به این نتایج نمیرسد – هدف از روزه، عبادت پروردگار عالم و تمرین کنترل نفس است تا افسار نفس به دست عقل و خود انسان باشد و انسان نیز مطیع امر پروردگارش، منتهی تا کسی در ماه مبارک رمضان روزه نگیرد، به این نتایج نمیرسد – هدف از قرائت قرآن که این همه به آن دستور داده شده، تزکیه، آموزش علم و حکمت و توجه در اندیشه، ایمان و عمل است، اما تا کسی قرآن نخواند، به این مواهب و درجات نمیرسد.
- هدف از کربلا رفتن (یا هر زیارت دیگری) نیز اظهار معرفت و شناخت، ابراز محبت و مودت، تجدید بیعت و اعلام حضور از یک سو، و نیرو و قوت گرفتن، برای "شدن" از سوی دیگر است.
"شدن"، اولاً با نشستن و چرت زدن و غفلت حاصل نمیگردد، و ثانیاً محدود نیست، انسان هر چه چقدر کامل شود، جا دارد و باید که کاملتر شود. اگر اهل نماز، کاملتر شود، نوافل یومیه و نماز شب نیز میخواند، اگر اهل قرآن کاملتر شود، حدیث و تفسیر نیز میخواند ... و مودت، که در گرو اطاعت و پیروی است، هر چه بیشتر باشد، شوق دیدار و حضور پررنگتر میشود؛ و دیدار با معرفت، مؤثر است. هم در شدن خود و هم در ساختار جامعه و هم در هدفمندی حرکت.
منبع : پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات ایکس – شبهه