تبیان، دستیار زندگی
با نزدیک شدن محرم شبهه می کنند: «مگر باور ندارید که امام حسین (ع) در بهشت و یزید در جهنم است، پس این همه عزاداری برای چیست؟ در ضمن آنها قوم و خویش بودند و دعوای آنها خانوادگی بود، پس به ایرانی ها چه؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گریه امام حسین(ع) برای فرزندان و عزیزانش برای چیست؟

با نزدیک شدن محرم شبهه می‌کنند: «مگر باور ندارید که امام حسین (ع) در بهشت و یزید در جهنم است، پس این همه عزاداری برای چیست؟ در ضمن آنها قوم و خویش بودند و دعوای آنها خانوادگی بود، پس به ایرانی‌ها چه؟!

این شبهه‌ی قدیمی، سبک و نخ‌نما را سالی یک‌بار در فضای مجازی تکرار می‌کنند!

بخش اعتقادات شیعه تبیان
عزاداری

دشمنان اسلام و مسلمین، همیشه نه تنها به صراحت، بلکه با وقاحت و بدلحنی، شبهه‌پراکنی می‌کنند، اما اگر پاسخ کمی محکم و نقضی باشد، معترض می‌شوند که «لحن پاسخ تند بود!» گویی که "سالاد فصل یا سوپ" است!

– حال اگر از آنها بپرسید: «به شما چه ربطی دارد که این ملت برای چه جشن می‌گیرد، برای که و چرا عزاداری یا گریه می‌کند؟» - «چرا اینقدر دیکتاتور هستید که به گریه و خنده‌ی ملت‌ها نیز گیر می‌دهید و دخالت می‌کنید؟» چه پاسخی خواهند داد؟!

– چطور به هنگام فتنه، فسق، فساد و هر گونه ناهنجاری رفتاری که بازتاب و نتایج سوء اخلافی و اجتماعی دارند و حقوق دیگران را ضایع می‌کنند و امنیت همگانی را به مخاطره می‌اندازند، تحت لوای "دموکراسی"، می‌گویند: «ما دلمان این‌طور می‌خواهد و کسی حق دخالت و اعتراض و جلوگیری ندارد!»؛ اما از اعتقاد ما به توحید و معاد گرفته، تا نماز و حجاب‌مان، تا توسل و دعایمان، تا زیارت، عید و عزای ما را مورد هجمه‌ی ضدتبلیغی، انتقاد و تمسخر قرار داده و حتی اگر بتوانند (مانند برخی کشورها) با آن برخورد فیزیکی (از پلیسی گرفته تا ترور و انفجار) می‌نمایند؟!

– این که ما چرا به توحید و معاد معتقدیم، چرا به اسلام علاقه‌داریم، چرا اهل عصمت علیهم السلام را دوست داریم و نسبت به آنان مودت (ظهور و بروز محبت) داریم، چرا به شادی آنان شاد و به غم آنان مغموم می‌گردیم، چرا درغدیر خم و نیمه شعبان، مجالس جشن و سرور و در عاشورا مجالس عزا برپا می‌کنیم، امری است که به خودمان مربوط است و هیچ لزومی ندارد که در برابرش پاسخگوی دیگران و از جمله دشمنان خارجی و ستون پنجم داخلی آنها باشیم.

– پس اگر گاهی در مورد فلسفه و حکمت بزرگداشت این شعایر بحثی می‌شود، فقط به خاطر ارتقای سطح علمی و فرهنگی خودمان است، نه ارائه‌ی پاسخ داندان شکن به دیگران (که در متن سؤال درخواست شده بود).

ایرانی و غیر ایرانی:

نه خدا را می‌شناسد، نه اسلام را می‌شناسد، نه نسبت به قرآن کریم و اهل عصمت علیهم السلام شناخت و باوری دارد، بعد برای ما شعار «ایرانی – عربی» سر می‌دهد! گویی که دین خدا، محدود به مرزهای جغرافیایی و تعیین شده از سوی خودمان می‌باشد که البته ثباتی هم ندارند و متغیر می‌شوند! گویی که العیاذبالله خداوند متعال بندگانش را بر اساس نقشه‌های جغرافیایی خلق نموده و مجبور است که آنان را بر اساس آن نقشه‌ها هدایت نماید!

– اگر از مردم امریکا و کشورهای اروپایی یا آسیایی (حتی ایرانی) نیز بپرسند که چرا اکثریت شما پیرو دین مسیح [حضرت عیسی علیه السلام و کتاب انجیل] هستید و اندکی از شما نیز پیرو دین یهود [حضرت موسی و کتاب تورات] هستید، در حالی که هر دو اصل و نسب فلسطینی دارند، چه پاسخی می‌دهند؟!

و البته این ستون پنجمی‌ها، در ایامی چون کریسمس یا والنتاین (Valentine )، نه تنها تمامی فرضیه‌ها و احساسات ناسیونالیستی دروغین‌شان از بین می‌رود، بلکه در اوج خودباختگی، اداهایی در می‌آورند که در غرب نیز کمتر دیده می‌شود!

یادمان نرفته که این "ایران و ایرانی"گوهای بی‌دین، قبل از انقلاب، چنان در ایام کریسمس به کاباره‌ها هجوم می‌بردند که جایی برای مسیحیان باقی نمی‌ماند! و البته وقتی ایران، ایران شد، اغلب‌شان یا فرار کردند و یا زیر بیرق انگلیس، امریکا و اسرائیل سینه‌زدند، عَلَم غرب‌زدگی بلند کردند و به عنوان ستون پنجم، در لشکر آنها قرار گرفته و علیه کشور و ملت خود جنگیدند.

امام حسین علیه السلام در بهشت:

شاید اگر آنها در سوگ عزیزان خود (پدر، مادر، همسر، فرزند و ...) بگریند، به خاطر این است که یقین کرده‌اند جای آنها در "جهنم" است! مثلاً اگر پسر شش ماهه‌ی آنها، پدر 50 یا 60 ساله‌ی آنها، برادرهای نو جوان و جوان آنها، خویشان نزدیک آنها و ...، در جنگ یا تروری ناجوانمرده کشته شوند، هیچ غم و اندوهی به آنان راه نمی‌یابد و اگر احیاناً راه یابد، این غصه هیچ بروزی در گریه، برپایی مجلس عزا و ... نخواهد داشت، مگر آن که یقین کنند، همه آنها به جهنم رفته‌اند!

اما، انسان‌های عاقل، با قلب و با وجدان، به ویژه اهل معرفت و ایمان، چنین نیستند، بلکه با علم و تفکرشان حق را از باطل تشخیص می‌دهند و با قلب سلیم‌شان، حق را باور کرده و نسبت به آن محبت و مودت پیدا می‌کنند؛ پس این محبت‌ انسانی آنها، ظهور و بروزهایی در شادی و عزا دارد. حال خواه برای بستگان و خویشان خود باشد، یا دیگران و یا اهل عصمت علیهم السلام، یا آن کودک فلسطینی، یمنی، میانماری و ... که در آتش خشم و کینه‌ی این نامسلمانانِ اسلام‌ستیز کباب می‌شوند!

کسی که با حق نباشد، حتماً با باطل است:

نه فکر و ذهن (باورهای) انسان "بی‌جهت" باقی می‌ماند و نه قلب انسان "بی‌محبت" و بالتبع "بی‌بغض" نسبت به کی که با محبوبش دشمنی دارد، یا هر چه که مزاحم ارتباط، نزدیک شدن و دیدار او با محبوبش باشد، باقی می‌ماند.

از این‌رو، هر کسی که از روی عقل و قلب، با "حق" نباشد، حتماً با "باطل" است. کسی که با حق "شاد" نشود، حتماً با باطل شاد می‌شود و کسی به حق "مغموم و محزون" نگردد، حتماً و یقیناً و بدون استثنا، با باطل و برای باطل مغموم و محزون می‌گردد.

*- یکی را می‌بینید که "جاوید شاه گویان"، روز تولد یک طاغوت و ظالم را برای خودش جشن می‌گیرد و در روز و سالروز فرار یا مرگش می‌گرید! دیگری را می‌بینید که "الله اکبر" گویان، روز یا سالروز سافط شدن شاه و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران را جشن می‌گیرد، و برای شهدای اسلام، از صدر اسلام تا کنون، (حضرت ابوالفضل علیه السلام یا شهید حججی‌ها و شهدای گمنام) مغموم شده و اشک نیز می‌ریزد.

*- یکی برای عدم صدور ویزایش از طرف کشور و دولت خارجی و دشمن کشور و ملتش اشک می‌ریزد، چرا که تعجیل دارد به لقا و زیارت محبوبش (لندن، پاریس، نیویورک و ...) برسد، دیگری دلش برای زیارت کعبه، مسجد النبی، بقیع، نجف، کربلا، مشهد و ... پر می‌کشد.

*- یکی برای ترور بزرگان و از دست دادن آنها اشک می‌ریزد، دیگری برای پریدن دوست پسر یا دخترش و رفتن با دیگری، یا حتی گُم شدن و یا مُردن سگش چنان مغموم و گریان می‌شود که کم مانده قالب تهی کند!

حبّ و بغض:

بنابراین، حُبّ و بُغض (دوست داشتن و بالتبع بدآمدن و دشمن داشتن)، در فطرت آدمی سرشته شده است، چنان که تمامی تحرکات هر انسانی [حتی نوشیدن یک جرعه آب، یا اندکی استراحت]، ریشه در "حبّ و بُغض"‌های او دارد، چنان که چون سلامتی را دوست دارد و متقابلاً از بیماری بدش می‌آید، نسبت به سلامتی و عواملش خشنود و نسبت به بیماری و عواملش ناخشنود می‌گردد.

بنابراین، مهم است که انسان چه اهدافی، چه راهی (دینی)، چه اشخاصی و چه چیزهایی را دوست دارد؟ انسان با محبوبش تعریف می‌شود تا با نظریه‌های، ژست‌ها، یا شعارهایش!

گریه برای یزید:

می‌گوید: «اگر باور دارید که امام حسین علیه السلام در بهشت است و یزید در جهنم، پس چرا عزاداری کرده و گریه می‌کنید؟!» خب اگر جایگاه اخروی علت گریه و عزا باشد، لابد به نظر آنها باید برای فرعون، معاویه، یزید، چنگیز، هیتلر، جانسون، نیکسون، اوباما، ترامپ، نتانیاهو، موشه‌دایان ... و دیگر ظالمان و جانیان مستکبر تاریخ عزاداری نموده و گریست، چرا که یقیناً جایگاه‌شان در جهنم است.

- گمان نشود که این فقط یک پاسخ استدلالی نقضی است، خیر؛ بلکه واقعیت همین است. آنان که برای قربانی شدن حسینیان در طول تاریخ مغموم و گریان نمی‌شوند، حتماً برای شکست و نابودی مستکبران ظالم و الگوها و رهبران فسق و فساد، گریان می‌شوند.

- مگر ما، برای آخرت بزرگان، انسان‌های کامل و شهدای‌مان گریه می‌کنیم؟! خیر، بلکه برای ظلمی که به آنها و بالتبع به خودمان تحمیل شده و می‌شود گریه می‌کنیم، تا قلب‌هایمان برای پذیرش حکم عقل‌هایمان آماده شود و به راه بیافتیم.

دعوای خانوادگی:

کدامیک از طرفین دعوا مدعی شدند که بر سر اختلافات خانوادگی دعوا دارند؟! معاویه و یزید چنین ادعایی داشتند یا سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام؟!

دست کم یکی از دو طرف دعوا باید چنین ادعایی نموده باشند، تا این ستون‌ پنجمی‌های تاریخ‌شناس بتوانند ادعای خود را بدان مستند کنند!

ابوجهل و ابولهب نیز اقوام پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بودند؛ آیا می‌توان گفت: دعوت و دعوای ایشان، بر سر مسائل خانوادگی بوده است؟ آزر، که هیچ‌گاه ایمان نیاورد، عموی حضرت ابراهیم علیه السلام بود، پسر و همسر نوح علیه السلام نیز نزدیک‌ترین خویشان آن حضرت بودند، چنان که آسیه علیهاالسلام، همسر فرعون بود.

پس، مسئله نه اختلافات خانوادگی است و نه دعواهای ناسیونالیستی و نژادی و مرزی؛ بلکه دعوت به توحید و نپذیرفتن الوهیت‌ها و ربوبیت‌ها (صاحب اختیاری‌ها و ریاست‌های) مستکبران، سلطه‌گران، جباران، ظالمان و جانیان بوده و هست. و همین دلیل اینقدر از عزاداری شما و زنده نگهداشتن نام، یاد و راه سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، و الگو قرار دادن ایشان برای امت، و حضرت زینب، حضرت عباس، حضرت علی اکبر، عبدالله بن الحسن، قاسم بن الحسن، حرّ و ...، برای پیر، نوجوان، جوان، مرد، زن، مؤمن و گناه‌کار، ناراحت، عصبانی و نگران هستند.

منبع :پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات – ایکس شبهه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.