تبیان، دستیار زندگی
بار دیگر؛ برای هزار و سیصد و هفتادمین بار،کاروان اسـلامی تـوحید ،از نـقاط دور و نزدیک جهان،صفحات مشکی خشکی و دریا را زیر پا گذارده و به مقصد خانه خدا و زادگاه پیغمبر اسلام و یـادگار خلیل الرحمن پیش می روند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنگره ی عظیم اسلامی

بار دیگر؛ برای هزار و سیصد و هفتادمین ‌بار،کاروان اسـلامی‌ تـوحید‌،از‌ نـقاط دور و نزدیک جهان،صفحات مشکی خشکی و دریا را زیر پا گذارده و به مقصد خانه خدا و زادگاه‌ پیغمبر اسلام و یـادگار خلیل الرحمن پیش می روند.

بخش احکام اسلامی تبیان

کنگره ی عظیم اسلامی

این جنبش، پاسخ دعوتی است که قرن ها قبل، پیغمبر خدا، به دستور پروردگار از مردم نمود و تاکنون صدها ملیون نفر «لبیک‌ گویان» به این دعوت جاودانی و آسمانی‌ پاسخ‌ وفاداری و احترام داده ‌اند.

اسلام بیش از آنـچه به صلاح فرد پرداخته، حیثیات مختلف اجتماع را در نظر گرفته است. قوانین اساسی خود را طوری تنظیم کرده که مصالح عمومی منظور شود و قافله ی‌ انسانیت‌ دسته جمعی به مقصد کمال پیش روند.

روزی ابراهیم خلیل پایه ‌هایش را بالا می آورد و از خدا می خواهد که عملش‌ پذیرفته گردد و زمانی در تاریخ آدم و نـوح و سـایر پیغمبران سخن از این خانه به میان‌ می آید، گاهی‌ ظهور‌ دعوت جهانی‌ و جاودانی پیغمبر اسلام را در این نقطه می‌ بینیم‌ در این محل که مرکز باستانی توحید و خـدا پرستی اسـت‌ شهوات و لذات و تجملات را کنار گذارند و در مـحیط ایـن حرم امن‌، تساوی‌ و احترام‌ آسمانی انسانی را مشاهده کنند. و در خلال انجام مراسم حج، به تشکیل مجامع بزرگ خطابه و تصمیم بپردازند.

اسلام دستور می دهد عـبادات را کـه تنها برای خدا انجام می شود، با هماهنگی‌ و اجتماع انجام دهند، تا مگر روح وحدت و صمیمیت و همکاری در جامعه ی اسلامی‌ زنده‌ شود‌.

حتی در مورد افکار، اسلام میل دارد پیروانش با تفکر اجتماعی و دسته جمعی‌ خو بـگیرند و قـافله ی فکر را با هم در یک مسیر راه اندازند، وگرنه هر دسته ‌ای سر از گوشه‌ ای‌ در می آورند‌ و شمشیرهای اندوخته برای دشمن را در مقابل یکدیگر می کشند.

مرز و بوم اسلام، مرز عقیده است؛ وطن مردم مسلمان، محیط تـوحید اسـت. آن دل که با ندای توحید انس گرفت‌ وطنی‌ است‌ برای عقیده و هم ‌عقیدگان خود، در‌ مقابل‌ هر‌ دشمن که به آن حریم تجاوز کند دفاع می کند، گو اینکه خود شخصاً مورد هدف دشـمن و خـطر نـباشد.

اسلام خواسته است مردم‌ را‌ بـه هم‌ نـزدیک و بـا هم آشنا کرده، و در مسیر سعادت‌ انسانی‌ اندازد‌، بدین منظور با تشویق از دیدارها و تماس های نزدیک و گرم گرفتن با یکدیگر و بالاخره اجتماعات روزانه برای جـماعت و اجـتماع هـفتگی جمعه‌ که‌ شعاع‌‌ بزرگتری دارد و مجتمع عظیم تری را تشکیل مـی دهد، زمـینه تأمین مصالح‌ اجتماعی‌ ملت مسلمان را فراهم کند.

در عین حال به این مراسم اجتماعی براساس توجه به خدا، رنگ معنوی و صفای‌‌ روحـانی‌ داده‌ اسـت و این از عجیب ترین مزایای اسلام است که روح توحید و توجه‌ به مبدأ‌ اعـلی را در همه ‌جا نفوذ داده است، تا مگر با این هسته ی مرکزی همه تلاش ها محور‌ ثابتی‌‌ پیدا‌ کرده، و فعالیت ها؛ یکنواخت، پاک و نـورانی، در یـک مـسیر و به سوی یک‌ هدف باشد‌.

حج‌ عالی ترین‌ تجلی روح اجتماعی اسلام؛ در قالب یـک امـر صد در صد روحانی است.

برای مرکز اجتماع‌، نقطه ی‌ خشک‌ و بی ‌آب و علف و ریگزاری انتخاب شده است. خدا نـخواست کـه سـرزمین سبز و خرم با مناظر‌ زیبا‌ و دل ‌انگیز و باغ و بوستان های‌ مصفائی را برای این مـنظور انـتخاب کـند، تا مردم بخاطر‌ تماشا‌ و لذت‌ و تفریح اجتماع‌ کنند. این سفر برای جلب شهوات و هـوس ها قـرار داده نـشده است، فقط‌ باید‌ به خاطر جواب دادن به دعوت حق و شرکت در مراسم روحانی و اجتماعی حج باشد.

آنـها‌ کـه‌ فقط‌ خدا می خواهند و مصالح اجتماع را می جویند، بروند هوس بازان و شهوت‌ رانان در تعیین سرنوشت جامعه ی اسـلامی شـرکت‌ نـکنند‌.

در این سرزمین باید لباس های عادی و تجملات را کنار گذارد، روی و ریا‌ و تظاهرات‌‌ را‌ در هم ‌ریخت، یکنواخت، ساده دل، پاک و آزاد در ایـن مـراسم شرکت کرد.

همه شرکت کنند، از‌ همه‌ جا‌، خواه‌ سیاه باشند یا سفید. اینجا دیـگر «تـبعیضات‌ نـژادی» نیست! در این اجتماع‌ سیاهان‌ را اعدام و سرکوب نمی کنند؛ اینجا به سیاه ‌پوستان‌ مجال همه‌ گونه اظهارنظر و آزادی داده شده است. ضـعیف و قـوی، متمدن‌ و وحشی‌ و نیمه وحشی؛ مترقی و عقب ‌افتاده، با هم فرق ندارند، همه می توانند در ایـن سـازمان‌ شـرکت‌‌ کنند و از حق خود دفاع نمایند. آنها‌ که‌ می توانند‌ خود را بدان سرزمین برسانند از هر ملت‌ و نژاد‌ بـاید لااقـل در عـمر یک مرتبه در این مراسم عظیم شرکت کنند بیایند‌ تا‌ در منافع اجتماعی خود بـیاندیشند‌ و بـه یاد‌ خدا دل های‌ خود‌ را‌ صفا دهند: لیشهدوا منافع‌ لهم و یذکروا‌ اسم‌ الله.

متأسفانه از طرح های اسلام بهره‌ برداری کامل نـمی شود وگـرنه نقشه خیلی وسیع‌‌ و هدف‌ بسیار عالی تنظیم شده است. در‌ اجتماعاتی که بـرای عـبادت‌ در‌ صدر اسلام تشکیل‌ می شد تصمیمات‌ بزرگ‌ اجـتماعی گـرفته مـی شد، خطابه ‌های شورانگیز جنگی، قبل از نماز یا بـعد از آن ایراد‌ می شد، روح سربازی از مجرای‌ روح‌ توحیدی‌ و خطابه‌ های مذهبی‌ در‌ مسلمین‌ دمیده می گردید خواسته ‌ها مـطرح‌، و مـشکلات‌ علناً مورد شور و مطالعه‌ قـرار مـی گرفت.

ضعیف ترین فـرد، بـا بـزرگ ترین قدرت ها در مجمع مسلمین‌ رو به رو‌ می شد و آنـچه در دل داشـت؛ آزادانه‌ مطرح‌ می کرد.

در‌ مراسم‌ حج‌، تصمیمات و تبلیغات عمومی اسلامی‌ پایه‌ گذاری می شد. اعـلان‌ جـنگ عمومی با مشرکین در روز حج اکبر صـادر شد، تعیین خلیفه‌، پس‌ از انـجام حج‌ در بین راه‌، بین‌ کـاروان‌ عـظیم‌ حجاج‌ در سرزمین غدیر‌ انجام‌ گرفت.

روایات اسلامی مراسم حج را به عنوان یک مجمع هـمگانی اسـلامی که در آن منافع و مصالح‌ عمومی‌ مـطرح‌ شـده و تـصمیمات لازمه گرفته شـود،تـلقی می کند‌: «حج‌ برای‌ آن‌ اسـت‌ که‌ مردم به سوی خدا حرکت کرده ... و هوی و هوس ها را بکشنند. از فساد انسان ها و مظالم آنها جـلوگیری کـنند و حقوق انسانی را زنده‌ نمایند.

منافع مـردم شـرق و غرب و خـشکی و دریـا‌ فـراهم گردد. خواسته ‌های تمام قـاره ‌ها و سرزمین هائی که توانسته‌ اند مردمی از آنها در مراسم حج شرکت کنند، برآورده شود. منافع مردمی که آمده ‌اند و آنـها کـه نیامده ‌اند، منافع سرمایه ‌دار و کارگر، تاجر و کـاسب، خـریدار‌ و فـروشنده‌، بـیچاره و ثـروتمند، منافع همه تـأمین شـود ...

«...مردم شرق و غرب در آنجا گرد آیند تا با هم حسن تفاهم و معارفه داشته‌ همه از مبادلات تجاری بـهره بـرند، و آثـار پیغمبر خدا شناخته‌ شود‌ و یاد او از دل ها نـرود. اگـر هـر مـلتی فـقط بـه سرزمین خود و فرآورده ‌های خویش دل خوش باشند، نابود می شوند، شهرها ویران می گردد، بهره ‌ها از بین‌ می رود‌؛ حوادث نادیده می ماند و مردم از‌ حال‌ یکدیگر اطلاع پیدا نمی کنند..»

برای مرکز اجتماع‌، نقطه ی‌ خشک‌ و بی ‌آب و علف و ریگزاری انتخاب شده است. خدا نـخواست کـه سـرزمین سبز و خرم با مناظر‌ زیبا‌ و دل ‌انگیز و باغ و بوستان های‌ مصفائی را برای این مـنظور انـتخاب کـند، تا مردم بخاطر‌ تماشا‌ و لذت‌ و تفریح اجتماع‌ کنند. این سفر برای جلب شهوات و هـوس ها قـرار داده نـشده است، فقط‌ باید‌ به خاطر جواب دادن به دعوت حق و شرکت در مراسم روحانی و اجتماعی حج باشد.

مطالب فوق از خلال روایات بـه خوبی استفاده می شود.

لذا، این طرح علاوه بر جنبه ‌های معنوی برای آن ریخته شده که‌ همه ‌ساله‌‌ در موعد معین از‌ تمام‌ ممالک مسلمان‌ نشین، طبقات مختلف اجتماع؛ از نژادها و ملل گوناگون، مردمی در یک نقطه ی معین اجتماع کـنند ... سـرزمینی که تا تاریخ‌ به خاطر دارد آن را خانه ی خدا، پایگاه توحید؛ مطاف انبیاء، مورد احترام استوانه ‌های‌‌ فضیلت‌ و توحید می‌ بیند.

روزی ابراهیم خلیل پایه ‌هایش را بالا می آورد و از خدا می خواهد که عملش‌ پذیرفته گردد و زمانی در تاریخ آدم و نـوح و سـایر پیغمبران سخن از این خانه به میان‌ می آید، گاهی‌ ظهور‌ دعوت جهانی‌ و جاودانی پیغمبر اسلام را در این نقطه می‌ بینیم‌ در این محل که مرکز باستانی توحید و خـدا پرستی اسـت‌ شهوات و لذات و تجملات را کنار گذارند و در مـحیط ایـن حرم امن‌، تساوی‌ و احترام‌ آسمانی انسانی را مشاهده کنند. و در خلال انجام مراسم حج، به تشکیل مجامع بزرگ خطابه و تصمیم بپردازند.

مردمی ‌‌از‌ مسلمانان منافعشان مورد دستبرد و چـپاول دیـگران است، کسانی‌ در پنجه ی سـتم و چـنگال قهر‌ دشمن‌ گرفتارند‌، عده ‌ای گرفتار هرج و مرج های اقتصادی‌ و ضعف و زبونی سیاسی هستند، جمعی از تحریکات و خلاف‌ اندازی اخلال ‌گران‌ در‌ زحمتند، و بالاخره جماعتی در مقابل سیل فساد و شهوت رو به نابودی می روند.

بنشینند و مشکلات‌ را مطرح کـنند و از‌ ایـن‌ شاهکار اجتماعی اسلام که با یک دعوت‌ عمومی آسمانی، صدها هزار نفر را در یک نقطه بر یک اساس، بدون هیچ گونه‌ پیرایه جمع کرده است، بهره ‌برداری کنند و برای تأمین مصالح عمومی جهان‌ اسـلام‌ و پایـه ‌ریزی یک قـدرت واحد و نیروی عظیم اسلامی تلاش بنمایند. و برای مبارزه ی با عوامل پراکندگی و ذلت و عقب‌ افتادگی مسلمین مجهز شوند. در هم ‌ریختگی‌ و آشـفتگی اوضاع اقتصادی و سیاسی خود را ترمیم کنند و با هم به سوی‌ هدف‌ مقدس تـوحید و سـعادت پیـش روند.(این بحث از آیات:29-30 سورهء حج و 92 آل عمران و 30 توبه و 123 بقره و....و روایات:ص 30 علل الشرایع ج 2 و روایت 6 صفحه 91 همین کتاب‌‌ و خـطبه ی‌ ‌قـاصعه ی امیر المؤمنین (علیه السلام) سفینه البحار جلد اول صفحه 212 و محاجه ی ابن ابی الموجاء (روایت 32 کتاب حـج مـن لا یـحضر) و غیره استفاده شده است.)
منبع:

کنگره عظیم اسلامی؛ نوشته باهنر،محمد جواد؛ «درسهایی از مکتب اسلام » خرداد 1339، سال دوم - شماره 5

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.