تبیان، دستیار زندگی
علامه مجلسی (ره ) و كسانی كه همانند ایشان بوده و هستند, دارای دو گونه كار در زمینه احادیث اند :
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا می‌توان به همه احادیث کتاب بحار‌الانوار اطمینان كرد ؟

علامه مجلسی (ره ) و كسانی كه همانند ایشان بوده و هستند, دارای دو گونه كار در زمینه احادیث اند : 1- گردآوری و طبقه بندی , 2- نقد و بررسی .

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
سند روایات بحار الانوار

در پاسخ به این پرسش نكات ذیل قابل توجه است :

1- پاسخ اجمالیبه این پرسش این است كه كتاب ارزشمند بحار الانوار كه در واقع یك دائره المعارف بزرگ شیعه است مشتمل بر احادیثی است كه برخی صحیح و برخی ضعیف است و به همین دلیل نیازمند بحث سندی و رجالی و متنی است .

2- پاسخ مفصل به این پرسش چنین است :

علامه مجلسی (ره ) و كسانی كه همانند ایشان بوده و هستند, دارای دو گونه كار در زمینه احادیث اند :

1- گردآوری و طبقه بندی , 2- نقد و بررسی .

حرف عدم درك یك چیز موجب انكار آن نمى‏شود، اگر در روایات معتبر براى انگشتر عقیق خواصى ذكر شده كه ما از درك آن از طریق عقل یا تجربه عاجزیم، نباید منكر گردیم. چرا كه از یك سو عقل ناتوان است و از سوى دیگر بسیارى از امور به مرور زمان در علوم تجربى روشن مى‏گردد. ما به استناد علم كامل و عصمت معصومین(علیهم السلام) از كلمات آنان تبعیت مى‏كنیم و علم و عصمت آنان را با ادله قطعى، عقلى و نقلى اثبات مى‏كنیم. بنابر این در شناخت خرافه از حقیقت تكیه‏گاه اصلى معیارهاى شناخت است.

كسی كه اندك اطلاعی در مورد آثار علامه مجلسی (ره ) داشته باشد به آسانی در می یابد كه روش آن مرحوم در بحارالانوار گردآوری و طبقه بندی بوده است . كاری كه هر محققی در آغاز كار تحقیق باید به آن بپردازد. كار علامه مجلسی در زمان خود كار بسیار لازم و ضروری بوده است ; چرا كه شیعه قرن ها در تحت فشار دستگاه های حكومتی بوده و از همین رو بسیاری از احادیث و آثار آن نابود شده بود و یا در خطر نابودی قرار داشت . بقای كتاب و حدیث نیز در آن زمان به نوشتن و انتشار دستی وابسته بوده است . از این رو اگر كتابی نوشته نمی شد واز روی آن نسخه های متعدد منتشر نمی گردید, از بین می رفت ; چنان كه آثار فراوانی از بزرگان عالم اسلام به همین دلیل و به دلیل حوادث و پیشامدها, از بین رفته است . علامه مجلسی (ره) در روزگار كوتاهی كه فرصتی برای شیعه پدید آمده بود (نسبت به تاریخ اسلام ) همت نهاد و كتاب های رو به نابودی شیعه را از اقصی نقاط عالم اسلام گردآوری و به طبقه بندی احادیث و تبویب آنها همت گماشت , حاصل این كار مجموعه گران قدر ‹‹بحارالانوار›› و نیز ‹‹عوالم بحرانی ›› است . شأن محقق در مرحله تتبع تنها گردآوری است .

علامه مجلسی (ره) چهره دیگری دارد كه آن چهره نقد و بررسی است . كتاب شریف ‹‹مرآه العقول ›› -كه شرح و نقد علمی ودقیق كتاب گران قدر كافی است - این جایگاه علامه را به روشنی آشكار می سازد. متأسفانه برخی كه از وادی تحقیق دورند, تنها یك چهره كار را دیده اند; گرچه آن نیز در جای خود كاری لازم و ضروری بوده است (گردآوری ) و اگر بنا باشد محدث روایاتی را كه فقط به نظر او صحیح می رسد گردآوری كند, این كار عوارض بسیار نامطلوبی را در پی خواهد داشت :

اولا, بسیاری از احادیث به دلیل عدم نقل (به ویژه در گذشته ها) متروك و محجور می ماند و كم كم از بین می رفت .

ثانیا, نظر محدث نوعا نظری است اجتهادی كه بر طبق مبانی خود آن را برمی گزیند. چه بسیار مواردی كه محدثی حدیثی را صحیح می داند ولی محدث دیگر بر طبق ادله آن را رد می كند و برعكس . بنابراین حذف روایات , بستن راه تحقیق به روی دیگران است . چه بسا امروز حدیثی فهمیده نشود; ولی فردا همان حدیث راه گشای آیندگان باشد و... و یا با نقطه نظرهای اجتهادی تازه , راه برای اثبات صحت سند آن فراهم گردد.

3-در مورد غیر منطقی بودن و یا خرافی بودن برخی احادیث به نظر ما باید گفت : «خرافه»؛ یعنی چیزى كه فاقد سند و مدرك باشد و مردم بدون هیچ اصل و ریشه‏اى بدان معتقد باشند كه موارد آن ممكن است كه زیاد هم باشد. در برخورد با مسائل دینی یك سری از آنها پایه و اساس و مدرك دارند و یك سری دیگر این گونه نیست و ممكن است از خرافات و جعلیات محسوب شوند. در شناخت این دو گونه می توان گفت ملاك شناخت حقیقت در حوزه معارف دینى دو منبع اصلى دارد كه عبارت است از وحى و عقل. اگر هر یك از عقل یا وحى موضوعى را تأیید نمود به عنوان حقیقت مى‏پذیریم. البته باید توجه داشت كه استفاده از عقل و وحى ضوابطى دارد كه دانشمندان مسلمان در تنقیح آن ضوابط زحمات بسیارى كشیده‏اند و باید به آن ضوابط توجه نمود. بعد از این مقدمه توجه شما را به چند نكته جلب مى‏كنیم:

كتاب ارزشمند بحار الانوار كه در واقع یك دائره المعارف بزرگ شیعه است مشتمل بر احادیثی است كه برخی صحیح و برخی ضعیف است و به همین دلیل نیازمند بحث سندی و رجالی و متنی است

اول : عقل توانایى درك همه‏ى حقایق را ندارد و یكى از حكمت‏هاى نیاز به وحى نیز همین نكته مى‏باشد.

دوم : علوم تجربى در حوزه خودش قابل استناد است كه البته محدود به امور مادى مى‏باشد

سوم :حرف عدم درك یك چیز موجب انكار آن نمى‏شود، اگر در روایات معتبر براى انگشتر عقیق خواصى ذكر شده كه ما از درك آن از طریق عقل یا تجربه عاجزیم، نباید منكر گردیم. چرا كه از یك سو عقل ناتوان است و از سوى دیگر بسیارى از امور به مرور زمان در علوم تجربى روشن مى‏گردد. ما به استناد علم كامل و عصمت معصومین(علیهم السلام) از كلمات آنان تبعیت مى‏كنیم و علم و عصمت آنان را با ادله قطعى، عقلى و نقلى اثبات مى‏كنیم. بنابر این در شناخت خرافه از حقیقت تكیه‏گاه اصلى معیارهاى شناخت است.
منبع:

سایت پرسمان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.