ایشان قبل از اعزام آخرش به نزدیکان و دوستان خود گفته بود که دستان مرا گرم بفشارید که این آخرین دیدارمان خواهد بود!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/05/24
روحانی شهید نوروزعلی جمالی طالقانی
ایشان قبل از اعزام آخرش به نزدیکان و دوستان خود گفته بود که دستان مرا گرم بفشارید که این آخرین دیدارمان خواهد بود!
ایشان قبل از اعزام آخرش به نزدیکان و دوستان خود گفته بود که دستان مرا گرم بفشارید که این آخرین دیدارمان خواهد بود! چون خوابش را دیدهام. همچنین در پاسخ افرادی که به او گفته بودند، به درست ادامه بده و به جبهه رفتن بس است گفته بود: «من راه خود را آگاهانه انتخاب کردم و در این راه شهید خواهم شد.» ...شهید نوروزعلی جمالی طالقانی روحانی زمانشناس و مجاهدی انقلابی بوده که در کنار درس، توفیق ده بار حضور تأثیرگذار در جبههها را داشته است.
او در سال 1346 شمسی در روستای هچیرود از توابع چالوس دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در زادگاهش تمام نمود و مشغول دروس راهنمایی بود که مسیر تحصیلیاش را به سمت حوزه علمیه تغییر داد. وی ابتدا به مدت دو سال در حوزه علمیه چالوس مشغول فراگیری مقدمات شد و پس از آن جهت ادامه تحصیل به تهران رفت. در حوزه تهران مفتخر به پوشیدن لباس مقدس روحانیت شد و در طول زندگی کوتاه خود بهطور شایسته از آن لباس استفاده اخروی و تبلیغی نمود.
شیخ جمالی در آیینه تبلیغ
در اولین مرحله تبلیغی خود به روستای چمرکوه از توابع نوشهر رفت، موفقیت او چنان بود که از طرف سازمان تبلیغات اسلامی چالوس تشویقنامهای به ایشان اهدا گردید. در مأموریت دیگر تبلیغیاش به طالقان که زادگاه پدر بزرگوارش بود، رفت. او در آنجا خاطرات خوشی را از خود به یادگار گذارده، بهطوری که مردم منطقه با شنیدن خبر شهادتش بسیار ناراحت شدند.
اخلاقیات شهید
یکی از آشنایان شهید میگوید: «او جوانی متواضع و خوش برخورد بود. در معاشرتهایش با مردم ادب، متانت و اخلاق اسلامی را رعایت میکرد و همین رفتارهایش، دیگران را شیفته خود مینمود. در نزد اساتید از احترام خاصی برخوردار بود.
وظیفهشناسی شهید
نوشتهاند که حضور در اجتماعات انقلابی و صحنههای مختلف آن را بر خود لازم میدانست و لذا در سن کم عضو فعال بسیج روستای خود گردید. پس از برافروخته شدن آتش فتنه در مرزهای غرب و جنوب غرب، شیخ جمالی از کتاب و حجره و تبلیغ دست شست و پا در سرزمین پاک جبههها نهاد.
ایشان قبل از اعزام آخرش به نزدیکان و دوستان خود گفته بود که دستان مرا گرم بفشارید که این آخرین دیدارمان خواهد بود! چون خوابش را دیدهام. همچنین در پاسخ افرادی که به او گفته بودند، به درست ادامه بده و به جبهه رفتن بس است گفته بود: «من راه خود را آگاهانه انتخاب کردم و در این راه شهید خواهم شد.»
پرواز عاشقانه
سرانجام این روحانی مجاهد در سال 1364 شمسی در هنگام بازگشت از منطقه هورالعظیم به فیض عظیم شهادت نائل آمد و آسمانی شد. پیکر پاک آن شهید سعید پس از تشییع باشکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد
منبع: افق حوزه