تبیان، دستیار زندگی
«امیدوارم اگر تجربه بعدی برای من اتفاق افتاد خیلی بالنده تر از این کار، حاضر باشم و رضایت بیشتری داشته باشم به این معنی که قطعا هرکسی دوست دارد مسیرش رو به رشد باشد.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امیدوارم تجربه بعدی ام خیلی بالنده‌تر از «لژیونر» باشد

«امیدوارم اگر تجربه بعدی برای من اتفاق افتاد خیلی بالنده‌تر از این کار، حاضر باشم و رضایت بیشتری داشته باشم به این معنی که قطعا هرکسی دوست دارد مسیرش رو به رشد باشد.»

بخش سینما وتلویزیون تبیان
مهدی فرجی

مهدی فرجی در زمان مدیریتش به واسطه تعاملات مثبتی که با هنرمندان و برنامه‌سازان برقرار می‌کرد کارنامه خوب و قابل قبولی دارد. اما او این بار لباس تهیه‌کنندگی برتن کرده و تولید یک پروژه نمایشی را برعهده گرفته که به گفته خودش با سختی‌های زیاد این حرفه مواجه شده است. از نظر ما «لژیونر» شاید آن چیزی نباشد که مناسب نام فرجی و البته کارگردان این کار باشد برای همین انتقاداتی را که در این زمینه داشتیم مطرح کردیم. بخشی از آن منتشر نشد و گفت‌وگوی مفصل ما به زمان دیگری موکول شد. باقی پاسخ‌های شفاف این تهیه‌کننده را در ادامه می‌خوانید.

«لژیونر» اولین تجربه تهیه‌کنندگی شما به شمار می‌آید؟

بله؛ آن برای اولین بار بودکه تهیه‌کنندگی یک سریال را برعهده داشتم.

چه شد که تصمیم گرفتید که تهیه‌کنندگی یک کار نمایشی را برعهده بگیرید؟

این پیشنهاد از طرف مدیر شبکه پنج، آقای زین‌العابدین مطرح شد و من هم استقبال کردم. از طرفی خیلی دوست داشتم که به صورت جزئی و ریز با مشکلات تولید و این حرفه آشنا بشوم که این اتفاق خداراشکر افتاد.

آن حساسیت‌ها و ظرافت‌ها و حتی به زعم اغلب تهیه‌کننده‌ها سخت‌گیری‌هایی که شما در زمان مدیریت تان داشتید تا یک کار کاملا استاندارد و حرفه‌ای روی آنتن برود؛ در کاری که خودتان تهیه‌کنند‌گی آن را برعهده داشتید هم منتقل شد و برای خودتان هم در ردای تهیه‌کننده آن نکات را مدنظر قرار دادید و سخت‌گیر بودید؟

دلم میخواست سخت‌گیر باشم اما به دلیل این‌که در ابتدا قرار بود سریال ما برای نوروز پخش شود و ما زمانمان را هم برای نوروز چیده بودیم و فرصت کافی برای تولید نداشتیم بعضی جاها مجبور شدیم بدون آن‌که فیلمنامه‌مان کامل شود کار را ادامه بدهیم. این اتفاق در‌حالی افتاد که من همیشه دوست داشتم فیلمنامه برای تولید یک کار آماده باشد. اما به ناچار مجبور شدیم به این شکل پیش برویم و این تعجیل‌ها موجب شد که به عنوان تهیه‌کننده آن کنترلی را که مد نظرم بود بر پروژه نداشته باشم اما در کل تلاشم این بود که حساسیت‌های لازم را داشته باشم و آن را اعمال کنم.

اگر قبل از اعلام خبرهای تولید به ما گفته می‌شد که مهدی فرجی قرار است پروژه‌ای نمایشی را تهیه کند، تصورمان این بود که احتمالا یک کار ملودرام و جدی را می‌پذیرید. چطور شد که خواستید استارت این تجربه را با یک سریال طنز بزنید؟

وقتی این پیشنهاد به من شد برایم خیلی نو و جذاب بود چون داستان درباره کسانی بود که تا‌به‌حال درباره آن‌ها صحبت نشده بود، یعنی همان مامورانی که به عنوان مامور کنترل ضد دوپینگ در ورزش فعالیت می‌کنند و این موقعیت جدیدی بود که مردم ما با آن خیلی آشنا نبودند. درست می‌گویید، شاید تصور این بود که من باید وارد یک کار ملودرام و جدی بشوم اما تقدیر به‌گونه‌ای رقم خورد که این شد اولین کار کمدی ما!

ذائقه خودتان به کدام سمت بیشتر نزدیک است؛ جدی یا طنز؟

خودم کار جدی را بیشتر از طنز دوست دارم؛ درام را بیشتر می‌پسندم و شاید هم بیشتر به آن اشراف دارم.

سریالی تقریباً فوتبالی با محوریت یک دلال، کاری بود که پیش از این هم در سریال حسین سهیلی‌زاده و قبل‌تر در شبکه سه شاهد بودیم. این تم برای شما تکراری نبود؟ چقدر به این فکر کردید که مشابه کارهایی که پیش از این ساخته شده بود کار نکنید؟

این سریال برای ایام نوروز درنظر گرفته شده بود و شاید اگر ما می‌دانستیم که قرار نیست در آن زمان پخش شود در فیلمنامه هم تغییراتی را به وجود می‌آوردیم چون فیلمنامه در بستر عید سال نو روایت می‌شود. البته که این اسمش لطمه زدن نیست، شاید با تغییراتی که می‌توانستیم ایجاد کنیم خروجی بد می‌شد اما قطعا وقتی زمان بیشتری داشتیم می‌توانستیم تاثیر بهتری روی متن و فرم بگذاریم.

داستان با محوریت دلالی نیست و شاید ۱۵ تا ۲۰ درصد کار به فوتبال و مسائل مربوط به آن بازمی‌گردد؛ دوپینگ برای کل ورزش‌های رسمی موضوعیت دارد و ما به کل ورزش‌ها، اعم از کشتی، بوکس، دومیدانی وسایر رشته‌ها هم پرداختیم. اما این مرا نگران نکرد که ما داریم احیانا کاری تکراری انجام می‌دهیم.

انتخاب مسعود آب‌پرور بر چه اساسی صورت گرفت؛ ایشان پیش از این سابقه کارگردانی یک سریال طنز را نداشتند و تبحرشان را در گونه معمایی، پلیسی و اکشن نشان داده بودند. چه شد که سراغ آب پرور رفتید؟

واقعیتش این است که کارگردان‌هایی که در ابتدا اسمشان مطرح بود، یا درگیر کار سینمایی و یا مشغول در شبکه نمایش بودند، برای همین امکان همکاری با آن‌ها میسر نشد. پیشنهاد حضور مسعود آب‌پرور از جانب غلامرضا الماسی؛ مدیر گروه فیلم و سریال شبکه پنج مطرح شد. ما قبلا تجربه‌ای این‌گونه با سیروس مقدم داشتیم که یک کارگردان با سابقه کارهای جدی را وارد حیطه طنز کنیم و نتیجه‌اش هم درخشان بشود و دیدید که مقدم توانست سریال «پایتخت» را با موفقیت روی آنتن ببرد. مسعود آب پرور هم یکی از کارگردان‌های خوب ماست و کارهای نمایشی خیلی خوبی داشته و برای همین فکر کردیم این تجربه می‌تواند تکرار شود. او هم استقبال کرد و با خواندن چند قسمت اول پاسخ مثبت داد.

در خبرهای ابتدایی که از این پروژه رسانه‌ای شد خواندیم که مسعود آب‌پرور به این موضوع اشاره داشته که «لژیونر» یک طنز اجتماعی است. وقتی می‌گوییم اجتماعی دقیقا از چه چیز حرف می‌زنیم؟ مفهوم اجتماعی بودن در کدام قسمت «لژیونر» دیده می‌شود؟

بله. البته. من «لژیونر» را در حوزه اجتماعی اثری می‌دانم که حرف دارد. فیلمنامه این سریال به ازدواج و مصائب این راه، موضوع اشتغال و معضلات بیکاری و آسیب‌های اجتماعی پیرامون ورزش کشور که شامل دلالی و دوپینگ هم می‌شود،می‌پردازد و این‌ها مسائلی اجتماعی است.

این موضوعات که می‌گویید فقط روی کاغذ و در فیلمنامه وجود دارد یا در اجرا هم به نظرتان مخاطب مفاهیم مدنظر شما را می‌فهمد؟

بله؛ اگر دقیق دیده باشید این موضوعات وجود دارد، باید تا پایان منتظر باشید و ببینید.

لژیونر

جابه‌جایی زمان پخش«لژیونر» به کلیت کار آسیبی وارد نکرده است؟

به هرحال این سریال برای ایام نوروز درنظر گرفته شده بود و شاید اگر ما می‌دانستیم که قرار نیست در آن زمان پخش شود در فیلمنامه هم تغییراتی را به وجود می‌آوردیم چون فیلمنامه در بستر عید سال نو روایت می‌شود. البته که این اسمش لطمه زدن نیست، شاید با تغییراتی که می‌توانستیم ایجاد کنیم خروجی بد می‌شد اما قطعا وقتی زمان بیشتری داشتیم می‌توانستیم تاثیر بهتری روی متن و فرم بگذاریم.

اگر بخواهید صادقانه بگویید، به عنوان یک مدیر اسبق، پاسخ‌گویی به مدیرتان در شبکه پنج برای شما سخت نبود؟

چرا قطعا من به این سطح از کار راضی نمی‌شوم. دلم میخواهد در سطح خیلی بهتری کار انجام بشود و هیچ آدمی نباید به مرتبه وکاری که دارد راضی شود. اما باید بگویم که در این کار مدیر شبکه و مدیران سازمان خیلی لطف کردند و اقساط مالی ما خیلی به‌موقع و خوب پرداخت شد. و می‌دانم که این اتفاق درباره خیلی از پروژه‌ها نیز انجام می‌شود. دلم می‌خواست که سازمان یک کوتاهی‌هایی انجام می‌داد که امروز اگر ما از کارمان راضی نبودیم بیندازیم گردن سازمان، اما واقعیتش این است که به شدت حامی ما بودند و شرایط را برای کار کردن ما فراهم کردند. امیدوارم اگر تجربه بعدی برای من اتفاق افتاد خیلی بالنده‌تر از این کار، حاضر باشم و رضایت بیشتری داشته باشم به این معنی که قطعا هرکسی دوست دارد مسیرش رو به رشد باشد و کار دوم از کار اول بهتر باشد و همینطور مسیری رو به تعالی داشته باشد.

از کست کار چقدر راضی هستید؛ باتوجه به فیلمنامه بعضی از انتخاب‌ها انگار بدون تامل صورت گرفته و اولین گزینه‌ای است که به ذهنتان ‌رسیده است. مثل محمدرضا شریفی نیا که چندین بار است در این شمایل او را می‌بینیم. نظر خودتان درباره گروه بازیگری «لژیونر» چقدر اعمال شد؟

واقعیت این است که ما در انتخاب بازیگران محدودیت داشتیم و در شرایط زمانی نبودیم که بازیگران درجه یک همه آزاد باشند و ما به این انتخاب‌ها برسیم. ما خیلی محدود بودیم. اکثر افراد سرکار بودند. بعضی‌ها را ما هم اصرار داشتیم که حضور داشته باشند. مثل همین مثالی که شما زدید یعنی محمدرضا شریفی‌نیا.،حامد آهنگی هم که به ما معرفی شد خیلی خوب بازی کرد. همین‌طور بازیگران جوانی که کمتر شناخته شده هستند اما به کار ما جواب مثبت دادند و خوب بودند. در مجموع کستی که آقای آب‌پرور انتخاب کردند به نظرم مناسب و خوب بود.

شما درواقع یک بازیگر خارجی هم به تلویزیون معرفی کردید.

(می‌خندد) بله؛ البته اشپیتیم آرفی قبلا در کاری از سامان مقدم در نقشی کوتاه بازی کرد اما این‌که به عنوان یکی از نقش‌های اصلی به او اعتماد شود نبود اما می‌بینید که چقدر خوب از پس آن برآمده است. به نظر من جزو بازیگران خوب سریال ماست.

منبع: روزنامه صبا