تبیان، دستیار زندگی
زیارت یعنی اخلاق، اعتقاد و عبادتت با امامت یکی شود؛ حلال و حرامی را رعایت کنی که امامت رعایت می کرد، اگر امامت را به عنوان واجب الاطاعه بودن، تعیین شده از جانب خدا و خلیفة الله فی الارض شناخته باشی، زائر عارفی هستی که آتش جهنم بر تو حرام است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این بدن بر آتش جهنم حرام است

زیارت یعنی اخلاق، اعتقاد و عبادتت با امامت یکی شود؛ حلال و حرامی را رعایت کنی که امامت رعایت می‌کرد، اگر امامت را به عنوان واجب‌الاطاعه‌ بودن، تعیین‌شده از جانب خدا و خلیفة الله فی الارض شناخته باشی، زائر عارفی هستی که آتش جهنم بر تو حرام است.

بخش اعتقادات شیعه تبیان
زیارت با معرفت

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در بیت الاحزان اصفهان، به دو صفتی که ائمه(علیهم السلام) درباره شیعیان بیان کردند، اشاره و اظهار داشت: حضرت رضا(علیه السلام) فرمودند: «شیعیان در ایام سرور ما مسرور و در ایام حزن ما محزون هستند» بر طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام) علت آن این است که «خداوند گِل ما اهل‌بیت(علیهم السلام) را که در این عالم سرشت، شیعه را از اضافهٔ گِل ما آفرید لذا شیعه یک ارتباط روحی و معنوی با ما دارد که در خوشحالی ما قهراً خوشحال و در حزن ما محزون است».

ارتباط عمیق روحی و معنوی شیعیان با اهل بیت(علیهم السلام)

وی افزود: در حقیقت خداوند از این گِل، چهارده‌ معصوم(علیهم السلام) را آفرید و از اضافهٔ گِل آنان، ما شیعیان را آفرید. در واقع خداوند با علم خود می‌دانست تا قیامت چه کسی رغبت دارد که شیعهٔ اهل‌بیت(علیهم السلام) باشد و چه کسی هم رغبت دارد شیعهٔ فرعونیان تاریخ شود؛ لذا شیعه از نظر روحی و معنوی ارتباط عمیقی با اهل بیت(علیهم السلام) دارد؛ ما این مسئله را در دههٔ عاشورا بیشتر حس می‌کنیم؛ در آن دهه، همه از اول محرّم تا عاشورا یک قلب مجروح و ناراحتی داریم.

از علم بی منتهای حضرت علی(علیه السلام) فقط نهج البلاغه و چند صد روایت به دست ما رسیده است چرا که بعد از رحلت پیامبر(صلی الله و علیه وآله) به حضرت علی(علیه السلام) اجازه نشر علم را ندادند.

استاد انصاریان تصریح کرد: امیرالمؤمنین(علیه السلام) در بخشی از خطبه‌هایشان که در رابطهٔ با قرآن کریم است، می‌فرمایند: «و هو القرآن»؛ پروردگار پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) را که به رسالت مبعوث کرد، یک نوری را در اختیارش گذاشت که این نور هم نبوت او را تصدیق می‌کرد که این شخص واقعاً پیغمبر خداست و هم نوری بود که برای تمام مردم جهان تا روز قیامت قابل پیروی است؛ یعنی هرکسی در این عالم بخواهد به قرآن اقتدا کند و دنباله‌رو قرآن باشد، برایش آسان و ممکن است و اصلاً پیروی از قرآن، مشقّتی و مضیقه‌ای ایجاد نمی‌کند؛ پیروی از قرآن مجید برای اهلش، برای کسانی که عاشق حقیقت هستند، بسیار لذت، شوق و ذوق دارد و نور است. حضرت علی(علیه السلام) به مردم خطاب می‌کنند و می‌گویند: «فاستنطقوه؛ تک‌ تک شما را می‌گویم!» بیایید این قرآن را به زبان بیاورید که با شما مستقیم حرف بزند؛ سپس می‌فرمایند: «و لن ینطق؛ قرآن مجید با شما حرف نمی‌زند و زبان قرآن در قیامت گویاست، اما در این دنیا کسی دیگر باید از جانب قرآن با شما حرف بزند و آن شخص خود من هستم»؛ «ولکن اخبرکم عنه؛ من کاملاً شما را از قرآن خبر می‌دهم».

انتقال علوم توسط پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)

وی با اشاره به اینکه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) چهار خبر از قرآن را برای جهانیان بیان کردند، گفت: اول: «علی ان فیه علم ما یأتی؛ این قرآن، تمام رشته‌های دانش را تا ابد می‌تواند برایتان نشان بدهد، آن‌هم با زبان ما» دوم: «قرآن و الحدیث عن الماضی؛ در کتاب خدا، اخبار کل گذشتهٔ عالم، از شروع خلقت که تاکنون نازل ‌شده وجود دارد» سوم: «و نظم ما بینکم؛ آنچه که زندگی‌ خانوادگی‌، معاشرتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی‌ را نظام می‌دهد، قرآن است» چهارم: «دواء دائکم؛ تمام بیماری‌های فکری، اخلاقی و روحی شما را قرآن معالجه می‌کند».

استاد انصاریان به علمیت بی نظیر امام علی(علیه السلام) اشاره و اظهار کرد: طبیعت مغز فیزیکی هر انسانی چهارده ‌میلیارد سلول است که امروز ثابت شده مغز نابغه‌های عالَم یک‌سوم سلول‌هایش فعال است و مغز مردم عادیِ عالَم کمتر از نصف یک‌سوم سلول کار می‌کند. ولی یک پروفسوری از من پرسید: شما قدرت مغز پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) یا امیرالمؤمنین(علیه السلام) را می‌دانی؟ گفتم: خیر! گفت: می‌دانی هر انسانی چهارده‌میلیارد سلول مغزی دارد که یک‌سوم سلول مغز نوابغ عالم فعال است، گفت من از طریق مطالعه در آثار پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) از نظر علمی، به این نتیجه رسیدم که چهارده‌میلیارد سلول مغز پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) در اوج فعالیت بوده است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرمایند: دو - سه دقیقه مانده بود که خداوند جان پیغمبر را بگیرد، من را صدا کردند و فرمودند: گوشَت را نزدیک دهان من بیاور. پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) خوابیده بود، من دست‌هایم را روی زمین گذاشتم و گوشم را یک لحظه نزدیک دهان پیغمبر(ص) بردم و بعد بلند شدم. پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) را که دفن کردند، خانواده به امیرالمؤمنین(علیه السلام) گفتند: چه‌چیزی درِ گوشت گفت؟ فرمودند: من گوشم که به دهان پیغمبر رسید، در هزار رشتهٔ علم را به روی من باز کرد که از هر رشته‌ای هزار درِ دیگر باز شد؛ یعنی یک‌میلیون علم را در زمان به‌اندازهٔ یک آری و خیر به من انتقال داد؛ این مسأله نشان می دهد مغز ایشان بسیار فعال بوده است.

علم و اندیشه امام علی(علیه السلام) نسبت به قرآن

مفسر قرآن کریم ادامه داد: از علم بی منتهای حضرت علی(علیه السلام) فقط نهج البلاغه و چند صد روایت به دست ما رسیده است چرا که بعد از رحلت پیامبر(صلی الله و علیه وآله) به حضرت علی(علیه السلام) اجازه نشر علم را ندادند.

ابن‌عباس می‌گوید: ما شاگرد تفسیر قرآن امیرالمؤمنین(علیه السلام) بودیم - مدرّسین بزرگ حوزه‌ها و حتی بزرگ‌ترین مراجع تقلید از زمان شیخ طوسی(ره) تاکنون، علی(علیه السلام) را نشناخته‌اند و نمی‌ توانند بشناسند! علی(علیه السلام) در 23 سالگی، چند ثانیه دستش بالا رفت و پایین آمد، در بیست - سی ثانیه با یک ضربت عمرو بن ‌عبدود را به زمین انداخت. پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) می‌فرمایند: اگر کل عبادات جن و انس را از زمان آدم تا قیامت در یک کفه بگذارند و این ضربت‌زدن علی را در کفهٔ دیگر، کفهٔ علی سنگین‌تر است - و امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای ما تفسیر قرآن می‌گفت، یک روز فرمود: اگر هفت آیهٔ سورهٔ حمد را تفسیر کنم و شما از شروع تفسیر سورهٔ حمد تا «والضالین» بنویسید. در صورت نیاز به جابجایی این نوشته‌ها، لازم است هفتاد شتر نوشته‌ها را بار کند. این اندیشهٔ مولی علی(علیه السلام) نسبت به قرآن، آن‌هم نسبت به یک سورهٔ هفت آیه‌ای است!

«من زاره»، کسی که او را در خراسان زیارت کند، «عارفاً بحقه»، نه فقط زائر باشد، بلکه زائر عارف باشد؛ عارف یعنی او را به امامت شناخته باشد، او را به واجب‌الاطاعه‌ بودن شناخته باشد، او را به امام تعیین‌شده از جانب خدا شناخته باشد، او را به‌عنوان «خلیفة الله فی الارض» شناخته باشد. «من زاره عارفاً بحقه»، سود این زیارت این است: «حرم الله جسده علی النار»، پروردگار عالم، بدن چنین زائری را به آتش جهنم به‌طور یقین حرام می‌کند

قوانین بشری دست و پاگیر و بیمارکننده است

استاد انصاریان گفت: اگر شما ملت بخواهید یک زندگی منظمِ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، رابطی و خارجی داشته باشید، نظام‌دهی به این امور، کار قرآن است، نه کار خودتان که در اتاق‌های دربسته بنشینید و عقلتان را روی هم بگذارید و به مردم قوانین بدهید. این قوانین علاوه بر اینکه درمان‌کننده نیست باعث بیماری نیز خواهد شد. لذا می‌بینید دائم در جوامع بشری، یا قانون را باید تفسیر کنند یا باید تغییر دهند یا شش‌ ماده را کم و ده تبصره اضافه کنند. قوانینی که توسط ما وضع شده، پنجاه - شصت جلدِ هفتصد تا هشتصد صفحه‌ای است که بیشتر آن هم به درد همان روی صفحه‌ها می‌خورد، چون همه‌ آنها انسان را گیر می‌اندازد. قرآن چهل‌هزار صفحه نیست اما قانون گذار اصلی فقط قرآن است.

علی بن ابی طالب(علیه السلام) از عالم غیب خبر دارد

وی گفت: امام مجتبی، ابی‌عبدالله و زین‌العابدین این سه امام معصوم(علیهم السلام)، علم امیرالمؤمنین(علیه السلام) را از نزدیک دیده اند و گواه می دهند که علمیت ایشان بی نظیر بود. با مراجعه به کتب 1200 تا 1300 سال پیش، مشاهده می شود که حضرت علی(علیه السلام) در روایتی می فرمایند: «ستدفن بضعة منی فی ارض خراسان؛ در آینده پاره‌ای از تن من در یک شهری به نام خراسان دفن می‌شود» علی(علیه السلام) زمانی به این مسأله اشاره می کند که دو فرزندش و زین‌العابدین، کسی از ائمه(علیهم السلام) را ندیده بود، و اصلاً در مدینه و در عرب‌ها، خراسان قبل از فتح ایران برای مردم معلوم نبوده است و امام اصلاً زمین ایران را ندیدند؛ اما خبری غیبی داشتند و علم تا ابد را خبر داشتند. در این کتاب آمده که امام علی(علیه السلام) از داعش، حمله چنگیز مغول به ایران و بغداد، جنگ میان ایران و عراق نیز خبر داده بود و گفته است، داعش، از همه جا اروپا، آفریقا و مراکز مختلف با سند قلابی وارد شام می شوند و کشتار بی‌سابقه‌ای را انجام می‌دهند.

آتش جهنم بر زائر عارف حرام است

وی به فضلیت زیارت امام رضا(علیه السلام) اشاره و اظهار کرد: «من زاره»، کسی که او را در خراسان زیارت کند، «عارفاً بحقه»، نه فقط زائر باشد، بلکه زائر عارف باشد؛ عارف یعنی او را به امامت شناخته باشد، او را به واجب‌الاطاعه‌ بودن شناخته باشد، او را به امام تعیین‌شده از جانب خدا شناخته باشد، او را به‌عنوان «خلیفة الله فی الارض» شناخته باشد. «من زاره عارفاً بحقه»، سود این زیارت این است: «حرم الله جسده علی النار»، پروردگار عالم، بدن چنین زائری را به آتش جهنم به‌طور یقین حرام می‌کند.

یعنی وقتی در حرم پروردگار عالم می‌رود، این مُهر را به پرونده‌اش می‌زند که این بندهٔ من جهنمی نیست. شیخ طوسی(ره) نقل می‌کند، یابن‌رسول‌الله، زیارت پدرتان بالاتر است یا زیارت ابی‌عبدالله(علیه السلام)؟ امام جواد(علیه السلام) می‌فرمایند: یکی مکه عمره برود و عمرهٔ حج به‌جا بیاورد، مدینه برود و پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) و زهرا(سلام الله علیها) و چهار امام(علیهم السلام) را زیارت کند، کربلا برود و حسین(علیه السلام) ما را زیارت کند، نجف برود و علی(علیه السلام) را زیارت کند، کاظمین برود و جدم موسی ‌بن‌ جعفر(علیه السلام) را زیارت کند و بعد یکی هم بیاید و خراسان برود پدرم را زیارت کند، زیارت او از کل این زیارت‌ها بالاتر است.

زائر یعنی «حضور الزائر عند المزور»، با امامی که زیارت می‌کند، عندیت پیدا کند؛ چنین زائری باید بدنش بر آتش جهنم حرام شود.

استاد انصاریان درباره معنای زیارت با برداشت از نظرِ اهلبیت(علیهم السلام) گفت: اهلبیت(علیهم السلام) زیارت را اینگونه معنا کرده اند: «الزیارة حضور الزائر عند المزور»، معنی زیارت این است که تو در ارتباط با حضرت رضا(علیه السلام)، اخلاق، اعتقاد و عبادتت با او یکی شود؛ حلال و حرامی را رعایت کنی که حضرت رضا(علیه السلام) رعایت می‌کرد. یک کیسه‌ای کنار حضرت بود، می‌خواستند جنس بخرند. حضرت درِ کیسه را باز کردند، صد درهم در کیسه بود که بیرون ریخت. خودشان صد درهم را نگاه کردند یک پول درآوردند که پول رنگ نداشت، به غلامشان فرمودند: این پول قلابی است، این نقره نیست، این پول مسکوک نیست، این را در این کیسه جا زده‌اند؛ یک چکش برای من بیاور! غلام چکش را آورد و گفت: آقا می‌خواهید چه‌کار کنید؟ فرمودند: با این پول‌ها می‌خواهم خرید کنم، آن جنسی که می‌خواهم بخرم، این یک درهم قلابی جنسش را به من می‌دهند و درهم قلابی را بدهیم، من به‌اندازهٔ این درهم مالک جنس نمی‌شوم و جنس مال مردم است؛ چون پولش را نداده‌ام! چکش را می‌خواهم که این پول را خرد کنم، مچاله کنم و در چاه خانه بیندازم که در بازار مسلمان‌ها نرود.

استاد انصاریان در پایان گفت: زائر یعنی «حضور الزائر عند المزور»، با امامی که زیارت می‌کند، عندیت پیدا کند؛ چنین زائری باید بدنش بر آتش جهنم حرام شود.
منبع:

بیانات استاد انصاریان؛ سایت عرفان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.