تبیان، دستیار زندگی

این داستان را برای کسی تعریف نکن

حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیه نشین تعویض کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این داستان را برای کسی تعریف نکن

تا به حال برایتان پیش آمده که خیر کسی را بخواهید اما او به شما به قول معروف نارو بزند و این خیرخواهی شما را به بدترین شکل پاسخ دهد؟

یا به کسی که تظاهر به ناتوانی و فقر و نیاز به کمک می کرده رسیدگی داشته اید اما بعد از مدتی فهمیده اید که تظاهراتش منافقانه بوده است.

اوقاتی هم بوده که با افراد به ظاهر متشرعی برخورد داشته و از آن ها رفتارهایی را دیده ایم که در شأن یک مؤمن و متشرع به آداب دینی نبوده و نیست و همین رفتارها و دیدن ها و ندیدن هایمان بر تصمیمات و نوع نگاهمان به آدم ها و گاهاً به اصل دین و دیانت فرق کرده است.

کلام امام صادق علیه السلام را باید به خاطر داشت که فرموده اند: «مَعاشِرَ الشیعةِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ(امالی صدوق، ص 327، ح17؛ مشکوة الانوار، ص 173؛ منتخب میزان الحکمة، ص239)؛ ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش و آبروریزی ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.»

حول این موضوع داستانی را به خاطر آورده ام که مرور آن خالی از لطف نیست؛

مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند. بادیه نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد.

حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیه نشین تعویض کند. بادیه نشین با خود فکر کرد: حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند، باید به فکر حیله ای باشم. روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری می کرد، در حاشیه جاده ای دراز کشید. او می دانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور می کند. همین اتفاق هم افتاد... مرد با دیدن آن گدای رنجور، سرشار از همدردی، از اسب خود پیاده شد به طرف مرد بیمار و فقیر رفت و پیشنهاد کرد که او را نزدیک پزشک ببرد.

مرد گدا ناله کنان جواب داد: من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم. روزهاست که چیزی نخورده ام و نمی توانم از جا بلند شوم. دیگر قدرت ندارم. مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود. به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد. مرد متوجه شد که گول بادیه نشین را خورده است. فریاد زد: صبر کن! می خواهم چیزی به تو بگویم. بادیه نشین که کنجکاو شده بود کمی دورتر ایستاد. مرد گفت: تو اسب مرا دزدیدی. دیگر کاری از دست من برنمی آید، اما فقط کمی وجدان داشته باش و یک خواهش مرا برآورده کن: «برای هیچ کس تعریف نکن که چگونه مرا گول زدی...»

بادیه نشین تمسخرکنان گفت: چرا باید این کار را انجام دهم؟! مرد گفت: چون ممکن است زمانی بیمار درمانده ای کنار جاده ای افتاده باشد. اگر همه این جریان را بشنوند، دیگر کسی به او کمک نخواهد کرد...

مرور این داستان، موارد مشابهی که با آن ها در زندگی مواجه بوده ایم را برایمان یادآوری می کند؛ مواردی که در ابتدای بحث قسمتی از آن را یادآور شدم.

نتیجه و نکته ای که از این داستان و موارد این چنینی آن هم اول برای خودم می توانم بگیرم این است که یادمان باشد تک تک ما ادم ها مخصوصاً اگر نام مسلمانی و متشرع بودن را با خود همرا داریم زیر ذره بین آدم ها و دنیای اطرافمان هستیم؛ از نوع نگاه هایمان، نوع صحبت حتی لحن کلام، اینکه چه چیزی را در کجا می گوییم یا نمی گوییم، چه چیزی می خوریم یا نمی خوریم، برخوردمان با آدم ها و موقعیت های مختلف چگونه است و خلاصه همه رفتار و سکناتمان از طرف دیگران مورد ارزیابی می شود.

حواسمان باشد که تخلفات، اشتباهات و حتی فحشایی که از دیگران می بینیم را سریع در میان مردم پخش نکنیم؛ کمی بیاندیشیم ببینیم که اگر آن ها را نزد دیگران بازگو کنیم بقیه نسبت به دین و یا حتی نسبت به رفتارهای خوب و انسانی بدبین می شوند و سخن ما مانعی می شود که دیگران از انجام خوبی ها فاصله بگیرند، سکوت کنیم ... این جا است که تذکر قرآن را در این باب یاد آور می شویم که می فرماید: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره ... (سوره نور، آیه 19)

نکته ی اصلی این ارزیابی ها این می شود که خیلی اوقات رفتارهای بد ما به حساب دینی که پیروش هستیم و اهل بیتی که از آن ها دم می زنیم گذاشته می شود و حالا بیا و درستش کن که چگونه به آدم ها برسانیم که اگر من بد می کنم، رفتارم غلط است به حساب خدا و دین و اهل بیت گذاشته نشود، من اشتباه عمل کرده ام ... 

و این جاست که کلام امام صادق علیه السلام را باید به خاطر داشت که فرموده اند: «مَعاشِرَ الشیعةِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ(امالی صدوق، ص 327، ح17؛ مشکوة الانوار، ص 173؛ منتخب میزان الحکمة، ص239)؛ ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش و آبروریزی ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.»

در این میان جمله ای دیگر از مولایمان امیر المؤمنین نیز به جان نشستنی است آن جا که می فرمایند: وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏

خودمان هم این نکته را فراموش نکنیم که اگر جایی دروغ، بی عفتی، بی حیایی، اختلاس و دزدی و هر آنچه از رذایل اخلاقی را در افراد و حتی مؤسسات و مراکزی متخلفی که نام خود را به اسم اسلام و اهل بیت علیهم السلام آذین کرده اند، می بینیم ، این رفتارها را حتی در زبانمان به دین و اهل بیت نسبت ندهیم و نگوییم که " بیا این هم اسلام، این هم دینی که از آن دم می زنید و از این قبیل حرف ها ..."

از طرفی هم حواسمان باشد که تخلفات، اشتباهات و حتی فحشایی که از دیگران می بینیم را سریع در میان مردم پخش نکنیم؛ کمی بیاندیشیم ببینیم که اگر آن ها را نزد دیگران بازگو کنیم بقیه نسبت به دین و یا حتی نسبت به رفتارهای خوب و انسانی بدبین می شوند و سخن ما مانعی می شود که دیگران از انجام خوبی ها فاصله بگیرند، سکوت کنیم ... این جا است که تذکر قرآن را در این باب یاد آور می شویم که می فرماید: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره ... (سوره نور، آیه 19)

 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.