تبیان، دستیار زندگی
در مورد مسیر حركت اسیران كربلا، راه شام از كربلا نیست و چنین قضیه ای غلط است كه اسیران به كربلا آمدند و اهل بیت با جابر ملاقات كردند و در واقع اربعین تحریف شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضور اهل بیت در اربعین اول بر سر قبور شهدا

در مورد مسیر حركت اسیران كربلا، راه شام از كربلا نیست و چنین قضیه‌ای غلط است كه اسیران به كربلا آمدند و اهل بیت با جابر ملاقات كردند و در واقع اربعین تحریف شده است.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
کربلا

پاسخ:

درباره زیارت كاروان اسرای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ از مرقد شهیدان كربلا در اولین اربعین سخنان بسیاری گفته شده، برخی از محققین معتقدند كه كاروان اسیران در راه بازگشت به مدینه از كربلا عبور كرده و به زیارت شهیدان رفتند ولی برخی معتقدند چنین چیزی امكان ندارد بلكه اسرای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ در اولین اربعین به زیارت نرسیدند و ملاقات با جابر صحت ندارد. این مسئله نیز یكی از مسائل مورد اختلاف بین محققین است. مرحوم محدث نوری صاحب مستدرك در كتاب لؤلؤ و مرجان این قضیه را با دلایل و شواهدی بعید دانسته و رد كرده است.[1]و شهید مطهری هم كه در نوشتن كتاب حماسه‌ی حسینی و برخی از آثارش مقداری از مرحوم محدث و كتابش تاثیر پذیر بوده است،[2] موافقاً با مرحوم محدث نوری آن را رد كرده است و یكی از دروغهائی دانسته كه جامعه مرده آنرا پذیرفته و همین مطلب را یكی از دلائل بر مرده بودن جامعه آنروز ایران دانسته[3](این سخنرانی ایشان در روز اربعین بوده است) شهید مطهری می‌فرماید: "یك جریان ساختگی كه در هیچ كتاب معتبری وجود ندارد و تنها در یك كتاب وجود دارد كه آن كتاب به اتفاق تمام ارباب مقاتل معتبر نیست ...[4] ولی هیچكدام از مورخین و محدثین و مقتل نویسان اسلام این را ننوشته‌اند بلكه تكذیب كرده‌اند و عقل هم (آنرا تكذیب می‌كند). این دو محقق بزرگ جهان تشیع بدین ترتیب وقوع این اتفاق تاریخی را انكار كرده‌اند.[5] اما به نظر می‌رسد كه دلایل چندان قطعی نیست، شهید مطهری فرموده است"عقل هم تكذیب می‌كند" در حالیكه چنین نیست، اتفاقا عقل تأیید و تحسین می‌كند كه اهل بیت امام حسین ـ علیه السلام ـ از كنار این حادثه به این سادگی نگذرند، از نظر عاطفی و عقلی بسیار بعید است كه انسان بعد از از دست دادن عزیزانش به هر نحوی كه ممكن باشد برای تسلی خاطر و تسكین آلام روحی بر سر مزار او برود و در آنجا عزاداری كند! عقل چگونه با چنین چیزی مخالف بوده و آنرا تكذیب می‌كند.[6]كه بانویی مثل زینب كه محبوبترین فرد خاندانش(برادرش حسین) و سایر برادران و فرزندان و برادر زادگان را از دست بدهد و خودش به اسارت برده شود و در راه بازگشت به مزار آنها نرود، امام زین‌العابدین ـ علیه السلام ـ امام معصوم كه از هر لحاظ در كمال و در اوج عواطف انسانی و عظمت معنوی از مزار عزیزانش زیارت نكند و فرزندان و خاندان پدرش را برای وداع به كربلا نبرد! اتفاقا اگر نرفته باشد، جای بسی تعجب است و از نظر عقلی رجحان با رفتن اسراء به كربلاست و نرفتن مورد مذمت عقل است! چون مسیری كه اسراء را از كربلا به سوی شام آوردند از همان مسیر ممكن است اسراء از شام به كربلا برگردند در هر صورت شهر مدینه بعد از سرزمین كربلاست و كربلا در بین راه سوریه كنونی(شام) و كشور عراق واقع است و از نظر عقلی هیچ استبعاد و مانعی وجود ندارد و از محالات نیست كه خاندان امام حسین ـ علیه السلام ـ در راه بازگشت به مدینه در اولین فرصت به زیارت قبور مطهر شهیدان رفته باشند.

مرحوم نوری و شهید مطهری در یكی از دلایل ردشان آورده‌اند كه چون ابن طاوس صاحب لهوف در جوانی این كتاب را نوشته حرف او غیر معتبر است، در حالیكه جوان بودن ابن طاوس هیچ دلیلی بر رد این مطلب نمی‌تواند باشد اتفاق نیرویی كه در جوانی برای پژوهش و تحقیق وجود دارد در كهن سالی نیست، این دلیل آنها نیز دلیل قابل قبولی نیست.

یكی از دلیلهای شهید مطهری این است كه نوشتن هیچ یك از مقتل نویسان و مورخان اسلامی این واقعه را ذكر ننموده‌اند.

در جواب آنها باید گفت كه: اولاً: چه كسی مدعی است كه مورخین تمام حوادث را دقیقا ضبط كرده‌اند و مسیر كاروان اهل بیت از شام به مدینه را گزارش داده‌اند.

ثانیاً: صاحب لهوف مرحوم سید بن طاوس خودش یكی از مقتل نویسانی است كه آن مطلب را نقل كرده است. و علاوه بر او ابن نما نیز در مثیرالاحزان نقل نموده است.

ثالثاً: مرحوم مطهری و نوری فقط در حد سخن مدعی شده‌اند كه هیچیك از مورخین اسلامی و مقتل نویسان این واقعه را منعكس نكرده‌اند. چون آنها به تمام مقاتل دسترسی نداشته‌اند و تمام منابع تاریخی را مراجعه نكرده‌اند.[7] كه بدون تحقیق اثبات چنین ادعایی مشكل است. چون هم سید ابن طاوس تقل كرده و هم بنابر نقل خود محدث نوری ابن نما در كتاب مثیر‌الاحزان آنرا نقل كرده است.[8]

احتمالا مرحوم نوری اولین كسی است كه در این مسئله با آوردن دلایلی تردید نموده است، او از شیخ مفید نقل كرده است كه فرموده است روز بیستم صفر كه مصادف با اربعین است اهل بیت امام حسین از شام حركت كردند نه اینكه اربعین به كربلا رسیدند.[9]

در هر صورت مرحوم نوری و بعد از او شهید مطهری این قضیه را انكار كرده‌اند و از لحاظ عقلی به ملاحظه برخی از امور همچون مسیر طولانی بین كربلا و شام و مدت زمان طی این مسافت محال ‌دانسته‌اند.

در عین حال عده‌ای از علمای شیعه چون ابن طاوس در لهوف و ابن نما در كتابش این واقعه را نقل كرده‌اند و مجلسی نیز از سید نقل نموده است.[10]

علاوه بر آنها مرحوم قاضی طباطبائی پژوهشی مفصل در این باره انجام داده و معتقد است كه روایت جابر تا آخر نقل نشده است بلكه بخش پایانی آن قطع شده وگرنه حضور اهل بیت در كربلا و دیدارشان با جابر در زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ منعكس می‌شد.[11]

آن مرحوم گفته است كه علم الهدی و شیخ طوسی گفته‌اند كه سر مبارك امام حسین در روز اربعین به پیكر پاك امام حسین ملحق شد.[12]

مرحوم قاضی تمام دلایل محدث نوری را جواب داده و مردود شمرده است و ادعای خود را كه حضور اهل بیت در اربعین اول بر سر قبور شهداست ثابت می‌كند.[13] با توجه به اینكه تحقیق آن مرحوم مفصل است و كاملا مخالف با گفتار نوری و شهید مطهری، لذا نمی‌توان با احتمالاتی كه مرحوم نوری اقامه نموده حضور اهل بیت را منكر شد بلكه عواطف شدید اهل بیت و بی قراری آنها از فراق امام شهیدان و عزیزان حكم می‌كند كه در اولین فرصت به زیارت شتافته باشند.

پی نوشت:

[1] . محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، ج سوم، قم، انتشارات طباطبائی، 71، ص 149

[2] . شهید مطهری درباره وقوع چنین اتفاق و یا عدم وقوع آن تحقیق ویژه نموده است احتمالا با اتكاء به اثر مرحوم محدث نوری این واقعه را بعید دانسته است.

[3] . شهید مطهری، حق و باطل، چاپ دهم، تهران، صدرا 69، ص 89

[4] . منظور شهید از این كتاب ظاهرا كتاب لهوف سید بن طاووس است.

[5] . شهید مطهری، حق و باطل، چ دهم، تهران، صدرا، 69، ص 90.

[6] . مگر اینكه از جهت مدت زمانی محاسبه شود و مسیر بین شام و كربلا را بیش از مدت معلوم شده برای طی مسافت تعیین كند كه در این مدت رفتن كاروان از شام به كربلا محال باشد.

[7] . در حالیكه خود مرحوم نوری فرموده است كه طبری والكامل نقل نكرده‌اند دو تا منبع را نمی‌توان به تمام مقاتل تعبیر كرد.

[8] . محدث نوری"پیشین" ص 150

[9] . همان ص 154

[10] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ج سوم، تهران، اسلامیه، 63، ص 146

[11] . شهید قاضی طباطبائی، تحقیق در اول اربعین سیدالشهداء چاپ سوم، قم، بنیاد علمی و فرهنگی شهید قاضی، 1368، ص 217

[12] . همان ص 220

[13] . همان از ص 6 تا ص 304


منبع : آنتی شبهه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.