تبیان، دستیار زندگی
نویسنده رمان «آلوت» می گوید: «آلوت» به این نکته توجه ویژه داشته که می شود از دین قرائتی پر از خشونت و افراطی گری یا قرائتی انسانی و معقول داشت یا حتی مثل شاه سلطان حسین داستان «آلوت» به قرائتی خیال انگیز و پر از وهم رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمان «آلوت» و ریشه‌های تفکری تروریست‌ها

نویسنده رمان «آلوت» می‌گوید: «آلوت» به این نکته توجه ویژه داشته که می‌شود از دین قرائتی پر از خشونت و افراطی‌گری یا قرائتی انسانی‌ و معقول‌ داشت یا حتی مثل شاه سلطان حسین داستان «آلوت» به قرائتی خیال‌انگیز و پر از وهم رسید.

بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
آلوت

امیر خداوردی نویسنده رمان«آلوت»  تحصیل‌کرده حوزه علمیه قم  و روحانی است. او در حال حاضر از مدرسان جامعه المصطفی العالمیه است. «آمین می‌آورم» نخستین رمان خداوردی است که در سال ۹۴ منتشر شد. او در رمان تازه منتشرشده‌اش با نام «آلوت» با خلق شخصیتی به نام فخرالدین، تلاش کرده ریشه‌های تفکر تکفیری‌ها و رفتارهای تروریستی را بازنمایی کند.

این داستان‌نویس  درباره طلبگی و داستان‌نویس شدنش گفت: متولد سال ۱۳۵۹ هستم. از دوران دبیرستان با داستان‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی آشنا شدم و به فرهنگسراها می‌رفتم تا این‌که طلبه شدم. در آن دوره به حوزه هنری تهران رفت‌وآمد داشتم و به کلاس‌هایی که بیشتر مربوط به داستان بود، می‌رفتم. تا این‌که به قم و حوزه علمیه رفتم و فکر می‌کنم سال ۷۸ با حلقه داستان‌نویسی دفتر تبلیغات حوزه مرتبط شدم. در آن‌جا برای نوشتن ۱۰ رمان دینی برنامه داشتند و من مشغول به کار شدم. در این مدت به کارگاه آقای شهسواری می‌رفتم. رمان «آمین می‌آورم» در آن‌جا به وجود آمد که تا اندازه‌ای دیده شد، اما الان که رمان«آلوت» منتشر شده بیشتر از این رمان تعریف می‌کنند، در حالی‌که خودم «آمین می‌آورم» را بیشتر دوست دارم.

او درباره رمان«آلوت» اظهار کرد: حقیقتش نمی‌توانم بگویم موضوع «آلوت» دقیقا چیست؟ تکفیر هست، اما این تکفیر بیشتر در برداشت‌ها و تفسیرها ریشه دارد. «آلوت» به این نکته توجه ویژه داشته، به این‌که می‌شود مثل فخرالدین داستان قرائتی پر از خشونت و افراطی‌گری از دین داشت و می‌شود مثل رضوان صدیق  دیگر شخصیت رمان «آلوت» قرائتی  انسانی‌تر و معقول‌تر داشت و یا حتی مثل شاه سلطان حسین  داستان می‌توان به قرائتی خیال‌انگیز و پر از وهم رسید. این یکی از مهمترین چیزهایی است که در «آلوت» می‌بینیم. آلوت در عین حال روایت دخالت بیگانگان در منطقه، روایت مهاجرت، جهاد و فقر و فلاکت است، و منطقه را شبیه به سرزمین نوح می‌بیند که به نفرین نوح زیر سیل رفته و از نوح شکایت می‌کند که چرا قوم خویش را نفرین کرده‌ای؟

خداوردی درباره ممیزی آثارش گفت: ممیزی رمان«آمین می‌آورم» را خراب کرد. برای گرفتن مجوز به مشکل خوردم و نزدیک به دو سال گرفتار مجوز بودم. شخصیت اول رمان طلبه بود، ولی گفتند نباید طلبه باشد. اما چون رمان اولم بود و دوست داشتم منتشر شود ببینم به درد نوشتن می‌خورم یا نه، تغییراتی را پذیرفتم. البته واضح و معلوم است که شخصیت اصلی رمان طلبه است. رمان فضای حوزه را دارد، فقط نام شخصیت‌ها عوض شده‌اند. اگر این‌گونه نمی‌شد کار بهتر می شد. بعد از انتشار هم چند نفر از منتقدان که کار را خوانده‌اند، همین حرف را زدند. درباره رمان «آلوت» گمانه‌ها خیلی بیشتر بود که کتاب مجوز نمی‌گیرد. ولی الحمدالله شاید فقط با چند اصلاحیه بیشتر مواجه نشد که آن‌ها هم به رمان آسیب نزد.

خداوردی ادامه داد: نام رمان «آلوت» ابتدا «فتح اصفهان» بود. برای نوشتن این رمان هم  مثل رمان قبلی‌ام، از آقای شهسواری و مدرسه رمان شهرستان ادب استفاده کردم. اتفاقی که در هر دو رمان افتاد این بود که من با جایی مثل دفتر تبلیغات اسلامی که زیرمجموعه حوزه علمیه است و موسسه شهرستان ادب قرار داد بستم. کارم را انجام دادم و از امکانات آن‌ها استفاده کردم، ولی کتاب که تمام شد و دوستان آن را خواندند به تردید خوردند و این باعث شد از انتشار رمان طبق قرارداد استنکاف کنند. آن‌ها بعد از این‌که چند نفر قصه را خواندند، افرادی را به عنوان داور انتخاب کردند. آن چند نفر هم سفت و محکم نگفتند که رمان مشکلی ندارد. گمانه‌ای که می‌زدند این بود که هیچ کدام از رمان‌ها مجوز نخواهند گرفت. من رمان را به انتشارات نگاه دادم. ارشاد اصلاحات کمی به رمان وارد کرد که انجام دادم و تقریبا از ناحیه ممیزی آسیبی ندید و در نهایت منتشر شد.

حقیقتش نمی‌توانم بگویم موضوع «آلوت» دقیقا چیست؟ تکفیر هست، اما این تکفیر بیشتر در برداشت‌ها و تفسیرها ریشه دارد. «آلوت» به این نکته توجه ویژه داشته، به این‌که می‌شود مثل فخرالدین داستان قرائتی پر از خشونت و افراطی‌گری از دین داشت و می‌شود مثل رضوان صدیق  دیگر شخصیت رمان «آلوت» قرائتی  انسانی‌تر و معقول‌تر داشت و یا حتی مثل شاه سلطان حسین  داستان می‌توان به قرائتی خیال‌انگیز و پر از وهم رسید.

این داستان‌نویس در پاسخ به این‌که با توجه به این‌که موضوع رمان «آلوت» شکل‌گیری تفکرات تروریستی با خوانش‌های غلط از مفاهیم دینی است و این موضوع  در حال حاضر در محافل دینی چقدر مسئله شده است و این مراکز برای جلوگیری از خوانش‌های غلط از دین چقدر برنامه‌ریزی می‌کنند، گفت: اگر منظورتان حوزه‌های علمیه است، باید بگویم متاسفانه حوزه‌های علمیه در حال حاضر به مشکلاتی خورده‌اند. حوزه‌ها در تدریس و آموزش یک وجه سنتی دارند که قبلا در آموزش غالب بود. در این شیوه افراد در یک دوره‌ درسی قرار می‌گرفتند و بعد از آن‌که از آن دوره بیرون می‌آمدند، وارد حیطه‌ای مثل فلسفه، تاریخ فقه و... می‌شدند که شیوه سنتی بود. اما در شکل جدید سیستم مقداری شبیه دبیرستان شده است. در شیوه جدید کتاب‌های بسیاری جلو طلبه می‌گذارند و می‌گویند این کتاب‌ها را باید بخوانید. در شیوه قدیمی ماهیگیری را به طلبه یاد می‌دادند، الان به او ماهی می‌دهند.

خداوردی در پاسخ به این‌که با توجه به مصائبی مثل داعش که منطقه  خاورمیانه را دچار گرفتاری و مصیبت کرده است، بنابراین آدم‌هایی که دین را بهتر می‌شناسند، بهتر می‌توانند موضوعاتی مثل تکفیر را توضیح بدهند، اما چرا حوزه کمتر این کار می‌کند و از قالب رمان و فیلم و... برای جلوگیری از انحراف‌ها در دین استفاده نمی‌کند، توضیخ داد: باید بگویم متاسفانه حوزه علمیه در حال حاضر به مشکلات عدیده‌ای برخورده است که توان و زمان برنامه‌ریزی برای این مسائل را می‌گیرد. الان در برنامه‌ریزی درسی نظام حوزه تا نحوه اداره مدارس و رسیدگی به استادان با مشکلات عدیده روبه‌رو هستند. این کارها بیشتر به‌صورت خودجوش انجام می‌شود. البته آیت‌الله مکارم همایشی درباره تکفیر برگزار کردند که جای تقدیر دارد اما چندان که باید از طرف حوزه سنتی از آن استقبال نشد. ایشان برای مبارزه با تکفیر، همایش مفصلی برگزار کردند که وجه سنتی حوزه خیلی از آن استقبال نکرد و مهم هم آن‌جاست.

او در ادامه اظهار کرد: اگر می‌خواهیم حوزه را همراه کنیم باید مرکز حوزه را که همان قشر سنتی حوزه است، همراه کنیم. اما قشر سنتی مثلا هنوز هم با قمه زدن مشکلی ندارد و ممکن است این عمل را تشویق هم بکند. از آن‌طرف قشر خاصی که خودش را از قشر سنتی جدا کرده، تا مرز حرام کردن قمه‌زنی هم جلو رفته است. این نشان می‌دهد اولا حوزه مسیر مشخصی را پیش نگرفته است و من اتفاقا این را بد نمی‌دانم و خوب می‌دانم. منتها قشری که با نظام اسلامی همراه‌تر است به یک‌سری از ضرورت‌های حکومت‌ دینی و اجتماعی توجه می‌کند و به برخی از ضرورت‌های اجتماعی توجه نمی‌کند که باعث می‌شود قشر سنتی در مواردی خیلی شدید وارد گودهایی شود و مثلا درباره شیعه و سنی اظهارنظرهایی بکند و به اختلاف‌ها دامن بزند. این طرفی‌ها هم خیلی علیه السلام نیستند و وقتی در جناح‌بندی‌های سیاسی قرار می‌گیرند، شبیه همان قشر می‌شوند.

خداوردی همچنین گفت: بستر اصلی حوزه خیلی آزاد است. شاید تصور نکنید که در حوزه در مواردی مولوی را لعن کرده‌اند و از طرفی آدم‌هایی مثل فروغ فرخزاد را تمجید کرده‌اند. حوزه از این نظر خوب است. ولی این پتانسیل شکل‌های عجیب و غریبی دارد که نشان می‌دهد حوزه باید بیشتر به سمت خودشناسی حرکت کند.

منبع: ایسنا