تبیان، دستیار زندگی
شهید مظلوم آیت الله بهاء الدین عراقی در سال 1360 بدست منافقین کوردل به شهادت رسید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیت الله بهاءالدین محمدی عراقی

عالم والامقامی که در سطح غرب و کل کشور مجهول القدر مانده و این نگاشته ، تلاشی است کوچک جهت معرفی و نکوداشت این روحانی عارف ،محبوب و انقلابی به جامعه.
 یادمان سیمین سالگرد شهادت آیت الله بهاءالدین محمدی عراقی

آیت الله بهاءالدین محمدی عراقی در سال 1307 در کنگاور کرمانشاه در خانواده ای با چند نسل سابقه و اعقاب روحانی و عالم بدنیا آمد و در سال 1321 هجری شمسی با اهتمامی که پدر به ادامه تحصیل ایشان داشت در سن 16 سالگی رهسپار حوزه علمیه قم گردید و بعد ها از شاگردان ممتاز حضرات آیات عظام بروجردی ،اراکی ،محقق داماد و امام خمینی (ره) گردید. پس از نهضت امام خمینی(ره) در سال 1342 و قیام خونین 15 خرداد، مانند دیگر شاگردان و پیروان خاص امام خمینی(ره) درترویج و تبلیغ و روشنگری مردم و دفاع از اندیشه ها و مکتب استادش سر از پا نمی شناخت و پس از درس امام به حوزه درسی دیگری نپیوست. شهید عراقی پس از دستگیری اول حضرت امام همواره در غم و اندوهی سنگین بسر می برد و با دیگر فضلاء و شاگردان امام برای آزادی امام از زندان دستگاه جبار طاغوت تلاش می کرد. اقامت حاج آقا بهاء در شهر مقدس قم تا سال1346 به درازا انجامید و در این سال، حسب الامر حضرت امام خمینی(ره) و آیت الله العظمی حکیم و بنابر درخواست و دعوت جمعی از مردم مومن و خونگرم کرمانشاه وارد آن شهر گردید و به دلیل نیاز شدید شهر و استان کرمانشاه به وجود ایشان به حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی (که به فرمان حضرت آیت الله العظمی بروجردی از سال 1330 ساکن کرمانشاه شده بودند) پیوست و در مدرسه علمیه آیت الله بروجردی به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول و در مسجد اعتمادی کرمانشاه به اقامه جماعت، تفسیر قرآن و ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام و تبیین اندیشه های انقلابی امام خمینی(ره) پرداخت. شهید عراقی به حقیقت عالمی خدمتگزار و به واقع روحانی مردمی بود و با همه اقشار جامعه از عالم و عامی ارتباط برقرار می کرد و با اخلاق خوش و طبع لطیف خود همه را جذب می کرد،و جالب آینجاست که با آن مقام علمی و سوابق ممتد تدریس دروس مختلف حوزوی ، با تواضعی مثال زدنی حتی برای بنده و نوجوانان دیگر جلسه ترجمه ساده لغات قران برگزار می کرد. همچنان که خاطره دعوت همگانی او به حضور در مسجد و نماز جماعت هنوز در یاد کسبه خیابان خیام و سعدی که مسجد و منزل ایشان در آن منطقه بود، زنده است. شهید عراقی نسبت به جوانان علاقه خاصی داشت و هنوز مدت کوتاهی از حضور او در کرمانشاه نگذشته بود که مسجد اعتمادی پاتوق جوانان منطقه شد بطوریکه اگر چند دقیقه دیرتر به مسجد می رسیدی دیگر جایی برای نماز یافت نمی شد در حالیکه بسیاری از حاضران یا اغلب نمازگزاران را جوانان تشکیل می دادند و چه بسیار اتفاق می افتاد که ایشان دست جوانان سرکوی و برزن را که علایق دینی هم نداشتند می گرفت و با خوش مشربی و جذبه اخلاقی و روحانی خود آنها را تا آخر عمر مشتری مسجد و محراب می کرد تا جاییکه بسیاری از جوانان متدین برآمده از مسجداعتمادی که بسیار کوچک و تقریبا محقر هم بود امروزه از مدیران و صاحب نامان متعهد جامعه اسلامی در عرصه های خدمت وتلاش استان و کشور هستند. باید افزود حاج آقا بهاءالدین از دوران جوانی و ایام تحصیل به انجام عبادات و مستحبات بسیار مقید بود و در صفات پسندیده و اخلاق خوش و تواضع شهره بود. از ویژگیهای شهید عراقی این بود که اهل علم بود و آنچه می گفت ابتدا خود عمل می کرد و راز تاثیر کلامش هم همین بود.. آن شهید سعید علاوه بر خدمات فوق الذکر نقش برجسته ای را در رهبری مبارزات مردم شریفکرمانشاه علیه رژیم منحوس پهلوی ایفا نمود چنان که می بینیم ساواک پس از قیام خونین11مهر 1357 مردم کرمانشاه ضمن دستگیری حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی ، شهید حاج آقابهاء را نیز بازداشت می نماید با پیروزی انقلاب اسلامی و علیرغم توسعه دامنه ی فعالیتهای شهید ، امامت جماعت ایشان در مسجد اعتمادی کرمانشاه ادامه یافت،ضمن تدریس در حوزه ،به اقامه نماز جماعت در مسجد اعتمادی پرداخت قبل از آغاز جنگ تحمیلی که رژیم بعث عراق با چراغ سبز امپریالیسم آمریکایی برای ایجاد مشکلات در مرزهای غربی کشور مزدورانی را تحریک کرده بود، شهید عراقی با اقدامات موثر و روشنگری و فعالیتهای مردمی و همکاری با ارگانهای انقلابی لحظه ای از پای ننشست و پیوسته برای نظم و آرامش و رسیدگی به آوارگان و مبارزه با اخلالگران و مزدوران دشمن تلاش می کرد و به نمایندگی از سوی حضرت امام و آیات عظام و مراجع تقلید برای سرپرستی و سرکشی و رفع مشکلات اقدام می نمود و به دلیل اعتماد خاص امام به ایشان برای مبارزه با ضد انقلاب در آن زمان با حکم امام امت به عنوان حاکم شرع منصوب شد. عالم شهید حاج آقا بهاءالدین عراقی در عین حالی که بر خوردار از سلوک عرفانی و متخلق به اخلاق اسلامی و رفتار صادقانه و صمیمی با آحاد مردم بودیک مبارز در عرصه اجتماعی و سیاسی نیز بود و شخصیتی مسئول پذیر داشت و این پذیرش مسئولیتها را صرفاً بر اساس احساس تکلیف شرعی میپذیرفت و در همین راه نیز خالصانه به مقام «عندربهم یرزقون» رسید .در توضیح بیشتر نحوه شهادت ایشان باید گفت که در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در کرمانشاه به دلیل تخلفات فراوان گروهکها و تصرف فرمانداری توسط جوانان حزب اللهی درسال 1359ابطال گردیدو لذا انتخابات در این شهر در فرصت بعدی سال 60 برگزار گردید .گروهک منافقین و سایر گروهکها آنچنان فضا سازی تخریبی بر علیه نیروهای وفا دار به نظام ایجاد میکردند که کمتر کسی از چهره های شاخص به میدان رقابت انتخاباتی وارد میشد در چنین شرایطی زمانی که روحانیت معظم شهر تصمیم گرفتند عالم جلیل القدر حاج آقا بهاءالدین عراقی را برای کاندیداتوری مطرح کنند ایشان در مواجه با این موضوع میفرمایند : من برای انجام تکلیف الهی ام می آیم و خوف این را دارم اگر به میدان نیایم و این گروهکها راهی مجلس اسلامی شوند جواب پیامبر اکرم (ص) را چه بدهم ؟او در عرصه انتخابات برای انجام تکلیف الهی وارد شد در دور اول انتخابات اولین دوره مجلس کسی به مجلس راه پیدا نکرد و انتخابات به مرحله دوم کشیده شد و عالم شهید عراقی به اتفاق پنج نفر دیگر به دور دوم راه یافتند از آن پنج نفر ، دو نفر کاندیدای گروهک منافقین بودند منافقین که حضور حاج آقا بهاءالدین عراقی را برای خود بسیار خطرناک می دیدند و پیش از این نیز بارها به خاطر فعالیتهای موثر او را تهدید کرده بودند در همین زمان نقشه ترور او را طراحی و اجرا کردند. . تیم ترور سازمان منافقین در شامگاه (بیستم مرداد ماه 1360 برابر با دهم شوال 1401) در حالیکه انتخابات به دور دوم کشیده شده بود و ورود ایشان به مجلس شورای اسلامی قطعی به نظر می رسید طی عملیاتی تروریستی زمانی که ایشان بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء به اتفاق پدر بزرگوارشان حاج آقا بزرگ عراقی (نماینده حضرت امام(ره) و امام جمعه کنگاور) از مسجد اعتمادی خیابان خیام بسمت منزل عزیمت می نمودند به آنان حمله کردند و ایشان و یکی از محافظین حزب اللهی اش شهید والامقام علیرضا یوسف پور را نا جوانمردانه به شهادت رساندند و پدر بزرگوارایشان و یکی دیگر از محافظین را نیز مجروح نمودند .زمانی که شهید والامقام حاج آقا بهاء الدین عراقی در غسالخانه غسل داده شد و بنده نیز حاضر بودم بوضوح ملاحظه می شد که حد فاصل سینه این عالم که محل انس با خدا و سر ایشان که محل تفکر در راه انجام وظیفه الهی بود بیش از 18گلوله مسلسل یوزی اصابت کرده بود .او تکلیف الهی اش را انجام داد و در این راه تا رسیدن به مقام والای شهادت ایستاد وعند ربهم یرزقون شد. پیکر گلگون شهید عراقی با اشک و آه و اندوه مردم غرب کشور در کرمانشاه و کنگاور تشییع و با اصرار و درخواست مردم عزادار کنگاور در کنار اجداد و نیاکان ایشان در مقبره خانوادگی معروف به (قبر آقا) در گلزار شهدا و بهشت فاطمه ی زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شد.هر چند که بنا به فرموده امام علی (ع)به کمیل:«...دانشمندان تا دنیا برقرار است زنده اند ،بدنهایشان اگرچه در زمین بوده اما یاد آنان در دلها همیشه زنده است» و واقعاٌ این شهید سعید مصداق این فرمایش امیر المومنین بودند.روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

منبع: خبر آنلاین