تبیان، دستیار زندگی
یکی از مسائل مهم برای رسیدن به توافق در منطقه پاسیفیک مذاکرات داخلی در آمریکا است. همچنین اشاره شد که واشنگتن و پکن باید به لحاظ منطقی احساس امنیت کنند که می توانند اختلافات را به صورت زودهنگام شناسایی کرده و پاسخی مکفی به تلاش ها برای از میان بردن توافقا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نه صلح آمریکایی نه صلح چینی

یکی از مسائل مهم برای رسیدن به توافق در منطقه پاسیفیک مذاکرات داخلی در آمریکا است. همچنین اشاره شد که واشنگتن و پکن باید به لحاظ منطقی احساس امنیت کنند که می‌توانند اختلافات را به‌صورت زودهنگام شناسایی کرده و پاسخی مکفی به تلاش‌ها برای از میان بردن توافقات و نظامی کردن منطقه بدهند.

بخش سیاست تبیان
نه صلح آمریکایی نه صلح چینی

به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری دنیای اقتصاد، در حالت ایده‌آل، توافق‌نامه‌های مربوط به CBM که شامل استفاده از زور و محدودیت بر نظامی‌گری می‌شود با کاهش مقاومت داخلی در برابر این شفاف‌سازی‌ها زمینه را برای این گام‌ها آماده می‌سازد. با این وجود، مقاومت ملی‌گرایان بی‌تردید قوی باقی می‌ماند و نشان می‌دهد که رهبری سیاسی در آمریکا و چین بار دیگر باید رهبری حمایت از شفاف‌سازی‌های بیشتر در مورد این ادعاها میان چین و دیگر مدعیان را از طریق مذاکرات دو یا چندجانبه به‌دست گیرند. این شفاف‌سازی شامل تایید آشکار موارد زیر است:

پکن هرگز کاهش شدید – یا تا حد زیادی از میان بردن- تهدید نظامی خود علیه تایوان را به دلیل بی‌اعتمادی به آمریکا و فشارهای داخلی ملی‌گرایانه در حمایت از حفظ یک گزینه قوی قهرآمیز نمی‌پذیرد.

* برای پکن، «خط فاصل 9 گانه» [ The Nine-Dash Line: خط جداسازی است که از سوی تایوان و چین برای ادعاهایشان در مورد دریای چین جنوبی ترسیم شد] در دریای چین جنوبی به مثابه نشانه‌ای است از ادعاهای حاکمیتی چین بر «مختصات زمینی » (جزایر، صخره‌ها، تپه‌ها و مناطق کم‌عمق) واقع در این نقطه‌ها و آب‌های مجاورشان، در مقابل، ادعا بر تمام آب‌ها در داخل این خطوط به مثابه سرزمین حاکمیتی چین یا مناطقی که پکن بر آنها حق منحصر به فرد یا بی‌نظیر دارد.

* تعریف جغرافیایی ویژگی‌های زمینی منفرد در دریای چین جنوبی و شرقی (برای مثال، جزایر و ارتفاع بالا و پایین جزر و مد)

* ادعاهای خاص بر آب‌های سرزمینی مرتبط با هر یک از مختصات زمینی تعیین شده مانند جزایر مصنوعی تازه خلق شده

* وسعت/ محدوده هرگونه منطقه اقتصادی انحصاری مرتبط با جزایر مورد ادعا

* ماهیت حقوق تاریخی مرتبط با بهره‌برداری از منابع دریایی عمدتا ماهیگیری.

در هر مورد، این ادعاها باید بر حقوق و امتیازات تعریف‌شده از سوی کنوانسیون سازمان ملل در مورد قانون دریاها مبتنی باشند؛ از جمله این شناسایی که حقوق به اصطلاح تاریخی برای بهره‌برداری از دریا اجازه مانور انحصاری در مورد این حقوق را نمی‌دهد و اجازه هیچ ادعایی برای کنترل حاکمیتی بر مناطقی خارج از آب‌های سرزمینی را نمی‌دهد و تابع توافق متقابل در آن مواردی هستند که بیش از یک دولت ادعایی تاریخی در مورد آب‌های مربوطه دارد. این ادعاها همچنین باید با تعاریف UNCLOS (کنوانسیون سازمان ملل در مورد قانون دریاها) از خطوط پایه سازگار باشد و درک کند که برای آن دولت‌هایی که UNCLOS را امضا و تصویب کرده‌اند، تجویز آن جانشین هرگونه تعریف متناقضی می‌شود که در قوانین داخلی وجود دارد. وقتی درمورد این ادعاها از طریق مذاکرات شفاف‌سازی شود، مدعیان می‌توانند به سوی شناسایی حوزه‌های همپوشان و در نتیجه آن مناطقی حرکت کنند که توسعه مشترک در آنها ضروری است. برخی ناظران ممکن است بگویند که فرمول‌بندی یک رفتار الزام‌آور باید مقدم بر این اقدامات به‌عنوان پیش‌شرطی ضروری باشد. با این حال، قطعا مساله این است که تمایل دولت‌هایی که در مناقشات حاکمیتی جدی گرفتار شده‌اند برای توافقی اطمینان‌بخش بر یک رفتار الزام‌آور مستلزم چند چیز است: سطح پیشینی افزایش‌یافته اعتماد، میل کاهش یافته به رقابت نظامی و درک و توافقی آشکار از ماهیت و وسعت ادعاهای رقیبی که می‌تواند فقط از این گام‌ها حاصل شود.

بیشتر نخبگان سیاسی و بخش مهمی از افکار عمومی در تایوان و آمریکا هرگونه تلاش برای رسیدن به یک توافق با پکن را خیانتی راستین به منافع امنیتی تایوان و تهدید ثبات منطقه‌ای – تا حد زیادی به دلیل این باور که پکن به توافق پایبند نخواهد بود یا تایید رعایت این توافق از سوی پکن غیرممکن خواهد بود- تلقی می‌کنند.

از میان بردن منابع بالقوه رقابت و ستیز نظامی یعنی تایوان و کره

تایوان و کره محتمل‌ترین منابع برای یک تقابل نظامی بالقوه جدی میان آمریکا و چین است با توجه به موقعیت استراتژیک آنها در امتداد ساحل اصلی چین، سابقه آنها به‌عنوان مکان‌های سابق نزاع چینی- آمریکایی، ارتباط نزدیک آنها با منافع و ارتباطات نظامی و سیاسی مهم آمریکا و پیوند آنها با احساسات قوی ملی‌گرایانه در چین، کره و تا حدی کمتر ژاپن. در مورد تایوان، برخی ناظران بدون شک خواهند گفت که دستیابی به توافق پیشنهادی حداکثری چین- آمریکا در مورد تایوان و بازنگری در دستورالعمل‌های سیاسی یا قانونی آمریکا که پیش‌تر ذکر آن به میان آمد یا غیرممکن است یا به راستی برای این جزیره و حتی آمریکا به چند دلیل بی‌ثبات‌کننده است:

اول، پکن هرگز کاهش شدید – یا تا حد زیادی از میان بردن- تهدید نظامی خود علیه تایوان را به دلیل بی‌اعتمادی به آمریکا و فشارهای داخلی ملی‌گرایانه در حمایت از حفظ یک گزینه قوی قهرآمیز نمی‌پذیرد. دوم، بیشتر نخبگان سیاسی و بخش مهمی از افکار عمومی در تایوان و آمریکا هرگونه تلاش برای رسیدن به یک توافق با پکن را خیانتی راستین به منافع امنیتی تایوان و تهدید ثبات منطقه‌ای – تا حد زیادی به دلیل این باور که پکن به توافق پایبند نخواهد بود یا تایید رعایت این توافق از سوی پکن غیرممکن خواهد بود- تلقی می‌کنند. سوم، هرگونه تجدیدنظرطلبی در ضمانت‌های گذشته آمریکا به تایوان به شدت به اعتبار آمریکا لطمه خواهد زد. بنابراین موجب تضعیف روابط با متحدان آمریکا به‌ویژه ژاپن، کره‌جنوبی و فیلیپین می‌شود. چهارم، حتی اگر به این توافق هم دست یافته شود، تضمین‌کننده این نخواهد بود که چین دیگر نمی‌تواند به لحاظ نظامی تایوان را مورد حمله یا تهدید قرار دهد. پنجم، اگر پکن از این توافقات پس از اینکه سال‌ها به اجرا در آمدند تخلف یا عدول کند، آمریکا و تایوان دیگر از قابلیت مقاومت در برابر حمله یا فشار چین برخوردار نخواهند بود.

تمام این اعتراضات اگرچه شایستگی‌هایی دارند؛ اما به این معنا نیست که در شرایط فعلی آشکارا نادرست هستند. با این حال، همچون استدلال‌هایی علیه حمایت آمریکا از یک کره واحد و تا حد زیادی غیرمتعهد، در بسیاری از موارد، قدرت این اعتراض‌ها تا حد زیادی منوط است به برخی فرضیات و باورهای اساسی که بی‌تردید دیگر نیرومند نخواهند بود اگر آمریکا و چین ضرورت گذار به نوعی محیط توازن قدرت را که در اینجا توضیح داده شد، بپذیرند و شروع به اجرایی کردن چنین توازنی کنند. در موارد دیگر، مشروعیت اعتراض‌ها منوط است به دو چیز: کیفیت توافقات دست یافته و میزان خطر کلی که هر طرفی مایل به پذیرفتن آن است.
منبع: خبرگزاری دنیای اقتصاد