نگاهی به زندگی آیت الله سیدجواد خامنهای
زندگی آیت الله سیدجواد خامنهای به واسطه حضور در زمانه سه نوع حکومت متفاوت در ایران (قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی) رنگ و بوی سیاسیتر و پرتنشتری به خود دیده است. مطلب حاضر در نظر دارد زندگی سیدجواد خامنهای، پدر رهبر معظم انقلاب را با تاکید بر جایگاه علمی و سیاسی ایشان ایشان بررسی کند.
فرآوری: فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
خاستگاه خانوادگی
آیت الله سیدجواد خامنهای در نجف متولد شد و در کودکی همراه خانوادهاش به تبریز آمد. نسب آیت الله خامنهای به سادات حسینی و سلطان سید محمد میرسد که با چهار واسطه فرزند امام سجاد است. سید محمد به دلیل ظلم و جور عباسیان به مناطق مرکزی ایران و تفرش، آشتیان و فراهان مهاجرت کرد و از سوی مردم آن مناطق مورد استقبال قرار گرفت ولی مأموران عباسی در تفرش او را دستگیر و شهید کردند. مزار او در میقان اراک است.
سید محمد فرزند سید محمدتقی، فرزند سید میرزا علی، فرزند سید میرزا اکبر، فرزند سید فخرالدین از شجره سلطان سید محمد است که از تفرش به آذربایجان مهاجرت کرد و در شهر خامنه ۸۰ کیلومتری شمال غربی تبریز ساکن شد. پس از وی سید حسین، فرزند سید محمد در خامنه مشغول هدایت و ارشاد مردم شد و سپس به نجف سفر کرد و در آنجا به درس و بحث اشتغال ورزید. وی جد آیت الله سید علی خامنه ایست.
آیتالله سیدحسین خامنهای، پدر ایشان نیز که از علمای بزرگ و بنام تبریز بهشمار میآمد، برای تکمیل علوم اسلامی دورهای از زندگی خویش را در نجف گذراند و در همین دوران بود که پدر رهبر انقلاب دیده به جهان گشود.
سیدجواد خامنهای پس از بازگشت به تبریز، به فراگیری مقدمات حوزوی اقدام نمود. ناگفته نماند که دوران کودکی وی همراه شد با انقلاب مشروطه ایران و تحولات گستردهای که در آن زمان به وقوع پیوست.
سید جواد خامنه ای علوم مقدماتی را در مدارس تبریز خواند. حدود ۹ ماه در مشهد اقامت کرد و سپس به تبریز بازگشت. گفته میشود در این زمان جاده تهران-مشهد نا امن بود. سید جواد به بادکوبه رفت و از طریق دریای خزر راهی عشقآباد شد و سپس به خراسان رسید. در مشهد تحصیلات خود را ادامه داد و در ۱۳۴۵ ق به نجف رفت.
در آن دوران تنها دو یا سه شهر به عنوان مراکز اصلی کسب علوم اسلامی شناخته میشدند و اکثر مراجع و استادان در این شهرها زندگی میکردند؛ ازاینرو بسیاری از روحانیانی که قصد تکمیل دروس اسلامی را داشتند،چارهای جز رفتن به این مراکز نداشتند.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب، اگرچه حضور سیدعلی خامنهای، فرزند مرحوم خامنهای، در پستهای مهم سیاسی میتوانست فرصتهای بسیاری در اختیار وی قرار دهد، ولی کوچکترین تغییری در منش و زندگی این عالم سادهزیست رخ نداد.
مرحوم سیدجواد خامنهای نیز از این قاعده مستثنی نبود و به واسطه علاقه جدی ایشان به کسب علوم دینی و اینکه این مسئله در خانواده ایشان کاملا ریشهدار بود، در سنین جوانی به شهر مشهد مهاجرت کرد و چند سالی را نزد استادان بنامی چون میرزا محمد آقازاده خراسانی، حاج آقاحسین قمی، حاج فاضل خراسانی و نیز حاج میرزا مهدی اصفهانی گذراند. با این حال با توجه به اینکه در آن زمان، حوزه علمیه نجف به عنوان حوزه مادر معروف بود و بیشتر استادان و مراجع عظام در این حوزه تدریس میکردند، وی در سال 1345ق برای تکمیل علوم دینی و اسلامی رهسپار این شهر شد.
پدر رهبر معظم انقلاب در ششسالی که مشغول تحصیل و بحث و گفتمان در نجف بود، از محضر استادان بزرگی چون میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و حاج سیدابوالحسن اصفهانی کسب فیض نمود. وی پس از گذراندن دروس تکمیلی در مباحث دینی، با دریافت اجازه اجتهاد از سوی استادان یادشده به مشهد بازگشت و ادامه زندگی خود را در جوار حرم امام رضا(ع) سپری کرد. وی که به واسطه شهرت خانوادگی و نیز تحصیل علوم دینی در مشهد و نجف، در میان بسیاری از روحانیان نام خوشی بهدست آورده بود.
در آستانه چهارمین دهه زندگی سید جواد خامنهای همسرش که از او ۳ دختر داشت، درگذشت. پس از مرگ همسر اولش با خدیجه میردامادی دختر آیت الله سید هاشم میردامادی نجف آبادی ازدواج کرد. آیت الله سید جواد خامنهای از بانو خدیجه میردامادی دارای چهار پسر و یک دختر به نامهای سید محمد، سید علی، بدر السادات، سیدهادی و سید محمدحسن شد.
زندگی علمی و سیاسی
زندگی سیدجواد خامنهای در مشهد از چند منظر اهمیت دارد: نخست اینکه اگرچه وی در این شهر، مهاجر بهشمار میآمد، به واسطه حسن اخلاق، سادهزیستی و مهمتر از همه دانش والایی که درخصوص علوم اسلامی داشت، توجه بسیاری از طلاب و مردم عادی را به خود جلب کرده بود؛ ازاینرو هرچند وی هیچگاه به صورت مستقیم به تأسیس حوزه مستقل برای تدریس اقدام نکرد (عملی که بسیاری از علما پس از اخذ اجتهاد از سوی مراجع انجام میدادند)، همواره به تربیت شاگردان و گفتوگو با علمای دیگر همت میگماشت. به نظر میرسد مهمترین دلیل اقدام نکردن آیتالله سیدجواد خامنهای به این کار، شرایط مالی نه چندان خوب ایشان و استفاده نکردن از وجوهاتی باشد که برای ایشان ارسال میشد؛ تا جایی که به گفته رهبر معظم انقلاب، پدر ایشان تا سالها در یک خانه 60 یا 70 متری با چند فرزند و در محله فقیرنشین مشهد زندگی میکردند.
شاید بهترین مثال برای سادهزیستی و استمرار آن در اندیشه مرحوم آیتالله سیدجواد خامنهای را بتوان امامت ایشان در مسجد صدیقیهای بازار، که متعلق به آذربایجانیهای ساکن این شهر بود، عنوان کرد.
هرچند وی مدتی امامت مسجد جامع گوهرشاد را نیز برعهده داشت، با وجود اصرار بسیاری از طلاب و مردم، هیچگاه امامت مسجد دیگری را برعهده نگرفت.
عمده علاقه وی در علوم اسلامی مربوط به فقه، اصول، تفسیر، حدیث و رجال بود، تا جایی که در خصوص این فنون، بحثها و گفتوگوهای بسیاری با علمای آن روز مشهد و سایر شهرها انجام میداد. جدای از شاگردانی که در محضر علمی ایشان تلمذ میکردند، مباحثات روزانه ایشان با بزرگانی چون حاج میرزا حسین عبائی، حاج سید علیاکبر خوئی و حاج میرزا حبیب ملکی بسیار زبانزد بود و بسیاری از سؤالهای طلاب جوان در این مباحثات، که تا چندین سال ادامه داشت، پاسخ داده میشد.
نخستین عکسالعمل سیاسی ایشان در قبال فعالیتهای حکومت پهلوی به سالهای مربوط به فرمان جنجالی رضاشاه باز میگردد. دستور متحدالشکل کردن لباسها در ایران و استفاده از کلاه شاپو، موجی از اعتراض را در ایران به دنبال داشت. مرحوم خامنهای در قبال این حکم کاملا ایستادگی کرد و اجازه نداد عاملان حکومت با فشار بر وی و طلاب نزدیک او، مانع از پوشیدن لباس روحانیت شوند؛ ازاینرو در دورانی که به واسطه قیام مسجد گوهرشاد مشهد، حکومت نظامی در این شهر برقرار شده بود، ایشان با وجود مخالفتها، پرشورتر از گذشته با لباس روحانیت در انظار عمومی ظاهر میشد.
در سالهای منتهی به انقلاب که محبوبیت و شهرت ایشان از نظر علمی و شخصیتی بیش از پیش افزایش یافته بود، رژیم پهلوی در این فکر بود که از راه نزدیکی به ایشان و بهرهگیری از نفوذ ویژه وی در شهر مشهد، خواستههای خود را عملی کند، ولی مرحوم خامنهای با آگاهی کامل از این دسیسه حکومت پهلوی، حرکت خود و اطرافیانش را در مسیر انقلاب اسلامی قرار داد. وی همواره مخالفت خود را با حکومت پهلوی نشان میداد و در تمام زندگی علمی و اجتماعی خود و با توجه به جایگاه مهمی که نزد مردم مشهد داشت، کوچکترین عملی که به معنای تأیید حکومت پهلوی باشد انجام نداد.
وی فردی پرهیزگار و بیتوجه به امور دنیوی بود و زندگی زاهدانهای داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با آنکه فرزندانش به مقامات عالی سیاسی و اجرایی رسیدند، همچنان به زندگی زاهدانه خود ادامه داد و به دلیل بهرهمندی از کمالات انسانی همواره مورد وثوق مردم بود.
سرانجام ایشان در تابستان سال 1365، در نودسالگی پس از عمری مطالعه در علوم دینی و تلاش برای گسترش اسلام، بدرود حیات گفتند. حضرت امام خمینی(ره) در پیامی به رهبر معظم انقلاب، مرحوم خامنهای را عالمی باتقوا و متعهد برشمردند.
آیت الله شیخ ابوالحسن شیرازی امام جمعهٔ مشهد، بر او نماز گزارد و در رواق پشت ضریح امام رضا(ع) جنب دارالفیض به خاک سپرده شد.
روحشان شاد و یادشان گرامی
منابع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ، سایت پژوهشکدهٔ باقرالعلوم ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی