از کلاه شاپوری تا چادر و روسری
ده سال قبل از روی کار آمدن رضاخان، صحبتهایی از حجاب و حضور زنان جامعه توسط اندیشمندان و مشروطهخواهان و بانوان روشن فکر آن زمان مطرح شد، رفته رفته و با روی کارآمدن حکومت جدید این صحبتها بیشتر بیان گردید تاجایی که انجمنها و روزنامههایی توسط بانوان و زنان راهاندازی شد.
فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
تبلیغات فکری برای نقد و رد حجاب زنان و تلاش گفتمان غربگرا برای القای کهنگی این مقوله در دنیای امروز تا روی کارآمدن رضاشاه پهلوی در فضای فرهنگی و مطبوعاتی کشور ادامه داشت. با شروع سلطنت این شاه پهلوی، مدافعان کشف حجاب و آزادی زنان به سیاق غربی، زمینه مساعدی برای ترویج تفکرات خود یافتند؛ و رضاشاه خود با نگاهی ابزارگرایانه، سطحی و توأم با اجبار به دنبال تشبه هر چه بیشتر و عمیقتر جامعه ایران به دنیای غرب بود. نباید فراموش کرد که رویکرد از بالا به پایین و همراه با خشونت دستگاه پهلوی در تصویب و اجرای دو قانون «اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه» در سال 1307 و «کشف حجاب» در سال 1314 بدون این زمینهسازی و حمایت فکری اجرایی نبود . (١) آنان می خواستند جامعه ی عقب ایرانی را با زور شبیه جامعه ی آزاد کشورهای پیشرفته کنند ، حال که باید دانست ابتدای هر آزادی اختیار یک عمل است اگر حرف از آزادی باشداجباری در کار نیست .
از ده سال قبل از روی کار آمدن رضاخان ، صحبت هایی از حجاب و حضور زنان جامعه توسط اندیشمندان و مشروطه خواهان و بانوان روشن فکر آن زمان مطرح شد.
رفته رفته و با روی کار آمدن حکومت جدید این صحبت ها بیشتر بیان شد تا جایی که انجمن ها و روزنامه هایی توسط بانوان و زنان تاسیس و تشکیل شد. هدف کلی از این فعالیتها برای اهمیت دادن به حقوق از دست رفته ی زنان بود. آنان فعالان جامعه ای بودند که بار بیشتر ازجامعه و مشکلاتش را به دوش داشتند اما در تمام دوران ها حضوری در سایه و پشت پرده داشتند.
رضاخان و حکومت پهلوی برای زنان آن زمان حضور اجباری بی حجابی را می خواستند ، اما باز هم طبق روال تمام حکومت های دیکتاتوری و استبدادی حرکت از روی اجبار بود . او می خواست فرهنگ و خواسته ی زنان آن روز را با زور از آنان بگیرد برای این که ژست یک کشور مدرن را بگیرد.
دو رویکرد در واکنش به کشف حجاب
واکنش روحانیان و نویسندگان متدین نسبت به ایده و عمل کشف حجاب را میتوان در دو محور کلی خلاصه کرد: اول، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که با اعلان مخالفت آشکار در محافل دینی و منابر انجام میشد و به برخورد سیاسی با حکومت و درگیر شدن با مأموران حکومتی میانجامید. این گونه واکنشها، بهویژه با آغاز اجبارآمیز قانون کشف حجاب، پررنگ شد و نمونه عینی آن، حادثه قیام مسجد گوهرشاد مشهد بود. رویکرد دوم، بر اقدامات علمی و فرهنگی مبتنی بود. انتشار مباحثی در مطبوعات آن دوران، که ترقی کشور و نقشآفرینی موثر زنان در جامعه را مستلزم برداشتن نقاب، رفع حجاب، پوشیدن البسه اروپایی و حضور فعالانه و دوشادوش مردان میدانست، سبب شد برخی نویسندگان متدین و روحانی، به فکر نگارش رسالهها و کتابهایی برای مقابله علمی و فرهنگی با این پدیده بیفتند و آثار شایان توجهی پدید آورند.
از جمله روحانیونی که در مساله حضور بانوان به خوبی سخن گفته و در دهه های قبل از انقلاب بسیار هوشمندانه از نقش زنان در جامعه پرده برداشته ،مرحوم آیت الله طالقانی می باشد. ایشان بسیار به حضور آزاد زن در جامعه تاکید داشتند.
نگاه آیت الله طالقانی به بانوان از زبان دخترشان
از نظر آیتالله طالقانی زنان در جامعه چه جایگاهی دارند؟ در اندیشه مرحوم پدر من آنچه جایگاه والایی داشت، انسان بود. بدون توجه به زن یا مرد. من فکر میکنم نقطه کلیدی آرای ایشان درباره زنان در همین نکته است. پدر من جایگاه جنسی نه برای زنان قایل بود و نه برای مردان. او برای زن یا مرد، اگر به عنوان عضو آگاه، فعال و تاثیرگذار جامعه میتوانست ایفای نقش کند، جایگاه ویژهای قایل بود.(٢)
در خصوص مشارکت زنان در انقلاب و مبارزات سیاسی نظر او چه بود؟
در زمان انقلاب، در احزاب سیاسی و در تظاهرات خیابانی، ما شاهد مشارکت حداکثری آحاد جامعه بودیم. زنان دوشادوش مردان. افراد با اعتقادات مختلف در انقلاب شرکت داشتند. چه در تظاهرات و چه در میان مبارزان سیاسی. آیتالله طالقانی در مجموع موافق حضور زنان اما مشوق و معتقد به سادگی آنان بود. سادگی و سادهزیستی با هم. او در مجموع مشوق حضور زنان در تمام عرصههای جامعه بود اما همواره بر سادهزیستی و عدم آلایش زنان تاکید داشت. پدر، بارها گفت: «هرچه خانمها از لحاظ فهم و اعتقاد خود را بالا بکشند، این مسایل را بیشتر رعایت میکنند.» کسانی که سنشان به درک زمان انقلاب میرسد، میدانند و تایید میکنند که زنان، چه محجبه و چه بیحجاب در آن روزها با لباس ساده در تظاهرات شرکت داشتند.
آیتالله طالقانی در مورد حجاب زنان چگونه میاندیشیدند؟
همانطور که گفتم پدر مشوق و معید حضور زنان در جامعه بود اما داشتن حضوری امن و مثمر ثمر بر رعایت کردن حداقلهای عرفی تاکید میکرد. پدرم یکی از هواداران سرسخت خانم ایندیرا گاندی بود و از او به عنوان یک زن موفق که با حفظ سنتهای جامعهاش توانسته بود شرایط بهتری را برای مشارکت اجتماعی بیابد، نام میبرد. پدر همواره به زنان توصیه میکرد پوششی را برگزینید که نشان دهد برای جلوهگری به خیابان نیامدهاید. او بر حجاب به عنوان یک سنت که حافظ هویت زنان است، تاکید میکرد.
روزنامه کیهان و اطلاعات - ۲۰ اسفند ۱۳۵۷
«حتی برای زنهای مسلمان هم در حجاب اجباری نیست، چه برسد به اقلیتهای مذهبی. ما نمیگوییم زنها به ادارات نروند و هیچکس هم نمیگوید... زنان عضو فعال اجتماع ما هستند... اسلام و قرآن و مراجع دین میخواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تاکنون زنان ما چگونه زندگی میکردند؟ مگر چادر میپوشیدند؟ کی در این راهپیماییها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بیحجاب بیایند؟ اینها خودشان احساس مسوولیت کردند اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است
پی نوشت :
(١)موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
(٢)تاریخ ایرانی
(٣) روزنامه کیهان و اطلاعات