ستایش ، آتنا و فردا چه کسی؟
خبرهایی که می شنویم ، گاهی آنقدر آزار دهنده است که تا مدت ها بهت زده می شویم که زیر آسمان خدا چطور می شود چنین اتفاقاتی بیافتد . جنایت همیشه دردناک است اما وقتی پای کودکان به میان بیاید و قربانی آن کودکان باشند ، دردناک تر هم می شود و شاید به همین دلیل این روزها بعد از خبر آتنا و کیمیا ، اتفاق ستایش برایمان دوباره یادآوری شد و انگار به نوعی همه مضطربیم که قربانی دیگری در کار نباشد. به همین علت با دکتر حسین ابراهیمی صحبتی داشتیم.
نداداودی -بخش خانواده ایرانی تبیان
_ به نظر شما علت بالا رفتن تعداد چنین اتفاقات تلخی در جامعه چیست؟
من اعتقاد ندارم این اتفاقات بیشتر از گذشته شده است زیرا جامعه ی آماری درستی در این خصوص در دست ما نیست. امروزه اطلاع رسانی قوی تر شده ، ابزارهای در دسترس دنیای مجازی باعث شده تا چنین اتفاقای را به صورت خودکار اشاعه دهیم .در حالیکه وقتی گذشته ی خیلی از افراد را بررسی می کنیم ،^ در خاطرات شان آسیب های این چنینی بوده است اما در دلشان مدفون شده و بیان نکرده اند. یا در اثر چنین جنایاتی کشته شده اند اما این طور به گوش همه نرسیده است. یک چیز را نباید فراموش کنیم که تعداد افراد جامعه بالا رفته ، همانطور که تعداد نخبه هایش بیشتر می شود ، تعداد خلافکاران و بیماران روانی اش هم بیشتر می شود این یک اصل آماری است بر اساس منحنی نرمال.
_ پس دنیای مجازی و سرعت انتقال اخبار در آن را علت این موضوع می دانید ؟
این تنها علت پررنگ شدن چنین اخباری نیست ، مردم نسبت هب قبل آگاه تر شده اند.شاید سال ها قبل کسی که عصمتش خدشه دار می شد ، سکوت می کرد.خود فرد و خانواده اش نمی خواستند که برخی اتفاقات را قبول کنند و اعتقاد داشتند که لکه ی ننگی برای آنهاست. حتی ممکن بود کسی مدت های زیاد آزار جنسی را تحمل کند و بترسد که بیان کند.اما امروزه می گویند ، پیگیری می کنند و بقیه ی مردم هم که باخبر می شوند در پیگیری این مطالبه به آنها کمک می کنند.
_این که این روزها چنین آزار و اذیت هایی به شدت صدا می کند و مورد توجه قرار می گیرد برای کمتر شدن نرخ تکرارش مفید است؟
به طور معمول بله . مخصوصا وقتی مسبب آن مجازات شود و افرادی که احتمال دارد چنین کاری را انجام بدهند با دیدن عاقبت کار آنها بترسند اما گاهی هم یک بیمار روانی با خواندن ریز اخبار چنین اتفاقاتی وسوسه می شود و برایش جنبه ی تحریکی پیدا می کند
_شما علت دیگری را برای چنین اتفاقتی در نظر نمی گیرید؟
این روزها هر انسانی با هجمه ی بالایی از اطلاعات رو به روست. این اطلاعات می تواند مفید باشد و می تواند فیلم ها ، داستا نها و عکس هایی باشد که تحریک کننده است و ذهن افراد را برای انجام کارهای اشتباه آماده می کند. خوب عوامل بازدارنده ی ازدواج و ارضا نشدن نیاز های طبیعی انسان هم بی تاثیر نیست. اما هیچ کدام از اینها به خودی خود به چنین فجایعی منجر نمی شود.
_شما علت اصلی چنین رفتارهای خلاف انسانیت را چه چیزی می دانید.
در موارد اخیر بیشتر نوک پیکان اتهام به بیماری درمان نشده ی روانی بر می گردد.اختلال روانی که به آن توجه نمی شود می تواند فاجعه به بار بیاورد اما اصولا زمانی مورد توجه قرار می گیرد که دیر شده.وقتی خودش را در دنیای واقعی به صورت یک فاجعه نشان داد برای بررسی و درمان دیر است. مثل افسردگی که وقتی به خود کشی منجر شد دیگر نمی شود برایش کاری کرد. برای کم شدن اینجور فجایع باید مراقب سلامت روان افراد باشیم.
در کل این عوامل می تواند خطر افرین باشد:
سو مصرف مواد ، اختلال شخصیت ضد اجتماعی،اختلال های روانی _جنسی مثل سادیسم ، سطح ایمان پایین که با تحریک های موجود در جامعه نمی تواند خویشتن دار باشد .همه می توانند بستر چنین رفتارهایی باشند نه اینکه الزاما به چنین رفتارهایی منجر شوند.