تبیان، دستیار زندگی
داینئین های اکسونمی باعث زنش مژک و تاژک می شوند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مژک و تاژک (یوکاریوتی) - بخش دوم

داینئین های اکسونمی باعث زنش مژک و تاژک می شوند. می دانیم زنش مژک و تاژک هر دو با خم ساختار آنها انجام می شود...

مرکز یادگیری - مرجان سلیمانیان

مژک و تاژک (یوکاریوتی) (بخش دوم)

در مطلب قبل دانستید که زنش مژک و تاژک هر دو با خم ساختار آنها (هر چند با الگوهای متفاوت انتشار این خمش ها در طول ساختار) انجام می شود. در ادامه توضیحاتی درباره اکسونم خواهیم داد.

ساختار تاژك و مژك :

قسمت های اصلی هر تاژك و مژك عبارتند از:

ساقه مژکی یا اکسونم axoneme : این بخش از غشا سلولی و ماتریکس سیتوپلاسمی تشکیل شده است.

جسم قاعده ای Basal body: که بصورت اندامک درون سلولی  مشابه با سانتریول  و مشتقی از آن است.

صفحه یا سینی مژکی cilia place: در حد فاصل جسم قاعده ای و ساقه مژکی و در بخش میانی ساقه مژکی، صفحه پروتئینی متراکم با حالتی شبیه بشقاب قرار دارد که به آن سینی مژکی گویند.

در بعضی از سلول ها ریشه های مژکی بصورت رشته های بسیار نازکی از جسم قاعده ای به شکل مخروطی که نوک آن به طرف هسته است و تا مجاورت هسته کشیده شده اند، دیده می شود.

اکسونم شامل 9 ریز لوله چه دوتایی در اطراف و 2 ریز لوله چه تکی در مرکز است. این آرایش مشخصه ریز لوله چه های اکسونم را به صورت 2+9 توصیف می کنند. انتهای مثبت تمام این ریز لوله چه ها در نوک مژک یا تاژک واقع است. در پایه این ساختار و در محل اتصال آن به سلول، جسم پایه ای قرار دارد که ساختار پیچیده ای شامل 9 ریز لوله چه سه تایی (مشابه با ساختار سانتریول) دارد. لوله چه های A و B از هر ریز لوله چه سه تایی در جسم پایه ای به عنوان الگویی برای تشکیل ریز لوله چه های A و B در 9 ریز لوله چه دوتایی اکسونم عمل می کنند.

مژک و تاژک (یوکاریوتی) (بخش دوم)

شکل1: سازمان دهی ساختاری مژک و تاژک

مژک و تاژک روی ساختاری موسوم به جسم پایه ای بنا می شوند که از 9 ریز لوله چه سه تایی مرتبط با هم ساخته شده است. در اکسونم که با غشای اطرافش مزک و تاژک را می سازد، لوله چه های A و B با این لوله چه ها در جسم پایه ای پیوسته اند. محدوده بین اکسونم و جسم پایه ای ناحیه گذار نام دارد. ریز نگارهای الکترونی، برش عرضی را در نواحی مختلف این ساختارها با جزئیات بیشتری نشان می دهند.

مکانیسم حرکت مژکی

آنچه که در مورد مکانیسم حرکت مژکی مسلم است به قرار زیر است.

1- 9 توبول مضاعف و 2 توبول واحد بوسیله کمپلکسی از اتصالات متقاطع پروتئینی به یکدیگر متصل شده‌اند و این کمپلکس کلی توبول ها و اتصالات متقاطع، آکسونیم  Axonemee نامیده می‌شود.

2- حتی بعد از حذف غشا و تخریب سایر عناصر مژک به استثنای آکسونیم، مژک همچنین می‌تواند تحت شرایط مناسب به ضربان خود ادامه دهد.

3- دو شرط برای ادامه ضربان آکسونم بعد از حذف سایر تشکیلات وجود دارد یکی وجود ATP و دیگری شرایط یونی مناسب مخصوصا غلظت مناسب منیزیم و کلسیم.

4- در جریان حرکت رو به جلوی مژک توبول های موجود بر روی لبه جلویی مژک به سوی خارج به طرف نوک مژک می‌لغزد در حالیکه توبول های موجود بر روی لبه عقبی مژک در جای خود باقی می‌مانند.

5- 9 بازوی متعدد پروتئینی متشکل از یک پروتئین به نام دینئین Dynein با فعالیت ATP آزی از هر دسته از توبول های محیطی به طرف دسته بعدی برآمدگی پیدا می‌کنند.

با دانستن اطلاعات پایه‌ای فوق ، چنین مشخص می‌شود که آزاد شدن انرژی از ATPکه با بازوهای دینئینی دارای فعالیت ATPP آزی تماس پیدا می‌کند موجب می‌شود که بازوها در طول سطح زوج توبول های مجاور بخزند. هرگاه توبول های جلویی به طرف خارج بخزند. در حالی که توبول های عقبی ساکن باقی بمانند. این امر موجب خم شدن مژک می‌گردد. روش کنترل انقباض مژک ها هنوز مشخص نشده است.

اما باید دانست که مژک های پاره‌ای از سلول هایی که از نظر ژنتیکی غیر طبیعی هستند، فاقد دو توبول واحد مرکزی بوده و این مژک ها نمی‌توانند ضربان داشته باشند. بنابراین چنین فرض می‌شود که نوعی سیگنال که شاید از نوع الکتروشیمیایی باشد در طول این دو توبول مرکزی انتقال می‌یابد تا با بازوهای دینئینی را فعال سازد.

مژک و تاژک (یوکاریوتی) (بخش دوم)

در ساختار اکسونم انواع پروتئین ها اتصال ریز لوله چه ها به یکدیگر را برقرار می کنند.

- پروتئین نکسین ریز لوله چه های دوتایی مجاور هم در محیط اکسونم  را به یکدیگر متصل می کنند.

- پروتئین های تشکیل دهنده پره های شعاعی لوله چه A از هر ریز لوله چه دوتایی بیرونی (محیطی) را به غلاف درونی (ساختاری پروتئینی که جفت ریز لوله چه میانی را احاطه کرده است) متصل می کند.

- پروتئین های دیگری نیز دو ریز لوله چه تکی میانی را به یکدیگر متصل نگه می دارد.

اجزای پروتئینی مژک و تاژک نیمه عمری دارند و باید دائما با پروتئین های جدید جانشین شوند. همچنین رشد این ساختارها وابسته به انتقال انواع پروتئین های تازه تولید شده به نوک ساختار است. مشخص شده است که کاینزین 2 مسئول انتقال این اجزا به سمت انتهای مثبت ریز لوله چه ها (نوک تاژک یا مژک) است . از طرفی پروتئین هایی از جمله خود کاینزین 2 باید دوباره به سمت درون سلول باز گردند. این انتقال روبه عقب با داینئین سیتوپلاسمی انجام می شود. باز خود این داینئین هم با کاینزین 2 به نوک تاژک منتقل می شود. به مجموعه انتقال ذرات در درون مژک یا تاژک انتقال درون تاژکی (IFT) گفته می شود.

منبع: http://www.ghafoorian-zist.blogfa.com

تنظیم کننده: محبوبه همت