تبیان، دستیار زندگی
چرا پوشش بانوان در جامعه ما تا این حد متفاوت است؟ برخی، پوشش میانه (دستور شرعی وجه و کفین) را برگزیده اند، عده ای فراتر از حد عرف شرعی، بر چهره خود «پوشیه» می افکندو دسته ای دیگر، بی محابا آغوش می گشایند به روی هر گونه مد و فشن که از دیار غرب به سوی ای
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از «پوشیه» تا «شُل‌حجابی»

چرا پوشش بانوان در جامعه ما تا این حد متفاوت است؟ برخی، پوشش میانه (دستور شرعی وجه و کفین) را برگزیده‌اند، عده‌ای فراتر از حد عرف شرعی، بر چهره خود «پوشیه» می‌افکنند و دسته‌ای دیگر، بی‌محابا آغوش می‌گشایند به روی هر گونه مد و فشن که از دیار غرب به سوی این مُلک، سرازیر می‌شود. گفتمان حجاب در کشور ما چه چیز کم دارد که به سامان نمی‌رسد؟

نویسنده: شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

پوشیه

دستور حجاب در همه ادیان آسمانی بوده است. در برخی حتی سخت‌گیرانه‌تر از اسلام. در ایران پیش از اسلام، زنان از بیشترین حد پوشش، برخوردار بودند. در شاهنامه فردوسی، اغلب به جای دختران و زنان، واژه «پوشیده‌رویان» به کار رفته است.

همان پاک‌پوشیده‌رویان تو

که بودند ارزنده بر جان تو

در برخی ملت‌های غیرعرب، فراتر از پوشش چهره زن، سخن از پنهان کردن زن بود. در عربستانِ آن روز، «روبنده» آویختن مرسوم نبود. اسلام نیز به تعبیر استاد مطهری، پوشش وجه و کفین را واجب نکرد، اما تحریم هم نکرد.(مجموعه آثار، ج19، ص526) با این حال، همه مذاهب اهل سنت به جز مالکی، پوشانیدن چهره را واجب می‌دانند. اما فقیهان شیعی اغلب، حد شرعی حجاب را پوشش تمام بدن به جز چهره و دست‌ها تا مچ دانسته‌اند ولی بسته به اینکه پوشش بیشتر، مصداق لباس شهرت است یا نه، حکم به جواز یا حرمت آن داده‌اند. هم اکنون در برخی مناطق ایران مانند استان هرمزگان و شهر مقدس قم، «پوشیه»پوشی، بیش و کم، رایج است، اما نمی‌توان و نباید آن را به عنوان یک الگوی فراگیر، تبلیغ کرد.

واقعیت این است که مساله حجاب در کشور ما، فراتر از یک حکم شرعی، به یک جریان سیاسی بدل شده است. هر ساله همزمان با سال‌روز واقعه خون‌بار مسجد گوهر شاد در 21 تیر ماه 1314، که به روز ملی « عفاف و حجاب » نام‌گذاری شده است، ده‌ها همایش، نشست و ویژه‌برنامه پیرامون پدیده حجاب و عفاف برگزار می‌شود که در ترویج و پیاده‌سازی گفتمان عمومی حجاب در جامعه، چندان رهین توفیق نبوده است.

چرا این گونه گفتمان‌ها کمتر به ثمر می‌نشینند؟ چرا پوشش بانوان در جامعه ما تا این حد متفاوت است؟ برخی، پوشش میانه (دستور شرعی وجه و کفین) را برگزیده‌اند، عده‌ای فراتر از حد عرف شرعی، بر چهره خود «پوشیه» می‌افکنند و دسته‌ای دیگر، بی‌محابا آغوش می‌گشایند به روی هر گونه مد و فشن که از دیار غرب به سوی این مُلک، سرازیر می‌شود.

گفتمان حجاب در کشور ما چه چیز کم دارد که به سامان نمی‌رسد؟

در اینجا چند ملاحظه وجود دارد که کمتر شنیده و گفته‌ایم:

یک. حجاب، طیفی دارد از حجاب حداقلی تا حداکثری. زیرساخت حجاب احکامی، ایمان است. هر که مومن‌تر، باحجاب‌تر.

مرتبه حجاب حداکثری آن است که چون دخت پیامبر(س)، نه مردی را ببینی و نه مردان ببینندت: « لایَرَینَ الرِّجالَ و لایَراهُنَّ الرِّجالُ»( وسائل الشیعه، ج 20 ، ح 24). و مرتبه حجاب حداقلی، کف آنچه شریعت، برای عموم واجب دانسته یعنی پوشیدن تمام بدن بدون چهره و دست‌ها تا مچ.( جواز وجه و کفین).

حکم یکی را نباید به دیگری داد. نسخه حجاب خاص را اگر برای عموم جامعه تجویز کنیم، پس می‌زند.

واقعیت این است که مساله حجاب در کشور ما، فراتر از یک حکم شرعی، به یک جریان سیاسی بدل شده است. هر ساله همزمان با سال‌روز واقعه خون‌بار مسجد گوهر شاد در 21 تیر ماه 1314، که به روز ملی « عفاف و حجاب » نام‌گذاری شده است، ده‌ها همایش، نشست و ویژه‌برنامه پیرامون پدیده حجاب و عفاف برگزار می‌شود که در ترویج و پیاده‌سازی این گفتمان در جامعه، راه به جایی نبرده است.

دو. حجاب در قرآن، دستوری ولایی است. خداوند در وهله نخست، به عالی‌ترین شخص اسلام٬ خطاب می‌کند که:

قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ (نور/30)

و نیز: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ...(احزاب/59)

بدیهی است اگر سیاست‌های اجرایی مربوط به مساله «حجاب و عفاف» نیز مانند سیاست‌های کلی «محیط زیست»، «خانواده»، «سلامت»، «‌اقتصاد مقاومتی»،«علم و فناوی»،«انتخابات» و ...از سوی ولی امر مسلمین، روشن و شفاف ابلاغ گردد، پیاده‌سازی گفتمان حجاب در جامعه، ضمانت اجرایی بیشتری یافته و دیگر، جایی برای ‌برخورد‌های سلیقه‌ای متولیان امر دین و دنیای مردم با این مقوله، باقی نخواهد گذاشت.

سه. حجاب، مساله‌ای چندتباری است که با ساحت‌های چندگانه دین، اجتماع، فرهنگ و سیاست در تکاپوست، حل مسائل چندتباری جز در پرتو رویکرد میان‌رشته‌ای ممکن نیست. پس، در مقام روش، حصرگرا نباشیم.

چهار. حجاب، حیا، صبر، سخاوت و ... گل‌هایی هستند که از خاک سرزمین «عفاف»‌ می‌رویند. «عفاف» بنا بر تعریف، اعتدال در قوه شهوت است. افراط در شهوت‌، «شَره» (حرص شدید)، و تفریط در آن، «خمودی» است. حرکت بر ریل اعتدال شهوت، «عفت» نام دارد.(المیزان، ج1، ص137)

نه فقط بدحجابی، که بی‌عدالتی، اختلاس، ربا، ویژه‌خواری، زیرمیزی و...نیز علف‌های هرزی هستند که از زمین بی‌عفتی سربرمی‌آورند. آری، شهوت فقط در جسم نیست، در مال و قدرت هم است. حد اعتدال در شهوت مال‌پرستی، عدم تجاوز به حقوق دیگران است. پس درد، فراوان اما درمان(عفت) یکی است. نسخه‌ای تجویز کنیم که همه دردها را درمان باشد.

پنج. استخدام روش سخت در مساله نرم، معمولا نتیجه عکس دارد. باید به جای برخوردهای سلبی، به روش‌های ایجابی و تبیینی روی آورد. در اینجا نقش رسانه از همه بیشتر است و نخست آنچه باید هدف گرفته شود، خانواده است.