تبیان، دستیار زندگی

نهنگ مرده!

نگاهی به فیلم «نهنگ عنبر؛سلکشن رویا» ساخته سامان مقدم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نهنگ مرده!

نگاهی به فیلم «نهنگ عنبر؛سلکشن رویا» ساخته سامان مقدم.

سید رضا صائمی-بخش سینما و تلویزیون تبیان
نهنگ عنبر؛سلکشن رویا

قاعده فروش بالا در فیلم اول دلیل ساخت قسمت دوم یک فیلم در سینمای ماست لذا بیش از هرچیز این گیشه است که در تقدیر آثار سینمایی تاثیر می گذارد اما واقعیت این است که صرف فروش نمی تواند و در واقع نباید معیار و محک تداوم و سریالی شدن یک فیلم شود. 

توجه تمام و کمال به عامل اقتصادی و فروش نباید کیفیت و سطح محتوی اثر را به بهانه استقبال مخاطب پایین بیاورد و به عبارت دیگر ساخت قسمت دوم یک فیلم به علت استقبال و انتظار و توقع مخاطب نباید به باج دهی به مخاطب ختم شود و فیلمساز از اصول یا سطح کیفی اثر خود عقب نشینی کند. فکر می کنم خود مخاطبان هم متوجه افت کیفیت در نهنگ عنبر 2 شده و فیلم نتوانسته آنها را دست کم به اندازه قسمت اول راضی نگه دارد.

اگرچه این به معنای نفی مطلق آن نیست و سویه کمیک و سرگرم کننده بودن فیلم یا خوش تصویر بودن آن به اندازه ای هست که مخاطب را ناراضی هم از سالن سینما برنگرداند. واقعیت این است که فیلم به شدت وابسته و متکی به حضور رضا عطاران و شخصیت محور، حتی می توان گفت بازیگر محور است که اگر عطاران را از فیلم حذف کنیم یا به جای او بازیگر دیگری را قرار دهیم قطعا فیلم با این اقبال کنونی مواجه نشده و راستش را بخواهید همه برای تماشای عطاران و بازی او به تماشای فیلم می روند. گویی او یک قدم از بازیگری پا فراتر گذاشته و به شومنی بدل شده که حضور او تنها تضمین فروش فیلم است. البته این تاکیدی بر توانایی او به عنوان بازیگر است اما توانمندی فیلم را فقط نمی توان به قدرت و جاذبه یک بازیگر و حتی بازیگرانش تقلیل داد. آنچه بیش از همه مهم است فیلمنامه و روایت است که در نهنگ عنبر 2 به شدت از هم گسیخته و غیر منسجم است و گویی هیچ فیلمنامه روشن و مشخصی در پیش نبوده و قصه همان اضافات و شاخ و برگ های فیلم اول است که کمی کش آمده! 

تنها اتفاقی که افتاد کمی مسیر قصه به اقتصایی ازدواج رویا و ارژنگ تغییر کرده و برخی شبه رخدادهایی در آن روی داده تا از ظرفیت آن برای بازنمایی کمیک استفاده شود. کمدی آن هم باز به واسطه محوریت عطاران یک طنازی و قابلیت فردی است و به ظرفیت های خود عطاران برمی گردد. به عبارت دیگر فیلمساز به واسطه حضور رضا عطاران و قابلیت های فردی او و محبوبیت و تاثیرگذاری خاصی که روی مخاطب دارد دست به شخصیت سازی نزده و پردازشی متناسب با قصه موجود را بر روی شخصیت ارژنگ انجام نداده است. اگرچه فیلم ترکیبی از درام و کمدی است و همین هم در جنس بازی بازیگران به ویژه عطاران تاثیر گذاشته اما بیش از آنکه به یک موقعیت ترکیبی دست یابد شاهد نوعی آشفتگی و شلختگی دراماتیک هستیم که ردپای آن را می توان در هدایت بازیگران و شخصیت پردازی های کاراکترهای قصه هم دنبال کرد. 

فیلمساز به واسطه حضور رضا عطاران و قابلیت های فردی او و محبوبیت و تاثیرگذاری خاصی که روی مخاطب دارد دست به شخصیت سازی نزده و پردازشی متناسب با قصه موجود را بر روی شخصیت ارژنگ انجام نداده است.

جالب اینکه قصه در نسبت با قسمت اولش نقض هم می شود و پیوستگی و انسجام درونی درام از هم گسیخته. مثلا در قسمت اول شخصیتی به اسم شهاب وجود نداشت که رفتن یا نرفتن رویا به آمریکا به حضور و تاثیر او وابسته باشد و یا اساسا او به عنوان یک رقیب عشقی به بحرانی برای ارژنگ بدل شود. در واقع داستانک های که به خط اصلی قصه در نهنگ عنبر 2 اضافه می شود موجب شده تا اصل قصه و سیر منطقی خط داستانی لابه لای این درهم تنیدگی های دراماتیک گم شود و هویت داستانی فیلم را دچار مشکل کند.

 

در نهایت پایان بندی فیلم که گویی فیلمساز قصد غافلگیری مخاطب را داشته با منطق و نظم دراماتیکی که خود قصه می سازد هماهنگی و سازگاری ندارد و منجر به دوپاره گی آن می شود. ضمن اینکه فیلم در یک فضای سورئال و حتی فانتزی هم قرار می گیرد که مرکز ثقل اثر را متزلزل کرده و چفت و بست درام را شل می کند. اگرچه زنده نگه داشتن ارزنگ می تواند بهانه و دلیلی برای تداوم این قصه و ساخت نهنگ عنبر 3 باشد. با این حال فیلم از پویایی و ریتم خوبی برخوردار بوده و اگر خوش ساختی قسمت اول را ندارد می تواند به عنوان یک فیلم سرگرم کننده و فان مخاطب را با خود همراه کند. این فیلم قابلیت های دراماتیک و حتی کمیک بیشتری داشت که در این قسمت توانست به فعلیت برسد و امیدوارم که اگر سامان مقدم قصد داشته باشد که نهنگ عنبر 3 را بسازد این حفره ها و خلاهای دراماتیک قصه را پر کرده و فیلم غنی تری روی پرده ببرد.