"داعش فکری" در کمین موصل پساداعش
عملیات بزرگ آزادسازی "موصل" اگرچه به موجودیت "داعش تروریستی" و خطر آن در این شهر پایان داد، اما خطر "داعش فکری و اعتقادی" همچنان این شهر و دیگر مناطق عراق را تهدید میکند.
عملیات بزرگ آزادسازی شهر «موصل»، مرکز استان «نینوی» در شمال غربی عراق تحت عنوان «قادمون یا نینوی» (نینوی میآییم) با مشارکت ارتش و نیروهای نظامی و امنیتی عراق و مشارکت تاثیرگذار و تعیین کننده نیروی بسیج مردمی عراق موسوم به «الحشد الشعبی» هفدهم اکتبر سال گذشته میلادی با فرمان «حیدر العبادی»، نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق و علی رغم مخالفتهای غیر مستقیم و دست اندازیهای علنی آمریکاییها و پافشاری جهت حضور در روند عملیاتها آغاز شد.
عملیات آزادسازی موصل به این جهت که پس از تصرف این شهر در دهم ژوئن سال 2014 میلادی توسط «ابوبکر البغدادی»، سرکرده گروه تروریستی تکفیری داعش به عنوان مرکز خلافت خود خوانده این گروه اعلام شده بود، از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
اهمیت دیگر عملیات آزادسازی موصل، کلید خوردن آن در برههای از زمان بود که عراق در اوج فعالیت داعش و حملات تروریستی و انتحاری آن بود که هر روز چندین نقطه از این کشور را هدف قرار میداد و این تصور را در افکار عمومی ایجاد کرده بود که دولت و دستگاههای نظامی و امنیتی عراق ضعیفتر از آن هستند که توان مقابله با این گروه و اقداماتش را داشته باشند، به گونهای که موجب شده بود، داعش از هدف بعدی خود مبنی بر حرکت به سمت «بغداد» و تصرف پایتخت عراق در قالب عملیات «بغداد میآییم» سخن گوید.
اما برخلاف تمام گمانهزنیهای آمریکایی – صهیونیستی و حمایتهای علنی و غیر علنی به عمل آمده از این گروه ارتش و نیروهای مسلح و امنیتی عراق و نقش انکار ناپذیر نیروهای الحشد الشعبی روز گذشته (جمعه) حیدر العبادی، فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در بیانیهای ضمن اعلام آزادسازی موصل رسما از پایان موجودیت داعش در این شهر خبر داد.
آیا شکست نظامی به معنای پایان داعش است
بیانیه دفتر نخست وزیری عراق و اظهارات حیدر العبادی رسما پایان موجودیت نظامی داعش در شهر موصل را اعلام میکرد، اما سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا پایان دادن به فعالیت نظامی داعش و بستن پرونده «داعش تروریستی» در این شهر و دیگر مناطق آزاد شده در استان نینوی، به موجودیت این گروه پایان میدهد و این غده سرطانی را در عراق ریشه کن میکند؟
مرحله پساداعش در عراق بسیار خطرناکتر از مرحله فعالیت داعش در این کشور است و تنها حربه مقابله با این توطئهها و خنثی سازی آنها بالا بردن سطح آگاهی و افزایش هوشیاری ملل و دولتهای منطقه نسبت به اهداف واقعی نهفته در پس این توطئه هاست.
بدون تردید ادامه حیات و بقای هر گروه و هر جریانی نه در گرو موجودیت نظامی آن، بلکه افکار و اندیشههای آن است. بنابراین ادامه حیات و بقای یک جریان بیش از آنکه وابسته به قدرت و توان نظامی و جنگندگی آن جهت محافظت از موجودیت مادیش باشد، مرهون قدرت و توانایی این گروه در نفوذ فکری و اعتقادی و تاثیر بر باورهای افراد جامعه است که موجب میشود، در تار و پود جوامع نفوذ کند.
در این حالت پایان موجودیت مادی یک گروه و جریان، هیچگاه به موجودیت روحی و معنوی چنین گروه و جریانی پایان نمیدهد، موضوعی که از زمان اعلام موجودیت رسمی داعش همواره و به طور موکد مورد توجه این گروه بوده است.
به همین دلیل اشتباه است، اگر داعش را تنها در پوشش «تروریستی» دید و از دیگر اشکال و قالبهای این گروه غافل ماند. در این راستا، آنچه هم اکنون شهر موصل و مناطق آزاد شده استان نینوی و دیگر شهرها و استانهای عراق را تهدید میکند، قالبهای دیگر داعش است که یا دیده نشده و یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
آنچه اکنون موصل پس از آزادسازی نظامی و تروریستی از داعش را تهدید میکند، «داعش فکری و اعتقادی» و «داعش فرهنگی» است. محرومیتها و تبعیضها که در جوامع بشری خود را در قالب فقر، بیکاری، بیسوادی و غیره نمایان میسازد، بهترین فرصت و مناسبترین بستر را برای نفوذ فکری و اعتقادی داعش و بازگشت مجدد آن به مناطق آزاد شده هموار میکند.
فراموش نکنیم، آنچه از موصل پساداعش برجای مانده، شهری ویرانه و محروم از سادهترین و کوچکترین امکانات رفاهی و خدماتی یا مردمانی رنج کشیده و مصیبت زده از سه سال حاکمیت داعش در مناطق خود هستند.
آنچه مردم موصل و دیگر مناطق آزاد شده عراق از سیطره داعش انتظار دارند، توجه بیش از پیش مسئولین به وضعیت زندگی و رسیدگی به مناطق محل سکونت آنهاست، در غیر این صورت ادامه سیاستهای اشتباه گذشته مانند به حاشیه راندن برخی مناطق و توجه صرف به مرکز و تبعیض در بهره مندی مناطق مختلف از امکانات دولت، نادیده گرفتن خواست قشر جوان جامعه، پایان دادن به سیاستهای طایفه گرایانه و تحریک آمیز تنها راه نفوذ و بستر مناسب برای بازگشت مجدد داعش به این مناطق را هموار خواهد کرد.
دومین خطری که موصل و دیگر مناطق عراق آزاد شده از اشغال داعش را تهدید میکند، نسلی از کودکان و نوجوانان عراقی است که نظام آموزشی داعش موجب شده تا اندیشهها و اعتقادات این گروه در تار و پود آنها نفوذ کند.
خطر این کودکان و نوجوانان به حدی است که صاحبنظران و کارشناسان از آنها تحت عنوان بمبهای غیر قابل کنترل جوامع بشری نام میبرند و تاکید میکنند، در صورتی که دولتها اصلاح آموزشی و تربیتی چنین کودکانی را نادیده بگیرند، آیندهای خطرناک در انتظار آنها خواهد بود، آیندهای نه تنها میتواند به موجودیت آنها پایان دهد، بلکه بقای جامعه بشری را با خطر مواجه خواهد کرد.
به موازات تهدیدات و چالشهای داخلی، تهدیدات و چالشهای خارجی نیز مطرح هستند که عدم توجه به آنها میتواند، به عواملی بسترساز جهت بازگشت داعش به عراق تبدیل شوند.
نقش مزدوری و نیابتی گروههای تروریستی منطقهای به طور عام و گروه تروریستی تکفیری داعش که ساخته و پرداخته آمریکا و رژیم صهیونیستی با دلارهای نفتی شیوخ وهابی خلیج فارس هستند، حامیان منطقهای و بین المللی این گروهها ملزم میکند تا تحقیق اهداف و خواستههایشان در کشورهای منطقه به حمایت و پشتیبانی همه جانبه از این گروهها از جمله داعش ادامه دهند.
در این راستا، ساده انگاری است، آمریکاییها و صهیونیستها به شکست داعش در موصل و یا دیگر نقاط عراق رضایت داده باشند، مگر آنکه در پس این موفقیت توطئههای بزرگتر و خطرناکتر برای ملل و دولتهای منطقه تدارک دیده شده باشد.
لذا گزافه نیست، اگر گفته شود، مرحله پساداعش در عراق بسیار خطرناکتر از مرحله فعالیت داعش در این کشور است و تنها حربه مقابله با این توطئهها و خنثی سازی آنها بالا بردن سطح آگاهی و افزایش هوشیاری ملل و دولتهای منطقه نسبت به اهداف واقعی نهفته در پس این توطئه هاست.
آغاز دور جدیدی از دامن زدن به اختلافات شیعی – سنی و فتنه انگیزیهای طایفهای، راه اندازی امواج جدیدی از نارضایتیهای مردمی و حکومتی، افزایش حمایت و پشتیبانی همه جانبه از داعش همه و همه از مهمترین راهبردهای آمریکایی – صهیونیستی در مرحله پسا داعش در عراق و موصل است که مقابله با آنها تنها با حفظ وحدت و یکپارچگی ملی و بالا بردن آگاهیها و سطح هوشیاریها امکان پذیر است.