نقش مذهب در مواجهه با کمونیسم در افغانستان
به دنبال کودتای کمونیستی 7 ثور (اردیبهشت) 1357 ه.ش و سپس اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی؛ مردم مسلمان افغانستان فارغ از هرگونه نژاد و زبان، در مقابل حکومت کمونیستی و برای دفاع از کشور اسلامی افغانستان در برابر تجاوز اتحاد جماهیر شوروی، دست به جهاد و قیام همه جانبه زدند و تا ریشه کن کردن تفکر کمونیستی شوروی سابق از پای ننشستند.
چکیده:
کشور افغانستان با توجه به موقعیت استراتژیکی خود در طول تاریخ، همواره مورد آماج حملات ایدئولوژیکی و نظامی بیگانگان بوده است؛ در این میان بررسی ورود ایدئولوژی کمونیستی و حملهی نظامی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا با مقاومت مذهبی و همهجانبهی مردم مسلمان افغانستان به دور از هرگونه تعصب قومی-مذهبی مواجه شد و نمونهی بارزی از ایستادگی و همدلی اسلامی در مقابل تفکرات الحادی را در عصر حاضر رقم زد.
پس از کودتای 7 ثور (اردیبهشت) سال 1357 ه.ش و در پی مخالفت علنی ترهکی با آموزههای اسلامی، مردم مسلمان افغانستان که غالباً از دو مذهب شیعه اثناعشری و سنی حنفی میباشند، با هدایت و روشنگری علمای دینی خود دست به قیام علیه دولت کمونیستی و الحادی ترهکی زدند؛ علمای دین با توجه به موقعیت و قدر و منزلت اجتماعیشان نزدم عموم مردم، به تبیین ضرورت دفاع و نبرد پرداخته و به آن مشروعیت بخشیدند، ایشان با صدور فتوای جهاد علیه رژیم کمونیستی، آغازگر بسیاری از قیامهای ضد الحادی شدند که از آن جمله میتوان به قیام 24 حوت (اسفند) سال 1357ه.ش و نیز قیام دوم سرطان (تیر) 1358ه.ش اشاره کرد. به دنبال فراگیر شدن قیامها و تقاضای دولت کمونیستی از شوروی، این کشور به عنوان حامی اصلی دولت کمونیستی عملاً در تاریخ 3 دی 1358ه.ش به افغانستان لشکرکشی کرد. این لشکرکشی موجب اتحاد بیش از پیش ملت مسلمان افغانستان و تغییر شکل قیام داخلی به جهاد در مقابل کفار شد. از جمله آثار دیگر این تهاجم نظامی، اجتماع مجاهدین مسلمان از سایر دول اسلامی برای جهاد علیه کفر بود؛ این اجتماع در پی صدور فتوای جهاد توسط علما و اندیشمندان مسلمان و سازماندهی فرایند جهاد توسط اشخاصی نظیر دکتر عزام فلسطینی، شیخ عمر عبدالرحمان مصری و اسامه بن لادن عربستانی، صورت گرفت؛ به اعتقاد ایشان این نبرد، تقابل کمونیسم و اسلام بوده لذا دفاع از دارالاسلام در مقابل کفار را بر هر مسلمانی واجب شمردند. سرانجام با رشادتهای مجاهدین، حضور 9 سالهی ارتش سرخ در افغانستان با ناکامی همراه شد و در ادامه طومار دولتهای کمونیستی در افغانستان با کنار رفتن دکتر نجیب الله در سال 1371 ه.ش، در هم بسته شد.
نوشتار حاضر در قالب سه فصل و با استفاده از شیوهی کتابخانهای به بررسی این یافتهها میپردازد؛ فصل اول، به بیان کلیات و تعریف مفاهیم کلیدی پرداخته شده و فصل دوم دیدگاه مذاهب اسلامی در باب سرزمین اسلامی و صیانت از آن را بررسی میکند و در نهایت فصل سوم عهدهدار بررسی عملکرد مذاهب اسلامی در مواجهه با کمونیسم در افغانستان میباشد.
کلمات کلیدی
افغانستان، اسلام، مذهب، جهاد، کفر، دارالاسلام، کمونیسم
این تحقیق در کتابخانه مدرسه عالی امام خمینی ره واقع در میدان جهاد قم موجود می باشد.
محمد ظاهر رضایی کارشناس ادیان و مذاهب دانش آموخته جامعه المصطفی العالمیه