تبیان، دستیار زندگی
در تربیت مؤثر ، وجود حد و مرز برای بچه ها ضروری به نظر می رسد. اگر ما آنها را درست راهنمایی كنیم، فرزندانمان آماده پذیرش می شوند. چرا كه اساساً بچه ها مایلند والدین خود را خشنود سازند. اما اكثر ما در تعیین حد و مرز برای كود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرف شنوی كودكان

در تربیت مؤثر ، وجود حد و مرز برای بچه ها ضروری به نظر می رسد. اگر ما آنها را درست راهنمایی كنیم، فرزندانمان آماده پذیرش می شوند. چرا كه اساساً بچه ها مایلند والدین خود را خشنود سازند. اما اكثر ما در تعیین حد و مرز برای كودكانمان مهارتی نداریم. زیاد صحبت می كنیم ، بسیار عاطفی برخورد می كنیم و نمی توانیم به طور واضح منظور خود را بیان كنیم. اگر می خواهید فرزندانتان از شما حرف شنوی داشته باشند ، مثلاً كتك كاری نكنند، اسباب بازیهایشان را مرتب كنند یا به موقع به رختخواب بروند، بهتر است ده  راهبرد زیر را به كار گیرید.

1- واضح و روشن صحبت كنید.

والدین برای حد و مرز گذاشتن و ادب كردن فرزندانشان سربسته و مبهم صحبت می كنند ، می گویند « مؤدب باش، اذیت نكن ، شلوغ نكن » . این راهنمایی های كلی برای هر كودكی معنی خاصی دارد. بچه ها از ما می خواهند ، انتظاراتمان را به طور روشن و واضح بیان كنیم. حد و مرز مشخص به كودك می گوید دقیقاً چگونه باید رفتار كند. مثلاً در " كتابخانه آهسته صحبت كن ، وقتی از خیابان عبور می كنیم دست مرا بگیر یا موقع غذا حرف نزن". این راهبرد  در واقع میزان پذیرش و حرف شنوی كودكتان را افزایش می دهد.

2- انتخابهای دیگر را به كودك پیشنهاد كنید.

در بسیاری موارد می توانید به فرزندتان فرصت یك انتخاب محدود شده بدهید تا خودش تصمیم بگیرد چگونه دستورات شما را انجام دهد. گاهی آزادی عمل در تصمیم گیری ، به كودك احساس قدرت و تسلط می دهد كه به تدریج مقاومت در برابر والدین را كاهش دهد. به طور مثال به او بگویید : « الان وقت استحمام است. می خواهی دوش بگیری یا در وان حمام كنی ؟ » « می خواهی نیم ساعت صبح ، نیم ساعت بعدازظهر ریاضی تمرین كنی ؟ یا یك ساعت صبح ؟ »

از این رو والدین بهتر و سریع تر می توانند به كودك خود پیشنهاداتی بدهند. آنها انتخاب محدودی برای كودكان تعیین می كنند. اما می توانند تغییراتی در آن پدید آورند. به عبارتی دیگر این گونه انتخابها محدود ، اما تغییر پذیرند.

3- قاطع باشید .

زمانی كه عدم پذیرش و سرپیچی رخ داده باشد و شاید كودك به خودش یا دیگران آسیب برساند. به موقعیت محدوده كننده قاطع نیاز داریم. یك محدودیت قاطع به كودك می گوید باید رفتار نامطلوبش را متوقف كند و فوراً حرف شما را بپذیرد.

مثلاً : « همین الان برو تو اتاقت » ، « بس كن اسباب بازیهایت را پرت نكن » . البته این قاطعیت از طریق جدیت در چهره و صدا به خوبی نمایان می شود. همان طور كه نرمش بیش از حد والدین برای كودك مفید نیست ، رفتار خصمانه والدین نیز برای آنها مضر است. اما قاطعیت مرز بین نرمش بیش از حد و رفتار خصمانه است.

4- بر نقاط مثبت فرزندان تأكید كنید.

بچه ها بیشتر پذیرای فرمانهای مثبت هستند تا منفی. به طور كلی بهتر است واضح و روشن به كودك بگویید باید چه كار كند . دستورات منفی مثل نرو، نریز ، نكن به كودك می گوید چه چیزی قابل قبول نیست ، اما رفتاری كه از او انتظار می رود را بیان نمی كند. والدین مستبد اغلب از فرمانهای منفی استفاده می كنند، در حالی كه والدین موفق دریافته اند بیشتر باید از فرمانهای مثبت استفاده كنند.

5- بی طرفی خودتان را اعلام كنید.

وقتی می گویید : « الان برو بخواب » ممكن است نیروی كشمكش شخصی بین او و شما ایجاد شود. روش بهتر این است كه دستورات را به حالت غیر شخصی بیان كنید. به طور مثال به او بگویید « ساعت نه است و وقت خواب تو » و به ساعت اشاره كنید. در این حالت هر اعتراض و حس ناخوشایندی پدید بیاید، بین كودك و ساعت است ، نه بین او و شما. یا هنگامی كه به او می گویید«:  خانه جای توپ بازی نیست» او از این قاعده ناراحت می شود نه از شما .

6- توضیح دهید چرا محدودیت لازم است.

مردم وقتی در مورد قاعده یا دستوری توجیه شوند ، بهتر می توانند آن را بپذیرند ، اما در غیر این صورت آن را مستبدانه می پندارند. بنابراین هنگامی كه برای اولین بار كودك را در موقعیت محدود كننده قرار دادید توضیح دهید چرا فرزندتان باید آن را بپذیرد. شناخت علت قواعد، باعث می شود رفتار مناسب در كودك درونی شود. یعنی تمایلات درونی اش، او را مطیع قوانین خانواده می سازد. برای بیان علت قوانین به جای این كه از توضیحات طولانی ، كه بچه ها را خسته می كند، استفاده كنید. به طور خلاصه ، دلیل یك دستور را بیان كنید. مثلاً : "دیگران را نزن ! چون بدنشان درد می گیرد"  یا " وقتی اسباب بازی را از دست بچه های دیگر می گیری ، آنها ناراحت می شوند، چون هنوز بازیشان تمام نشده است. "

7- چاره دیگری پیشنهاد كنید.

هرگاه رفتار كودكی را محدود كردید، سعی كنید به یك فعالیت قابل قبول دیگر اشاره كنید. از این طریق شما مستبد به نظر نمی رسید و فرزندتان حس نمی كند كسی اختیارش را سلب كرده است و احساس محرومیت هم نمی كند. بنابراین می توانید بگویید : « پسرم نمی توانی قبل از شام شكلات بخوری ، اما بعد از شام می توانی بستنی و هم شكلات مورد علاقه ات را بخوری » با پیشنهاد چاره ی دیگر می توانید ، هنگامی كه احساس كودك شما قابل پذیرش است، او را تربیت كنید.

8- در تربیت كودكان ثابت قدم باشید.

تعیین حد و مرز برای كودكان ، هنگامی مؤثر است كه این قوانین ثابت باشند. به عبارت دیگر، در هر خانه باید ضوابط خاصی حاكم باشد و والدین همواره به آن پایبند باشند و آن را تغییر ندهند. مثلاً اگر ساعت خواب ، یك شب هشت و شب دیگر هشت و نیم  و شب بعد نُه باشد ، به جای همراهی ، مقاومت بچه ها را در پیروی از این برنامه به دنبال خواهد داشت. سختی این روش در این است كه قوانین مهم و روزمره خانواده باید هر روز به موقع اجرا شوند تا تأثیر گذار شوند.

9- رفتار ناپسند را تذكر دهید.

مهم نیست بدرفتاری كودك چه باشد، ما باید برای او روشن كنیم كه رفتارش را ناپسند می دانیم و آن را قبول نداریم. بنابراین به جای این كه بگوییم « پسر بد» یعنی خودت را قبول نداریم، باید بگوییم « كتك كاری نكن » یعنی رفتارت را رد می كنیم.

10- احساسات و عواطف خود را كنترل كنید.

بنا به گزارش پژوهشگران ، هنگامی كه والدین عصبانی هستند ، فرزندان خود را شدیداً تنبیه می كنند و بیشتر از قبل مورد آزار زبانی و بدنی قرار می دهند ، گاهی اوقات به جای خشونت و رفتار خصمانه باید آرامش خود را حفظ كنیم، نفس عمیق بكشیم و تا ده بشماریم . اساساً تربیت یعنی آموزش رفتار صحیح به كودكان ، اما اگر شما عصبی یا احساساتی باشید نمی توانیدآموزش را به طور مؤثر انجام دهید. مثلاً به جای این كه به كودك خود حمله كنید و حرف ناشایستی به او بزنید  بهتر است یك لحظه صبر كنید ، بعد با آرامش از او بپرسید « اینجا چه خبر است؟ » . همه ی كودكان به راهنمایی والدین برای شناخت رفتار پسندیده نیاز دارند. مهارت ما در ایجاد قوانین و محدودیتها ، همكاری بیشتری از جانب فرزندان برای ما به ارمغان می آورد.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.