تبیان، دستیار زندگی

از مهمان محوری به موضوع محوری

درباره تغییرات ماه عسل 96
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از مهمان محوری به موضوع محوری

درباره تغییرات  ماه عسل 96

اینکه یک برنامه تلویزیونی پیش از شروع خود، اعلام برنامه می کند یعنی توانسته به یک برند تلویزیونی بدل شود و صاحب هویت و شناسنامه رسانه ای است و مخاطبان علاقمندی دارد که می خواهند بدانند امسال چه ارمغانی برای آنها آماده کرده است. این را باید به فال نیک گرفت.

سید رضا صائمی- بخش سینما و تلویزیون تبیان
ماه عسل

ناصر کریمیان مدیر گروه اجتماعی شبکه سه اعلام کرده:« عوامل این برنامه یک سالی است که روی سوژه‌های آن کار می‌کنند و سعی کردیم ماه عسل ۹۶ به لحاظ فرم و ساختار با سال‌های پ‍یش متفاوت باشد.» اتفاقا این نقدی است که خیلی ها از جمله نگارنده در سالهای قبل نسبت به برنامه ماه عسل مطرح کرده بود. اینکه ماه عسل برای اینکه در شیب تکرار نیفتد و به یک کلیشه تلویزیونی بدل نشود نیازمند تغییر ساختاری و فرمیک است. ماه عسل را می توان در ذیل برنامه های اجتماعی با گرایش دینی قرار داد که در ذات خود اخلاق دینی را محور روایت خود قرار داده و با زبان مدرن و البته مصداق های عینی به این مساله می پردازد. 

اگرچه خود این ساختار و زبانی که ماه عسل همواره دنبال کرده در نسبت با مضمون و رویکرد برنامه نوعی خلاقیت و نوآوری محسوب می شده و به ویژه در مقایسه با نمونه های مشابه یک حرکت رو به جلو است اما خود سالهاست که در چارچوب همین نوآوری قرار گرفته و نیازمند تغییر از درون است. اتفاقا ما در مضمون و تولید متن و محتوی کمتر مشکل داریم و غنی بودن معارف دینی و تجربه های اجتماعی،پشتوانه نظری و عملی خوبی برای برنامه سازی است مشکل ما همیشه در فرم و ارائه و شیوه های پرزنت کردن مضامین است. با این حال توانمندی احسان علیخانی در اجرا تا حدود زیادی این خلا را جبران کرده و از طریق مجری محوری، ضعف های اجرایی را کاهش داده است. شاید یکی از تغییراتی که باید اعمال شود پرهیز از مجری محوری است و اینکه مجری کمتر حرف بزند و بیشتر به موضوع برنامه پرداخته شود. 

البته آقای کریمیان اشاره کرده امسال موضوع محوری جایگزین سوژه محوری است و این به این معناست که ماه عسل از مهمان محوری اش می کاهد و به موضوع می پردازد. اگر از مجری محوری هم کاسته شود آنگاه توازن و تعادل بهتری در ساختار اجرای و نوآوری تازه رخ خواهد داد. کریمیان گفته:« نوع روایت قصه‌های ماه عسل امسال متفاوت است و یک موضوع را از زوایای مختلف روایت می‌کنند؛ برای مثال با افرادی که اعتیاد را ترک کرده اند، اعتیاد دارند و در آستانه اعتیاد هستند به گفتگو می‌پردازند و از سوژه محوری به موضوع محوری روی آورده‌اند.» گرچه اجرای جذاب بدون توانمندی‌ها و هوشمندی مجری ممکن نیست اما جنس اجرا و فراز و فرودهایش بی‌تأثیر از مقتضیات برنامه نیست و شاید درست در همین نقطه است که ضعف و قوت‌های ماه عسل به هم پیوند خورده و تلاقی پیدا می‌کند.

با رفتن به سراغ موضوع و پررنگ کردن آن، خود موضوع برجسته تر می شود و از مظان اتهام به سانتی مانتالیسم مذهبی رهایی می یابد. این نیازی بود که باید به دست خود ماه عسل پاسخ داده می شد. ماه عسل خود باید به دست خویش دست به ساختارشکنی زده و خود ترمیمی کند.

 

به این معنی که موافقان و منتقدان برنامه، مرکز ثقل تمجید یا انتقاد خود را روی همین نقطه مرکزی می‌گذارند. آنهایی که فارغ از علاقه به مجری و شیوه اجرایش ماه عسل را دوست دارند، به دلیل احساسی و تراژدیک بودن آن است و این که حرف دلشان را می‌زند، با آن همذات‌پنداری می‌کنند و با گریستن پای برنامه سبک شده و حالی عوض می‌کنند و مخالفان درست همین نقطه قوت موافقان را نقطه ضعف آن دانسته و معتقدند ماه عسلی‌ها تلاش می‌کنند با گرفتن اشک از مخاطبان، خود را سرپا نگه داشته و از نقطه ضعف مخاطب برای نقطه قوت خود بهره بگیرند.آنها می‌گویند این سبک از اجرا یک نوع مداحی مدرن است، خیلی شیک و اتو شده و با کلاس! حالا با این تغییر ساختاری می توان از احتمال و درصد این نقد کاست. با رفتن به سراغ موضوع و پررنگ کردن آن، خود موضوع برجسته تر می شود و از مظان اتهام به سانتی مانتالیسم مذهبی رهایی می یابد. این نیازی بود که باید به دست خود ماه عسل پاسخ داده می شد. ماه عسل خود باید به دست خویش دست به ساختارشکنی زده و خود ترمیمی کند. 

 

باید با اضافه‌کردن بخش‌های جدید، دکوراسیون و طراحی صحنه و استفاده از رنگ‌های شادتر، فضای مفرح‌تر و چشمنوازتری فراهم کند تا عسل بودن ماهعسل بیشتر احساس شود. گرچه امسال این صدفی که سقف برنامه است واجد المان‌های زیباشناختی است، اما فضا و رنگ و لعاب برنامه غم دارد و حزن‌انگیز است. نشانه‌های هیجان‌های مثبت و شادی بخش در آن کم است و به عنصر گرمتری نیازمند است. در واقع ماه عسل بدون بازنگری در ماهیت و ساختار خویش نمی‌تواند ماندگار شود. یا باید در اوج خداحافظی کند یا خود را نوسازی و تجدید کند و حالا این اتفاق، تمرین شده است باید دید حاصل این تغییر چیست.