مصدق و قطع روابط ایران و اسراییل
وب سایت فرهنگی اطلاعرسانی تبیان همزمان با روزهای داغ تبلیغات ریاست جمهوری، به بازخوانی خاطرات مرحوم مصدق در قطع روابط با اسرائیل پرداخت.
هومن بهلولی- روابط عمومی
به گزارش تبیان، بخش تاریخ ایران و جهان موسسه فرهنگی اطلاعرسانی تبیان این مقاله را بر اساس روایات تاریخ معاصر تهیه و منتشر کرده است.
فهیمه سادات آقامیری در این مقاله می نویسد:«موضوع شناسایی اسرائیل از سوی ایران، از همان بدو امر مورد اعتراضات مختلفی به خصوص از جانب کشورهای عربی قرار گرفت. دوره نخستوزیری دکتر مصدق در هشتم اردیبهشت ١٣٣٠ آغاز شد. براساس اسناد وزارت امور خارجه ایران، از همان روزهای آغاز کار دولت مصدق، روزنامههای جهان عرب فعالیتی پیگیر را در جهت لغو شناسایی اسرائیل توسط ایران به کار بستند. چشم امید آنها نیز به آیتالله کاشانی، که او را پرچمدار مبارزه با استعمار انگلستان در ایران به شمار میآوردند، دوخته شده بود. در عین حال در همین مقطع، حسین مکی در نطقی در مجلس شورای ملی، به موضوع شناسایی اسرائیل در زمان محمد ساعد بهشدت حمله کرد و انجام این عمل را فقط با دریافت رشوه از سوی نخستوزیر وقت (ساعد) امکانپذیر دانست. طی روزهای پس از آن روزنامههای کشور عراق نیز به این موضوع پرداختند و از روحانیون عراقی خواستند آنها هم به پیروی از علمای مصر، سوریه و لبنان نامهای به آیتالله کاشانی در باب قطع روابط بین ایران و اسرائیل بنویسند. کشورهای عربی به مقامات دولت مصدق اطلاع دادند که در صورت بازپسگیری شناسایی اسرائیل از سوی دولت ایران، آنها نیز در جریان اختلافات ایران و انگلستان بر سر مسئله نفت، از موضع ایران حمایت خواهند کرد. در همین زمان بود که آیتالله کاشانی در مصاحبهای با روزنامه المصری بغداد گفت که فسخ شناسایی اسرائیل توسط ایران حتمی است. در پی این سخنان، باقر کاظمی، وزیر امور خارجه کابینه مصدق، نیز در شانزدهم تیر ۱۳۳۰ در مجلس حاضر شد و تصمیم دولت مبنی بر تعطیلی کنسولگری ایران در بیتالمقدس را به اطلاع نمایندگان رساند.
باقر کاظمی تلاشهایی را در جهت تعطیلی فعالیت آژانس یهود در ایران انجام داد. در همان زمان محسن المومن، خبرنگار روزنامه المصری، مصاحبه مفصلی با آیتالله کاشانی کرد. در بخشی از این مصاحبه، کاشانی در پاسخ به سوالی راجع به خطرناکبودن وجود اسرائیل برای ایران و عالم اسلام، گفت: به نظر من اسرائیل خطر امنیتی برای ایران ندارد ولی نسبت به کشورهای اسلامی ـ عربی خطر زیادی دارد و وجود این دولت پوشالی به منزله زخمهایی است که روی دول اسلامی را زشت کرده و جز با عمل جراحی نمیتوان آثار این زخمها را از صحفه تاریخ خاورمیانه زدود.در این میان مجلس شورای ملی نیز با مصدق هماهنگ عمل کرد و با اجماعی که میان قوای گوناگون پدید آمد فسخ شناسایی دولت اسرائیل عملی شد. چنین اجماعی میان دو قوه مقننه و اجرایی در فاصله سالهای 1320 تا 1332 که ساختار قدرت در ایران بسیار شکننده و تا حدود زیادی تحت تاثیر نیروهای بین المللی بود، اتفاق نادری به شمار میآمد. به تعبیری این مسئله به وضوح نمایانگر حساسیت ملت ایران راجع به این موضوع مهم جهان اسلام بود؛ مسئلهای که با توجه به باز بودن نسبی فضای سیاسی آن روزگار و فعالیت جامعه مدنی ایران، به آن جامه عمل پوشانیده شد و دولت دموکراتیک و مردمی مصدق به این خواست ملت مسلمان ایران پاسخ گفت.»
متن کامل این مقاله در اینجا قابل مشاهده است.