تبیان، دستیار زندگی
ی  پس از شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران وفادارش در كربلا به دست سپاهیان یزید بن معاویه و عدم یارى آن حضرت از سوى مسلمانان و دوستداران اهل بیت(ع) ، یك حالت سرخوردگى و پشیمانى در مسلمانان پدید آمد. در شهر كوفه كه ب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آثار نهضت عاشورا : قیام توّابین در سال 65 هجری قمری

پس از شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران وفادارش در كربلا به دست سپاهیان یزید بن معاویه و عدم یارى آن حضرت از سوى مسلمانان و دوستداران اهل بیت(ع) ، یك حالت سرخوردگى و پشیمانى در مسلمانان پدید آمد. در شهر كوفه كه بزرگترین مركز شیعیان عالم اسلام بود، ندامت و پشیمانى شیعیان، به خاطر عدم نصرت امام حسین(ع) و تنها گذاشتن وى در كربلا، شدت بیشترى داشت و از این بابت، خودشان را سرزنش كرده و خطاكار مى‏دانستند.

آنان، پس از مراسم‏هاى عزادارى امام حسین(ع) و گفت و گوهاى جمعى، به این نتیجه رسیدند كه این ننگ و ندامت را نمى‏توانند از خود دور كنند، مگر با كشته شدن در راه اهداف اباعبدالله الحسین)ع(، و گرفتن انتقام از قاتلان وى.

رهبرى این جنبش را چند تن از سران سالخورده شیعه عراق بر عهده داشتند، كه معروفترین آنان عبارت بودند از: سلیمان بن صرد خزاعى، عبدالله بن وال تمیمى، رفاعة بن شداد بجلى، عبدالله بن سعد ازدى و مسیّب بن نجبه فزارى.

قیام توابین از سال 61 قمرى، پس از شهادت امام حسین)ع(، شكل گرفت و به تدریج فراگیر شد و طرفداران بسیارى پیدا كرد و به مدت چهار سال شكل‏گیرى جنبش، نیرو و امكانات قابل توجهى فراهم گردید. بدین منظور رهبران قیام، نخستین روز ربیع الثانى سال 65 قمرى را آغاز رسمى حركت خود از شهر بزگ كوفه تعیین كردند. در این زمان، "یزید بن معاویه" به هلاكت رسیده بود و "مروان بن حكم" در شام و غرب عالم اسلام و "عبدالله بن زبیر" در مكه و شرق و جنوب عالم اسلام، حكمرانى مى‏كردند و شهر كوفه درسیطره عبدالله بن زبیر و طرفدارانش قرارداشت .

در آغاز، عده‏اى درصدد درگیر كردن توابین با عامل عبدالله بن زبیر در كوفه را داشتند، ولى با زیركى "عبدالله بن زبیر انصارى"، استاندار وقت كوفه و اعلام پشتیبانى وى از توّابین، هیچ گونه جنگى در كوفه به وقوع نپیوست و توّابین كه تعدادشان چهار هزار رزمنده عاشق شهادت بود، از كوفه به "پادگان نخیله" و از نخیله به سوى كربلا حركت كردند و مدتى در آن جا به سوگوارى پرداختند و بسیار گریه و ناله كرده و از خداى سبحان، به خاطر گناه و جرم خویش، طلب غفران نمودند و آن گاه به سوى سرزمین " جزیره (بین النهرین) " رهسپار شدند و در منطقه " عین الوردة " با سپاهیان مروان بن حكم به فرماندهى "عبیدالله بن زیاد" مواجه شدند.

در آغاز، گروهى از توّابین به فرماندهى "مسیب بن نجبه فزارى" با گروهى از سپاه عبیدالله بن زیاد درگیر شدند و با مجاهدت و دلاورى‏هاى توّابین، سپاه عبیدالله متحمل شكست سنگین شد و بسیارى از شامیان كشته و بسیارى زخمى گردیدند و تنها عده‏اى، موفق به فرار از صحنه نبرد شدند.

عبیدالله بن زیاد، كه تعداد سى هزار نفر از شامیان را فرماندهى مى‏كرد، براى بار دوم، سپاهى به استعداد دوازده هزار مرد جنگنده به فرماندهى "حصین بن نمیر" به نبرد توّابین فرستاد و این بار نیز پیروزى با خداجویان توّابین بود ولى تاریكى شب، مانع پیروزى نهایى آنان گردید. امّا بار سوم، عبیدالله بن زیاد در همان شامگاه با تمام نیرو و تجهیزات جنگى به نبرد توّابین شتافت و جنگ خونینى میان طرفین شعله ورگردید. سلیمان بن صرد كه با سپاهى سنگین از دشمن روبرو شده بود، از زین اسب به پایین آمد و شمشیرش را ازغلاف بیرون آورد وغلاف آن را شكست و به یاران خود گفت: عبادالله! من اراد البكور الى ربّه، و التّوبة من ذنبه، و الوفاء بعهده، فالیّ؛ اى بندگان خدا! هر كسى مى‏خواهد كه بامداد فردا در نزد پروردگارش باشد، از گناه و جرمش توبه كند و به پیمان خویش وفا كند، پس با من بیاید.

در این هنگام، تعداد زیادى از یاران او از اسب پیاده شده و بى‏باكانه به صفوف عظیم دشمن زدند.

تعداد اندك شهادت طلبان توّابین، صحنه میدان را بر انبوه جنایتكاران شام، تیره و تنگ كردند و اگر پیروزى‏هاى آنان به همان صورت ادامه مى‏یافت، پیروزى نهایى نصیب آنان مى‏شد، ولى شامیان، به جاى نبرد تن به تن، توّابین را آماج تیرهاى بى‏امان خویش قرار دادند و در این میان فرمانده شجاع توّابین، یعنى "سلیمان بن صرد"، مورد اصابت تیر "یزید بن حصین بن نمیر"، قرار گرفت و دلاورانه به شهادت رسید و پس از او، "مسیّب بن نجبه" فرماندهى توّابین را بر عهده گرفت ولى پس از مبارزاتى، او نیز به شهادت رسید.

از آن پنج فرمانده و امیر توّابین، هر كدام پس از دیگرى، فرماندهى را بر عهده گرفته و با سربازان عبیدالله بن زیاد به نبرد پرداختند، ولى در میان میدان به شهادت رسیدند و تنها "رفاعة بن شداد بجلى"، به همراه عده‏اى اندك از توابین، از تاریكى شب استفاده كرده و خود را از آن واقعه هولناك، نجات داده و به كوفه برگشتند و در قیام مختار بن ابى عبیده ثقفى، كه پس شهادت توابین، به وقوع پیوست، شركت نمودند.