شخصیت علمی، فرهنگی مولای متقیان امیرالمومنین (علیه السلام)
صدای درخواست امیرالمومنین (علیه السلام) که با تضرع از مردمش می خواست تا از علم و معرفتش سرمست شوند، در میان همهمه حاضران گم و پنهان شد و پس از آن یا سوال بی ربط و بی محتوای شخص کوته فکری از دست رفت و تمام شد.
فقط اثری از آن در کتب تاریخی به جای ماند، تا در سالهایی دور و در روزگاری دیگر، دانشمند سنی مذهبی چون ابن ابی الحدید بگوید:
این ادعایی است که در طول تاریخ بشریت فقط شخصیتی مثل علی بن ابی طالب (علیه السلام) کرده است و می تواند بکند.
همانا این سیر انسان های متکامل و رشد یافته است که ضمن رعایت اصل اعتدال و پرهیز از هر گونه افراط و تفریط در گرایش به یکی از این جنبه ها، همه ابعاد وجودی خویش را در حد اعلای خود پرورش می دهد. به گواهی تاریخ، امیرالمومنین (علیه السلام) در رشته های گوناگون از علوم عقلی و نقلی، طبیعی و ماوراء الطبیعه، ریاضیات و اخلاق و اقسام فنون و حرفه های دیگر تخصص داشته اند، که برخی از آن ها را بر می شماریم:
- ساخت نخستین مدرسه اسلامی در صفه و تدریس در آن مدرسه؛
- انجام معالجات پزشکی: جذام، ضدعفونی، امراض داخلی؛
- تدوین قرآن کریم؛
- ابداع علم صرف و نحو عربی و علم تجوید و تعلیم این علوم؛
- ستاره شناسی و جهت یابی در شب (نخستین بار در راه جلولا و نهاوند برای لشکر مورد بهره برداری قرار گرفت)؛
- تدریس زبان خارجی: زبان پارسی ساسانی، زبان سریانی و...؛
- دعوت امیرالمومنین (علیه السلام) به دانشگاه جندی شاپور خوزستان جهت تدریس ادبیات، طب و علوم دیگر که به علت وقوع جنگ صورت نگرفت.
- تعلیم مدیریت؛ هر کس را که برای اداره قسمتی از کارهای حکومتی و دولتی می فرستادند، پیش از آن می بایست کلاس مدیریت را می گذراند. این مدرسه در مدینه قرار داشت و یکی از بارزترین تعلیمات مدیریت، نامه حضرت (علیه السلام) به مالک اشتر است؛
- تسلط و تکلم به لهجه ها و زبان ملت های جهان، حتی گویش های محلی که البته غیر از عربی، تکلم به زبان های فارسی، ترکی، عبری، لاتین و هندی در تاریخ زندگی ایشان درج گردیده است.
- ترجمه کتب علمی: حضرت (علیه السلام) «قراباذین» اثر دانشمندان دانشگاه جندی شاپور را از پارسی به عربی برگرداند و راه را برای دیگران گشود.
- تدریس علوم اسلامی از جمله: عرفان، فقه، علوم قرآنی، فلسفه و ... در سنین جوانی؛
سوگند به خدا! من فاطمه زهرا (علیهاالسلام) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به کاری ننمودم؛ او نیز مرا خشمگین نکرد و هیچ گاه موجب ناخشنودی من نشد... من هر گاه به چهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نگاه می کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف می شد
- تسلط کامل بر تورات و انجیل علاوه بر قرآن که خود قرآن ناطق بود؛
- شناخت تاریخ گذشتگان و تاریخ ملل دیگر از جمله ایران و تاریخ آن؛
- برگزاری کلاس تعلیم قضاوت و استوار ساختن اصول محاکمات حقوقی و جزایی؛
جدا از تخصص هایی که در رشته های پیشین ذکر شد، مولا امیرالمومنین (علیه السلام) را می توان یکی از بزرگ ترین نویسنده ها و خطبای تاریخ ادبیات عرب نام برد. به شهادت تمام ادبا و عقلای تاریخ، نهجالبلاغه اثری است که از قرآن، کلام الهی، فروتر و از کلام بشر، فراتر است.
به غیر از قرآن منسوب به مولای متقیان، ایشان نخستین نویسنده در تاریخ اسلام هستند و پس از ایشان است که سلمان فارسی، ابوذر غفاری، اصبغ بن نباته و عبدالله بن ابی رافع نیز به تألیف کتب اسلامی پرداختند. مولا امیرالمومنین (علیه السلام) دروازده کتاب تألیف نمود که موضوع آن ها: علوم قرآنی، پیشگویی حوادث عالم، احادیث پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم)، واجبات دین، ابواب فقه، علوم سیاسی اجتماعی، مباحث مدیریتی، وصیت نامه به محمد حنفیه و دیوان شعر است.
بیشتر آن ها هم اکنون از جمله میراث امامت محسوب شده و نزد حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) موجود است.
البته باید توجه داشت همه علومی که پیش از این ذکر شد، مواردی بودند که زمینه و شرایط اجتماعی آن روز اجازه بروز این علوم را به مولای متقیان داد؛ چه بسا اگر ذهن و معرفت مردم و ظرف علمی جامعه، ظرفیت و یا زمینه بروز بیش از این را داشت، مواردی بیش از آنچه ذکر شد، از سیره مولا امیرالمومنین (علیه السلام) به ظهور می رسید و با اینکه چه بسا علوم دیگری هم به دست بشر می رسید که به دلیل همین نبودن ظرفیت ها از دسترس بشریت به دور مانده و در سینه پر نورشان به امانت مانده است تا رسیدن زمان آن، أنشاءالله.
چرا که امام مخزن علم الهی است و تمام اسرار و رموز هستی در نزد او موجود است، ولی چون تسلیم محض خداست هر گاه خداوند بخواهد از آن علم استفاده خواهد کرد.
ابن عباس درباره دانش آن حضرت می گوید:
ما علمی و علم اصحاب رسول فی علم علی (علیهم السلام) لا کقطرة فی سبعه لبحر.
علم من و علم یاران پیامبر در مقایسه با علم علی (علیه السلام) مانند قطره ای در هفت دریاست.
همسرداری در خانه امیرالمومنین (علیه السلام)
از آنجا که همسرداری امری است دو جانبه، در این بخش به جای همسرداری مولا علی بن ابی طالب (علیه السلام) عنوان همسرداری در خانه امیرالمومنین (علیه السلام) انتخاب گردید لذا به چند اصل از اصول حاکم در همسرداری خانه مولا امیرالمومنین (علیه السلام) و صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) اشاره می گردد:
1- پرهیز از خواسته های مادی و تلاش در جهت جلب رضایت همسر
روزی امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟
حضرت صدیقه کبری (علیهم السلام) فرمودند: دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم آنچه بود به شما و فرزندان دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردم. حضرت (علیه السلام) فرمودند: فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟
البیت بیتک و المره زوجتک إفعل ما نشاء؛ علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه می خواهی انجام بده. این پاسخ حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) درجواب درخواست مولا امیرالمومنین (علیه السلام) برای ورود اول و دومی به خانه و پس از ماجرای به آتش کشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (سلامالله علیها) است
حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) نگاه نجیبش را بر زمین انداخت و فرمود:
یا اباالحسن، انی لا ستحبی من الهران اکلف نفسک ما لا تقدر علیه.
ای اباالحسن من از خدایم شرم دارم که از تو چیزی درخواست نمایم که مقدورت نباشد.
و اینگونه مولا امیرالمومنین (علیه السلام) و صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، کانون مودت و محبت و رحمت می شود، و علی رغم وجود همه مشکلات و سختی ها و مصائب که در زندگی مشترک امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) بیش از هر خانه دیگر وجود داشت، به اعتراف خود امیرالمومنان (علیه السلام) نگاه به چهره همسر کردن باعث زدوده شدن هر گونه غم و اندوه می گردد:
سوگند به خدا! من فاطمه زهرا (علیهاالسلام) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به کاری ننمودم؛ او نیز مرا خشمگین نکرد و هیچ گاه موجب ناخشنودی من نشد... من هر گاه به چهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نگاه می کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف می شد.
آری این خانه، خانه ای است که از مظاهر رفاه مادی در آن هیچ یافت نمی کنی و لیکن همجواری با همسر و شریک زندگی را مایه آرامش می یابی.
2- تقسیم کار در خانه
یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است.
رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) در نخستین شب ازدواج مولا امیرالمومنین (علیه السلام) و صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (سلام الله علیها) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را امیرالمومنین (علیه السلام) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت .
3- فرمان پذیری و رعایت حق مدیریت شوهر در خانه
البیت بیتک و المره زوجتک إفعل ما نشاء؛ علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه می خواهی انجام بده.
این پاسخ حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) درجواب درخواست مولا امیرالمومنین (علیه السلام) برای ورود اول و دومی به خانه و پس از ماجرای به آتش کشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (سلامالله علیها) است.
4- آرایش و زینت برای همسر
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است و در زندگی مولا امیرالمومنین (علیه السلام) و صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز این اصل خود را به خوبی نشان می دهد. نقل است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
5- یاری رساندن به همسر
یا رسول الله (صلی الله علیه واله وسلم) هر دو دستم به علت آرد کردن گندم با آسیای دستی ورم کرده زخم شده است. دیشب را تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم و علی نیز فرزندانم حسن و حسین را نگهداری می کرد؛ و همین همراهی و دلجویی امیرالمومنین (علیه السلام) بود که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را در تحمل مصائب و مشکلات کارهای خانه یاری کرده و حتی تحمل زخم دست را هم بر او آسان می کرد.
در آن سو هنگامی که مولا امیرالمومنین (علیه السلام) از جهاد و جبهه جنگ برمی گشت، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) استقبال گرمی از او می کرد. شمشیر او را گرفته و می نشست، در تمام فعالیتهای مولا امیرالمومنین (علیه السلام) او را همراهی می کرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان میداد و به این شکل با همراهی، همفکری و رغبتی که در خود نشان می داد خستگی ها و مرارت های بیرون را از جسم و روح او دور می کرد.
6- حاکمیت روح عاطفی و نگاه های محبت آمیز در خانه
سوگند به خدا! من فاطمه زهرا (علیه السلام) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به کاری ننمودم؛ او نیز مرا خشمگین نکرد و هیچ گاه موجب ناخشنودی من نشد... من هر گاه به چهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نگاه می کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف می شد.
شیرین ترین اوقات زندگی، لحظاتی است که انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد و عاشقانه با او صحبت می کند و نهایت عشق و عاطفه خود را در کلام و نگاه ابراز می دارد. زندگانی مولا امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین. حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) خطاب به همسرش می فرماید: علی جان! جانم فدای تو! جان و روح من سپر بلای جان تو! یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیکی به سر ببری، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.
و چه نیکو کلام خود را به اثبات رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی مولا امیرالمومنین (علیه السلام) شد.
7- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط
اگر چه خانه امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زهرا (سلام الله علیها)، کانون ساده زیستی، زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست، اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آن ها مظلوم ترین انسان های عالم هستند و عمری پُر رنج و مصیبت داشتند، ولیکن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود. چرا که امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم انسانند و انسان هم به شادی و تفریح احتیاج دارد؛ اما از آنجا که امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در بالاترین مراتب انسانیت قرار دارند، تفریح و شادیشان هم متناسب با روح متکاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفریط است.
مروری بر چند نمونه زیبا از زندگی سراسر زیبای این بزرگواران موید مطالب فوق است:
روزی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در حضور امیرالمومنین (علیه السلام) با فرزندان دلبندش مشغول بازی کردن بود و به امام مجتبی (علیه السلام) می فرمود:
أشبه أباک یا حَسَنَ وَاَخلَع عَنِ الحقّ الرّسَنَ
حسن جان مانند پدرت علی (علیه السلام) باش و ریسمان را از گردن حق بردار.
و اعبدً إلها ذا منن و لا نُوال ذا لإحَن
و خدای صاحب نعمت و احسان کننده را پرستش کن
و با افراد بدخواه و کینه توز دوستی مکن.
به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) می فرمود:
أنت شبیه بابی لست شبیها بعلی
تو به پدر من پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) شیبهی و به پدرت علی (علیه السلام) شباهتی نداری.
و این موجب خنده و تبسم مولا امیرالمومنین (علیه السلام) می شد.
فضائل مولای متقیان امیرالمومنین (علیه السلام)
صفات حمیده، خصلت های پسندیده و فضایل ارزنده مولا امیرالمومنین (علیه السلام) به قدری زیاد و فراوان است که اکثر محدّثان و دانشمندان شیعه و سنّی از متقدمین و متأخرین در کتاب های خویش نقل کردند و این ضعیف به بعضی از آن ها اشاره می نماید.
تفویض امور قیامت به امیرالمومنان (علیه السلام)
از پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله وسلم) روایت شده که خطاب به مولاامیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: ای علی، تو تویی و من من؛ تو از منی و من از تو؛ گوشت تو گوشت من، خون تو خون من و مقام و جایگاه تو مقام و جایگاه من است.
تو جانشین پس از من و امام امت من هستی؛ هر که تو را دوست بدارد تحقیقاً مرا دوست داشته، و هر که تو را دشمن بدارد تحقیقاً مرا دشمن داشته است. همه مقامات من از آن توست جز نبوت، و من از تو بینیاز نیستم نه در دنیا و نه در آخرت، چرا که در قیامت زنده می شوی آنگاه که من زنده می شوم، و لباس بر اندامت می پوشی آنگاه که من می پوشم، و خشنود گردی آنگاه که من خشنود شوم، زیرا حساب این خلق با توست و بازگشتشان به سوی توست.
فردا روز، کوثر و سلسبیل از آن توست، و تو راه راست می باشی برای کسی که هدایت یابد. شفاعت و شهادت (گواهی) و اعراف برای توست و تویی معرف بندگان نیک و بد در قیامت. جواز عبور از صراط و دخول در بهشت و فرود امدن در منزل ها و قصرها از آن توست، و تویی که بهشتیان را به بهشت وارد سازی، و تویی که دوزخیان را به سوی آن گردآوری، و تویی که هیزم آن را در آن می افکنی.
لوای حمد در دست توست و آن هفتاد پاره است که هر پاره ای به اندازه فاصله میان خورشید و ماه است. آدم و هر که پس از اوست در زیر لوای تواند. پیامبران در قیامت از شیعیان تواند. کسی به دوزخ نرود جز آنکه تو او را به تشیع نشناسی و او نیز تو را به امانت نشناسد، و چون بهشتیان در بهشت و دوزخیان در آتش جایگزین گردند به تو گفته شود: ای علی! درهای آنان را به رویشان ببند و میان بهشت و دوزخ فریاد زن: ای بهشتیان جاوید جاوید و مرگی نیست؛ و ای دوزخیان، جاوید جاویدید و مرگی نخواهد بود. پس وای بر منکران فضل تو و سرکشان از فرمان تو.