تبیان، دستیار زندگی
جناب عبدالله بن جعفر ابی طالب از شخصیت های مشهور تاریخ اسلام و از اصحاب نزدیک امامان نخستین شیعه است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جناب عبدالله بن جعفر ، بحرالجود و قطب السخاء اسلام

جناب عبدالله بن جعفر ابی طالب از شخصیت‌های مشهور تاریخ اسلام و از اصحاب نزدیک امامان نخستین شیعه است.

بخش تاریخ وسیره معصومین تبیان
مقام جعفر طیار

او رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را درک کرده و از آن حضرت نیز روایاتی نقل نموده است. عبدالله نزد مورخان شیعه و سنی از جایگاه والایی برخوردار است و از او با احترام یاد کرده اند. روایات فراوانی از او نقل شده است با اینکه او از اصحاب خاص و نزدیک امام حسین (علیه السلام) و از چهره‌های برجسته هاشمی بود ولی در قیام کربلا حضور نداشت. درباره علت حضور نداشتن او در قیام کربلا و نیز فرستادن فرزندانش دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد که در این جواب بررسی می شود.

جناب عبدالله بن جعفر فردی بزرگوار و بسیار بخشنده و سخاوت‌مند معرفی شده است. در تاریخ به او لقب جواد، بحرالجود و قطب السخاء داده اند.

جناب عبدالله به واسطه، موقعیت خانوادگی و جایگاه والای پدر بزرگوارش نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و مولا امیرالمومنین (علیه السلام) مورد احترام بود. پس از شهادت پدرش، پیامبراعظم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) برای ثفقد و دلجویی به خانه آن‌ها رفت و آنان را مورد محبت و ملاطفت خاص خود قرار داد و فرمود: من سرپرست آن‌ها در دنیا و آخرت هستم و فرمود: عبدالله در خلقت، خصلت، شبیه من است. هم‌چنین زمانی دیگر در حق او چنین دعا فرمود: پروردگارا برای جعفر ذریه نیکو قرار ده و به بیع عبدالله برکت عطا کن.

عبدالله بن جعفر هنگام صلح و جنگ مورد اعتماد و طرف مشاوره مولا امیرالمومنین (علیه السلام) و امامان دیگر بود.

در جنگ صفین یکی از فرماندهان سپاه امیرالمومنین (علیه السلام) و نیز یکی از شهود حکمیت از طرف امیرالمومنین (علیه السلام) بود.

امیرالمومنین (علیه السلام) هنگام عزل و نصب فرماندهان با او مشورت می کرد. وی از جمله کسانی بود که هنگام تبعید ابوذر به ربذه در کنار امیرالمومنین (علیه السلام) حضور داشت و او را بدرقه کرد. همچنین طبق دستور امام بر ولید بن عقبه حد جاری کرد.

او در مراسم تفسیل و تکفین امیرمومنان (علیه السلام) که شبانه و بدون اطلاع عموم صورت گرفت نیز حاضر بود. بعد از شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) نیز در کنار امام حسن (علیه السلام) قرار گرفت. در جریان حرکت سپاه امام به سوی لشکر معاویه از حریم خاندان امامت دفاع کرد. همچنین وی بارها عشق و علاقه و ایمان خود را به امام حسین (علیه السلام) ابراز نمود؛ از جمله وقتی معاویه دختر عبدالله بن جعفر (ام کلثوم) را برای پسرش یزید خواستگاری کرد او در جواب گفت: مرا امیری است که بی اذن او کاری نکنم و این گونه اختیار دخترش را به حسین بن علی واگذار کرد.

عبدالله بن جعفر از جمله کسانی بود که در اثبات ولایت مولا امیرالمومنین (علیه السلام) به حدیث غدیر تمسک جست و نام خود را در زمره روایان حدیث غدیر ثبت کرد.

از آنجا که او از خواص شیعیان ائمه و از نزدیک ترین افراد به خاندان اهل بیت (علیهم السلام) است، مطالعه زندگانی و عملکرد او اهمیت خاصی دارد. در این میان، عملکرد او درباره قیام عاشورا و تعامل وی با نهضت امام حسین (علیه السلام) با ایهاماتی رو به روست. در حقیقت، این پرسش که چرا عبدالله بن جعفر در قیام عاشورا و کاروان امام حسین (علیه السلام) حضور نداشت، پرسشی را برای محققان ایجاد کرده است. پژوهشگران درباره علل حضور نداشتن وی در کربلا و عدم همراهی او با امام حسین (علیه السلام) اظهار نظرهای متفاوتی کرده اند.

عبدالله بن جعفر طیار شخصیت ممتاز و نام آشنای تاریخ اسلام و دارای سوابق درخشانی در دفاع از اهل‌بیت (علیهم السلام) است. او گفتار، رفتار، ایمان و اعتقاد خود را به اهل‌بیت (علیهم السلام) نشان داده است. به ویژه مواضع سیاسی او در برابر بنی امیه که در مناظره های او با معاویه جلوه کرده، حاکی از اعتقاد و وفاداری او به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و مخالفت با حاکمیت بنی امیه است. البته او نیز در زمره شخصیت‌هایی است که توفیق حضور در کربلا و قیام عاشورا را نداشته و تاریخ عذر وی را در نپیوستن به کاروان امام (علیه السلام) روشن نساخته است. گرچه همسر و فرزندانش سهم بسزایی در یاری کردن به امام حسین (علیه السلام) داشته اند و عبدالله نیز پس از حادثه عاشورا با اظهار تأسف شدید از خیر شهادت امام (علیه السلام) آرزو کرد که ای کاش او نیز در رکاب امام (علیه السلام) به شهادت رسیده بود و از اینکه فرزندانش جای خالی او را در کربلا پر کرده اند ابراز خشنودی می کرد.

نامه عبدالله بن جعفر به امام حسین (علیه السلام)

با توجه به موارد پیش گفته، اصل اعتقاد عبدالله بن جعفر به قیام علیه بنی امیه به خوبی روشن است، با این حال یکی از شواهدی که موجب مهم شدن این مسئله می شود، نامه او به امام حسین (علیه السلام) برای منصرف کردن آن حضرت از رفتن به عراق است. ابتدا متن نامه عبدالله بن جعفر و پاسخ امام مرور و سپس بررسی می شود.

نامه عبدالله به امام حسین (علیه السلام) چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

به حسین بن علی (علیه السلام) از عبدالله بن جعفر

اما بعد؛ تو را به خدا سوگند می دهم که از مکه خارج نشوی. من از کاری که آهنگ آن را داری بر تو بیمناکم و ترس آن دارم که خود و خاندانست در آن به هلاکت پرسید. اگر تو امروز هلاک شوی نور زمین خاموش خواهد شد، زیرا تو پرچم هدایت یافتگان و امیرمومنانی. در رفتن شتاب مکن زیرا من نیز به دنبال نامه هستم. والسلام.

پاسخ امام (علیه السلام) به نامه او چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اما بعد، نامه ات به من رسید و آن را خواندم و منظورت را دریافتم به آگاهی تو می رسانم که من جدّم رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) را به خواب دیدم. او از کاری به من خبر داد و من در پی آن می روم، خواه به سودم باشد یا به زیانم. به خدا سوگند! ای پسر عمو؛ چنانچه من در لانه هر جنبنده ای از جنبندگان روی زمین باشم مرا بیرون کشیده به قتل خواهند رساند. به خدا ای پسر عمو؛ آنان ستم خواهند کرد، همان گونه که یهود نسبت به روز شنبه ستم ورزیدند والسلام

از نامه عبدالله به امام حسین (علیه السلام) چند مطلب استفاده می شود:

1- اعتقاد او به مقام والای امامت و شان و جایگاه با عظمت آن عباراتی نظیر نور زمین، روح هدایت و امیرمومنان گویای این اعتقاد است.

2- دلبستگی و وفاداری او به امام حسین (علیه السلام)، زیرا او هم از شهادت امام و یاران و خاندانش دل نگران و مضطرب است: ترس آن دارم که خود و خاندانت در آن به هلاکت برسید و هم از لحاظ اجتماعی و سیاسی نگران وضعیت جهان اسلام است. او آینده جهان اسلام را بعد از شهادت حسین (علیه السلام) تاریک می بیند: «ترس آن دارم که نور زمین خاموش شود، زیرا تو روح هدایت و امیرمومنانی.»

3- درخواست تغییر شیوه مبارزه از امام

نامه عبدالله بن جعفر به امام رنگ و بوی مشاوره و خیرخواهی و دلسوزی دارد. عبدالله همچنان که تلاش می کرد امامان قبل را با نظرهای مشورتی خود یاری دهد، اینجا نیز درصدد است تا نظر خود را درباره شیوه قیام و حرکت امام حسین (علیه السلام) به اطلاع آن حضرت برساند. او به خوبی از سرنوشت حرکت امام به عراق آگاه است و نیک می داند که این سفر پیامدی جز شهادت امام و یارانش در پی ندارد. او نگران است که مبادا با شهادت امام شیرازه نظام از هم پاشیده شود و جامعه اسلامی با فقدان امام و رهبری الهی رو به رو گردد.

از این رو می کوشد تا امام را از سفر به کوفه منصرف سازد و حتی از طریق گفت وگو و میانجی گری میان امام حسین (علیه السلام) و بنی امیه از وقوع حادثه ای دلخراش جلوگیری کند.

4- معذور بودن عبدالله در نپیوستن به امام حسین (علیه السلام)

از آنچه گفته شد اصل اعتقاد عبدالله به قیام کربلا و عشق و علاقه او برای شهادت در راه امام حسین (علیه السلام) ثابت شد؛ اما اینکه چرا عبدالله بن جعفر خود شخصاً در قیام عاشورا حضور نداشت و امام را همراهی نکرد، تاریخ در این باره ساکت است و از متون اصیل تاریخی چیزی به دست نمی آید. البته در برخی از آثار متأخرین احتمالاتی به عنوان عذر عبدالله بن جعفر در نپیوستن او به امام بیان شده است که مهم ترین آن ها چنین است:

1- 4: نابینا بودن وی، چنانکه گفته شده: «و کان تاخره عن حضور الطف ذهاب بصره» دلیل عدم حضورش در قیام عاشورا نابینا بودن او بود.

2- 4: احتمال ماموریت داشتن او از سوی امام در مدینه، مانند ماموریت حفظ جان بنی هاشم، زیرا با خروج امام و دیگر بزرگان بنی هاشم از مدینه هر گونه توطئه و دسیسه ای برای نابودی بنی هاشم پیش‌بینی می شد؛ از این رو، شخصیتی همچون عبدالله بن جعفر می توانست از هر گونه خطری که بنی‌هاشم را تهدید می کرد، جلوگیری کند.

3- 4: کهولت سن: زیرا او در این هنگام حدود هفتاد سال داشت و طبعاً آمادگی لازم و توان جسمانی مناسب برای جهاد نداشت.

البته موارد یاد شده براساس حدس و گمان است و شواهد تاریخی آن را تأیید نمی کند؛ از جمله نابینایی عبدالله بن جعفر که در منابع اصیل تاریخی به آن اشاره ای نشده است. همین طور کهولت سن او نیز نمی‌تواند مانع جدی به شمار آید، زیرا او در این هنگام که حدود 71 ساله بوده، می توانست با امام هجرت کند؛ چنانکه طبق برخی نقل ها چند سال پس از عاشورا نیز از مدینه به دمشق مسافرت کرد. علاوه بر این، دو سپاه امام افراد کهنسالی نظیر حبیب بن مظاهر، مسلم بن عرسجه، أنس بن حارث و ... حضور داشته اند.

احتمال ماموریت داشتن عبدالله از سوی امام گرچه با شخصیت و جایگاه او سازگار است، اما هیچ شاهد و قرینه تاریخی بر آن دلالت نمی کند. علاوه بر این اگر ثابت شود که محمد حنفیه از طرف امام مأمور کنترل اوضاع مدینه بوده، دیگر مأموریت عبدالله بن جعفر چندان پذیرفته نیست. البته درباره محمد حنفیه نیز مسئله کنترل اوضاع مدینه مطرح نبوده، بلکه چون امام، عدم تمایل او را برای همراهی تا مکه احساس کرد، با ماندن او در مدینه موافقت کرد تا اخبار مدینه را به امام برساند.

نتیجه

عبدالله بن جعفر طیار شخصیت ممتاز و نام آشنای تاریخ اسلام و دارای سوابق درخشانی در دفاع از اهل‌بیت (علیهم السلام) است. او گفتار، رفتار، ایمان و اعتقاد خود را به اهل‌بیت (علیهم السلام) نشان داده است. به ویژه مواضع سیاسی او در برابر بنی امیه که در مناظره های او با معاویه جلوه کرده، حاکی از اعتقاد و وفاداری او به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و مخالفت با حاکمیت بنی امیه است. البته او نیز در زمره شخصیت‌هایی است که توفیق حضور در کربلا و قیام عاشورا را نداشته و تاریخ عذر وی را در نپیوستن به کاروان امام (علیه السلام) روشن نساخته است. گرچه همسر و فرزندانش سهم بسزایی در یاری کردن به امام حسین (علیه السلام) داشته اند و عبدالله نیز پس از حادثه عاشورا با اظهار تأسف شدید از خیر شهادت امام (علیه السلام) آرزو کرد که ای کاش او نیز در رکاب امام (علیه السلام) به شهادت رسیده بود و از اینکه فرزندانش جای خالی او را در کربلا پر کرده اند ابراز خشنودی می کرد.


منبع: کتاب ثمرات الزینب سلام الله علیها / پژوهشی پیرامون فرزندان حضرت زینب و خاندان شریفشان
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.