تبیان، دستیار زندگی
واكاوی یك اتفاق: مرتضی حیدری چگونه از یك مجری جسور و جریان ساز تبدیل به مجری خنثای «مناظره» شد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حیدری، مناظره و پایه میكروفن !

واكاوی یك اتفاق: مرتضی حیدری چگونه از یك مجری جسور و جریان ساز تبدیل به مجری خنثای «مناظره» شد؟ او كه پیش از این به عنوان چهره ممتاز تلویزیون در دوران انتخابات لقب گرفته بود،مجبور به پذیرش این موقعیت است یا تصمیمش خودخواسته بوده؟

بخش سینما و تلویزیون تبیان

در میان برنامه های انتخاباتی‌ صدا و سیما،«مناظره»‌میان قاطبه مردم محبوب تر و «هیجان انگیزتر» از دیگران است. رویارویی نامزدها و به چالش كشیدن یكدیگر عیار هر كدام را عیان می كند و روی تصمیم مردم برای رای دادن تاثیر گذار است. همان طور كه در دو برنامه پخش شده متوجه شده اید، هر آن چه از «چالش» در برنامه «مناظره»(این جا ایران است) شكل گرفته حاصل همآورد نامزدها است و مجری نقشی در این باره ندارد. اصلا برنامه به گونه ای طراحی شده كه مجری فقط مسئولیت هدایت مناظره و كنترل زمان را در اختیار دارد. خوب و بدش باشد برای گزارش دیگر، روی نوشته فعلا به مجری «مناظره» است كه پذیرفته تایمر دست بگیرد و هشدار دهد. همین سرچراغی هشدار دهیم كه اگر كسی غیر از مرتضی حیدری مجری «مناظره» می بود، این گزارش شكل نمی گرفت. او طی چه فرآیندی به این مدل اجرا تن داده است كه نقشش حتی از مناظره انتخابات یازدهم كمرنگ تر شده؟

چرا حیدری مهم است؟

نیاز به ورق زدن دقیق روزمه كاری مرتضی حیدری نیست. همین مقدار از یادآوری كافی است كه حتی اگر كسی مشی سیاسی اش را قبول نداشته باشد، نمی تواند منكر توانایی او در اجرا شود. این مجری خونسرد، بدون بالا بردن صدا و بی آن كه مغلوب هیجان شود، بلد است مهمانش را «محترمانه» به چالش بكشد. حیدری با اتكا به این توانایی در بازه تبلیغات انتخابات سال 84 تبدیل به چهره تلویزیون شد. مجری گفت و گوی ویژه خبری ویژه انتخابات بود و اجرای مناظره نماینده نامزدها را بر عهده داشت. حیدری در هر دو مورد، زبان افكار عمومی بود و بدون مجامله نامزدها و نمایندگان شان را به چالش می كشید. كمی به عقب برگردیم، اگر خاطراتان باشد برنامه گفت وگوی ویژه خبری به خاطر لحن مرتضی حیدری سر زبان ها افتاد و به حدی از مقبولیت رسید كه تلویزیون تصمیم گرفت این برنامه را در انتخابات 84 به این رویداد اختصاص دهد. آن قدر در نقد دولت وقت درست عمل می كرد كه برخی شائبه انتساب او به دولت بعدی یعنی احمدی نژاد و گرفتن منصب را مطرح كردند. شیوه او بعدها ادامه داشت اما به مصلحت هایی، در گفت و گوهای آخرش با رئیس جمهور سابق فتیله را پایین كشید. حیدری در «پایش» اما لحن گزنده اش را حفظ كرد و در مناظره های روتین سعی داشت بر همان سیاق باشد. او در دوره پیش كه مناظره ها گروهی برگزار شد، نقش هماهنگ كننده را بر عهده داشت و فرصتی برای چالش برایش فراهم نبود. در چند مورد اما تاثیرش را گذاشت و جلو حاشیه ها را گرفت.

چرا مناسب مناطره نیست؟

مرتضی حیدری با چنین سبقه ای از سوی مسئولان تلویزیون به عنوان مجری مناظره های انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری انتخاب شد. آن چه از او دیده ایم انجام قرعه كشی، خواندن سوالات، اعلام هشدار پایان وقت هر نامزد و زمان باقی مانده هر یك از آن هاست. حیدری همه این كارها را با پختگی انجام می دهد اما بیش از آن كاری نمی تواند بكند. شیوه اجرا و طراحی مناظره به گونه ای است كه مجری حكم تایمر انسانی دارد و نمی تواند اثرگذاری خود را به عنوان یك مجری بر جا بگذارد. این در حالی است كه اگر دست مجری باز باشد، می تواند با اتكا به شم رسانه ای و نیز تجربیاتش، فضای مناظره را شفاف تر كند. حالا كه تصمیم کمیسیون نظارت بر انتخابات و تلویزیون چنین مدلی از مناظره بوده، چرا حیدری پذیرفته؟ خاطرتان باشد سال 92 با او گفت و گوی مفصلی انجام دادیم و برای مجریانی كه در چنین شرایطی قرار دارند عبارت «پایه میکروفن»را بكار بردیم.حیدری در برابر این تعبیر گارد داشت:«عبارت«پایه میکروفن»یک اصطلاح مشهور در ادبیات عامیانه و غیر آکادمیک خبرنگاری و مربوط به دهه60 است که در مذمت منفعل بودن خبرنگار به کار می رفت، نظیر عبارت غیر حرفه ای و عوامانه ای مثل «خبر بیار» یا «نوار بیار». خوشبختانه ما سه دهه است که از آن فضاها عبور کرده ایم و من خودم را پایه میکروفون نمی دانم.» آن چه می بینیم عكس مانیفست اوست.

پای اجبار در میان است؟

در اهمیت برنامه مناظره همین بس كه از آن به مثابه ابزاری برای داغ كردن تنور انتخابات یاد می شود و تعداد بیننده های آن حتی مسابقات حساس فوتبال را پشت سر می گذارد. چشم خاص و عام به آن است و برای مسئولان تلویزیون كیفیت برگزاری اش از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. آن ها دنبال گزینه هایی هستند كه پیش مردم، وجاهت دارد. ازمنظر مدیران، تجربه و سبقه حیدری او را واجد نشستن روی صندلی اجرای مناظره می كند. یك دیدگاه بدبینانه هم هست كه طرحش دلیل بر اصالت به آن نیست:«تلویزیون با قرار دادن حیدری در این جایگاه قصد شكستن جبروت او را داشته؟» بعید می دانیم.

باید تمكین می كرد

مرتضی حیدری می داند كه نقشش در این برنامه در تعریف یك مجری نیست و چه بسا راضی به پذیرش نبوده اما عطف به گفت و گوی دو سال پیشش با هفت صبح باید به این تصمیم تمكین می كرده:«من کارمند رسمی صدا و سیما هستم و همواره در تمامی مصاحبه ها و گفتگو ها به عنوان نماینده رسمی رسانه ملی حضور پیدا می کنم. بنده همیشه از طرف سازمان معرفی می شوم. مدیران ارشد سازمان بر اساس صلاحدید و مجموع شرایط، هرگاه صلاح دیده اند، بنده انجام وظیفه کرده ام.» این نقل قول را بگذاریم كنار یك شایعه ،نتیجه ای دیگر بدست می آید. سال 88 كه معلوم شد مجری وظیفه هماهنگی و اعلام زمان هر نامزد دارد شایعه شد مرتضی حیدری نپذیرفته. تصمیمی معقول بود برای كسی كه یك دوره قبل ، نقش اساسی در چالش نامزدها و نمایندگان شان را داشت.

ظرفیت از دست رفته حیدری

همان طور كه پیش تر نوشتیم و خودتان بهتر می دانید، همه برنامه های تلویزیون، به طور مطلق در اختیار نامزدها قرار گرفته . مجریان از آن ها سوال می پرسند و نامزدها پاسخ می دهند؛ تنها چالش، همانی است كه در «مناظره» و بین خود نامزدها شكل می گیرد. می دانیم تلویزیون محذوریت داشته اما كاش مسئولان ارشد تلویزیون با کمیسیون نظارت بر انتخابات رایزنی می كردند تا مجریان صدا و سیما «منفعل» نباشند و لااقل فرصتی برای كسی چون مرتضی حیدری فراهم می شد. تلویزیون دارد مجریان دیگری كه می توانستند مناظره ها را اداره كنند ؛ حالا كه به هر دلیل دست مجریان در گفت و گوی چالشی بسته است، چرا باید مرتضی حیدری تبدیل به مهره ای سوخته شود؟ تجربه دكتر پورحسین در مناظره های سال 88 برای فرصت سوزی كافی نیست؟ مرتضی حیدری نمی توانست مقاومت كند تا از ستاره انتخابات سال 84 تبدیل به پایه میكروفن انتخابات 96 نشود؟


منبع: هفت صبح/ احمد رنجبر