تدبیر فوق العاده حضرت موسیبنجعفر(ع)
حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدمهدی میرباقری، استاد حوزه و مدرس دروس خارج فقه و اصول در بررسی نقش و تأثیر امام رضا علیهالسلام در پیشبرد جایگاه امامت و شیعه به اقدامی که امام کاظم علیه السلام اتجام دادند اشاره می کنند . ایشان می فرمایند: دورهی حضرت موسیبنجعفر(ع) نیز دورهی فوقالعادهای است که در آن پایههای توسعهی جغرافیایی شیعه با تدابیر ایشان اتفاق میافتد....
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
تذکر این نکته را ضروری میدانم که رفتار و فعل هرکدام از ائمهی معصومین علیهمالسلام در هر یک از شئون حیات ایشان در این دنیا، از فعل دیگر معصومین علیهمالسلام گسسته و جدا نیست، بلکه فعل هر معصومی همچون حلقههای پیوستهی یک زنجیر، با افعال دیگر معصومین ارتباط دارد؛ و افعال معصومین، فعل یکدیگر را نقض نمیکند. در تأیید این مطلب، در زیارت غدیریه میخوانیم: «فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُکَ، وَ لَا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُکَ، وَ لَا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُک»
بنابراین علاوه بر اینکه همهی افعال امام معصوم علیهالسلام در همهی شئون با یکدیگر هماهنگ است، افعال هر یک از معصومین علیهمالسلام نیز با افعال امام معصوم دیگر نیز هماهنگ و پیوسته است. فعل امیرالمؤمنین علیهالسلام ادامهی فعل رسول اکرم صلّیاللهعلیهوآله است و رسالت ایشان با حلقههای افعال سایر اهل بیت علیهمالسلام صورت گرفته است. از همین رو است که شما میتوانید کلام امام هادی علیهالسلام را قرینهی کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار دهید و چنین هماهنگیای را در کلام غیر معصوم نمیتوان پیدا کرد.
بازگشت به خانهی اهل بیت علیهمالسلام
در پی بازگشت مردم به خانهی اهل بیت علیهمالسلام که نتیجهی تلاشهای امام سجاد علیهالسلام بود، امام باقر و امام صادق علیهماالسلام جایگاه مرجعیت علمی امام معصوم را نیز در جامعهی اسلامی احیاء نمودند و معادلهی مراجعهی مردم برای حل و فصل مسائل فقهی را عوض کردند.
یکی از تغییرات جدّی که در عصر امام رضا علیهالسلام واقع شد، این بود که گفتوگو در باب ولایت ائمهی معصومین علیهمالسلام به طور جدی در جامعه رواج یافت و تقیه در موضوع ولایت برداشته شد. از همین رو است که اکثر معارف سنگین حول مقامات ائمه علیهمالسلام از دورهی ایشان و پس از آن آشکار شد.
انسان با ورقزدن توحید صدوق رحمهالله و مرور سؤالهایی که به امام باقر و امام صادق علیهماالسلام ارجاع میشد، میتواند دریابد که کار مسلمانها به جایی رسیده بود که دربارهی توحید و معرفت خداوند متعال، حرفهایی بدتر از یهود میزدند! این انحطاط که تصادفی نیست. فرقهسازی، ایجاد بدعت، راهاندازی نهضت ترجمه و پدیدآوردن جریانهای انحرافی، همه و همه، کارهای مدیریت شده و توأم با یک برنامهریزی بود که دستگاه نفاق، با دوراندیشی و نگاه تاریخی، آن را راهانداخته بود تا اسلام و معنویت حاصل از آن را سرنگون کند.
در چنین شرایطی، امام باقر و امام صادق علیهماالسلام با ایجاد پایگاه مرجعیت علمی در جهان اسلام، نهتنها شیعیان، که حتی اهل سنت را از افتادن در ورطهی انحطاط فکری نجات دادند و چهارچوبهای مقنّنی را در معارف اسلامی بنا نهادند. در این دوره با احیاء مرجعیت علمی امام معصوم، کار به جایی رسید که بزرگان هر چهار مذهب اهل سنت، در مکتب امام صادق علیهالسلام حضور مییافتند و از شاگردان آن حضرت به شمار میآمدند.
ایشان ضمن اتخاذ تدابیر بلند، با تربیت شاگردان فقهی در بدنهی اهل سنت، در برابر پدیدآمدن انحرافهای خطرناکتری ایستادند که میتوانست به فروپاشی جامعهی اسلامی منتهی شود و نام اسلام و مسلمانی را یکسره در تاریخ به فراموشی بسپارد. اگر امروزه عموم مسلمانان به جای داشتن معنویت مبهم، وارث معارف متقن و مستدلی هستند، همهاش مدیون تدابیر این دو امام بزرگوار و عظیمالشأن است.
دورهی حضرت موسیبنجعفر سلاماللهعلیهما نیز دورهی فوقالعادهای است که در آن پایههای توسعهی جغرافیایی شیعه با تدابیر ایشان اتفاق میافتد. ایشان با اینکه جمعیت فراوان، اما متفرق شیعیان در اطراف دنیای اسلام بودند، کاری کردند که بنیالعباس مجبور شدند مسیر خودشان را تغییر دهند و برای مهار شیعه، سیاست دیگری را اتخاذ کنند. این تغییر، بهویژه، در دوران حاکمیت مأمون کاملاً هویداست.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری