
کبرای امریکایی را با موشکانداز ساخت خودشان منهدم کردم
بالگردهای امریکایی ولکنمان نبودند. من بودم و مظفری و رسولی و باقری. همگی مجروح و با بدنهای سوخته. ما سعی میکردیم خودمان را به بویه (چراغ دریایی) برسانیم و بالگردها مانع میشدند. هر بار که به سمت ما یورش میآوردند، زیر آب میرفتیم و دوباره بالا میآمدیم. نهایتاً یک شناور امریکایی آمد و ما را اسیر کرد