تبیان، دستیار زندگی
روزی... دو دوست قرار گذاشتند با هم به شکار بروند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تو رفیق منی یا رفیق خاله خرسه؟

روزی... دو دوست قرار گذاشتند با هم به شکار بروند یکی از آن دو که تجربه بیش تری داشت به آن یکی گفت: امروز به جنگل می رویم.

تو رفیق منی یا رفیق خاله خرسه؟

شکارچی دوم گفت: به جنگل که رسیدیم چی کار کنیم؟

شکارچی اولی گفت: خرس شکار می کنیم. شکار چی دومی گفت: وقتی به خرس رسیدی چی کار می کنی؟

شکار چی اول گفت:  تیری به سویش پرتاب می کنم.

شکارچی اولی گفت: خب، تیر دیگری می زنم.

شکارچی دومی گفت: اگه باز هم اشتباه کردی چی؟

شکارچی اول گفت: تیری دیگر و باز هم ترهای دیگر تا بالاخره به او بخورد.

شکارچی دومی گفت: اگر تیرهایت تمام شود چی؟

شکارچی اولی گفت: خب، اولین بار نیست که به شکار می روم. می دانم اگر تیرهایت تمام شود بهتر است فرار کنم.

شکارچی دومی گفت: اگر خرس دنبالت دوید چی؟

شکارچی اولی گفت: جنگ پر از درخت است از درختی بالا می روم.

شکارچی دومی دست بردار نبود پرسید: اگر خرس بابلی درخت بیاید چی؟

شکارچی اولی که از حرف ها و سوال های دوستش عصبانی شده بود فریاد زد: بگو بدانم تو رفیق منی یا رفیق خاله خرسه؟

بهتر است تنها به شکار بروم.

و از دوستش جدا شد و به جنگل رفت.

koodak@tebyan.com

تهیه: شهرزاد فراهانی- منبع: ماهنامه نبات

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.