خاطرات دبیر کل های سازمان ملل
سازمان ملل تاكنون 9 دبیر كل به خود دیده است كه به ترتیب عبارتند از تریگولی (از نروژ)، داگ هامر شولد (از سوئد)، اوتانت (از برمه)، كورت والدهایم (از اتریش)، خاویر پرز دكوئه یار (از پرو)، پطروس غالی (از مصر)، كوفی عنان (از غنا) ، بان كی مون (از كره جنوبی) و آنتونیو گوتیرس (از پرتغال).
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
هر یك از این 9 نفر، خاطرات فراوانی از مناطق بحرانی جهان طی سالهای دبیركلی خویش دارند. بعضی از این خاطرات در ارتباط با تحولات تاریخی ایران میباشد كه به نوبه خود خواندنی است. در این نوشتار 5 خاطره از 5 تن از دبیران كل سازمان ملل راجع به ایران را میخوانیم:
1ـ تریگولی
تریگولی اولین دبیركل سازمان ملل در كتاب خاطرات خود كه پس از پایان ریاستش بر سازمان ملل منتشر كرد مینویسد «اولین طوفان هولناكی كه در سازمان ملل با آن مواجهه شدم، تنها 17 روز پس از انتخاب من به سمت دبیركلی سازمان رخ داد و آن شكایت یك سرزمین قدیمی در سر راه هند به نام ایران بود كه بیش از یك قرن صحنه رقابت شدید دو امپراطوری انگلیس و روسیه بود.»
تریگولی پس از شرح دخالت روس و انگلیس در ایران در سالهای جنگ دوم جهانی و سپس خروج انگلیسیها در پایان جنگ و باقی ماندن روسها در شمال ایران مینویسد «حكیمی نخستوزیر پس از بیحاصل ماندن تلاشهای سیاسی برای بیرون راندن روسها به سازمان ملل متوسل شد. این اولین جلوه از توسعهطلبی روسها با هدف نشر كمونیسم در جهان بود. اما دولتهای غربی نیز اصرار داشتند در همین گام نخست، روسها را متوقف سازیم. سازمان ملل در آن زمان دارای مقر دائمی نبود. ساختمان سازمان در نیویورك بنا نشده بود و شكایت ایران در لندن مقر موقت این سازمان تسلیم شد. نماینده شوروی در سازمان ملل آقای گرومیكر، شورای امنیت را تهدید كرد كه اگر موضوع در تاریخ مورد نظر آنان و مطابق خواست آنان پیگیری نشود، شورا را بایكوت خواهد كرد».
تریگولی میگوید: «در این اولین مأموریت، شاهد اولین جلوههای رقابت و جنگ سرد شرق و غرب و اولین تهدید یك عضو دارای حق وتو علیه سازمان ملل و اولین تحریم شورای امنیت بودم. سربازان شوروی سرانجام از خاك ایران خارج شدند ولی نه به خاطر دخالت سازمان ملل و نه به خاطر شكایت ایران بلكه متعاقب بند و بستها و بده بستانهای پشت پردهای صورت گرفت كه سازمان ملل از آنها بیاطلاع نگاه داشته شد.»
2ـ اوتانت
اوتانت سومین دبیر كل سازمان ملل بود كه از برمه (میانمار كنونی) به این سازمان راه یافت. او مورد احترام تمامی سیاستمداران غربی و شرقی بود و روزنامههای هر دو بلوك از وی تجلیل میكردند. «برایان اوكهارت» معاون انگلیسی او در كتاب خاطراتش پس از اشاره به فرازهایی از عملكرد و اقدامات اوتانت اشاره كوچكی به ایران دارد كه خواندنی است:
«... اوتانت دعوت شاه سابق ایران را جهت شركت در جشنهای معروف به دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران نپذیرفت. در این جشنها دهها رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور، پادشاه و ولیعهد شركت كرده بودند و میلیونها دلار با اسراف زیادی در این مراسم هزینه شده بود. اوتانت در برابر دعوت شاه ایران جهت شركت در این جشن اعلام كرد:
«در حالی كه نیمی از جمعیت كره زمین به سبب فقر با مرگ دست به گریبان هستند و در حال گرسنگی مطلق به سر میبرند، این همه اسراف معنی ندارد...»
3ـ كورت والدهایم
كورت والدهایم چهارمین دبیر كل سازمان ملل بود. از دیماه 1350 تا آذر 1360 عهدهدار این سمت بود. در هشتمین سال دبیر كلی وی سفارت آمریكا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، تسخیر شد. والدهایم به عنوان یكی از عوامل میانجی برای آزاد كردن گروگانهای جاسوس آمریكا در دیماه 1358 سفری به تهران داشت. گزارش این سفر سالهای بعد از زبان خود وی به صورت یك خاطره در نشریه «ساندی تلگراف» چاپ لندن مورخ 3/9/1346 به چاپ رسید، و ما بخشهایی از آن را از نظر خوانندگان گرامی میگذرانیم:
وقتی در شب سال نو عازم تهران شدم، احساس نامطمئنی داشتم... قطبزاده وزیر خارجه ایران كه به استقبالم آمده بود، اوضاع كشورش را بیثبات خواند و تصریح كرد نمیتواند برنامهای برای دیدارهایم در اختیارم بگذارد. احساس میكردم او از خودش مطمئن نیست. انقلابیون به وی اعتماد نداشتند... همزمان با ورودم به تهران، روزنامههای ایران عكس مرا در حالی كه در برابر اشرف پهلوی تعظیم میكردم چاپ كردند و رادیو ایران مرا آلت دست شیطان بزرگ خواند... وقتی به گورستان شهر رسیدم مردم با كوفتن مشت بر اتومبیل و با شعار علیه ما تنفر خود را از ما اعلام كردند...»
كورت والدهایم در این گزارش، مأموریت خود را «شكستخورده و بیحاصل» خواند.
4ـ دكوئهیار
خاویر پرز دكوئهیار پنجمین دبیر كل سازمان ملل بود كه از آمریكای جنوبی و از پرو به این سازمان راه یافت. او تلاش موفق برای پایان بخشیدن به جنگ 8 ساله عراق علیه ایران را یك افتخار برای خود میشمارد. او در خلال این تلاش به انحاء ممكن و به صورت آشكار و نهان ایران را صاحب حق دانسته و موضوع عراق را محكوم تلقی كرده است. دكوئهیار در پایان جنگ نیز بانی تصویب قطعنامهای در متجاوز شناختن عراق گردید. او روز 17 مرداد 1367 هنگامی كه برای انجام گفتوگوهای سرنوشتساز راجع به خاتمه عملی جنگ میان دو كشور عازم دیدار با وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بود، در آسانسور سازمان ملل با خبرنگاران سرگرم صحبت بود. یكی از خبرنگاران از وی پرسید آیا تا كنون در حین فعالیت میانجیگرانه خود بین عراق و ایران دچار یأس و ناامیدی بنبست شدهاید؟ او گفت «نه یك بار، بلكه چند بار.» سپس در همین حال آسانسور سازمان ملل بر اثر یك نقص فنی به طرف پایین سقوط كرد و در یك و نیم متری زیرزمین سازمان متوقف شد. سپس با تلاش زیاد مقامات امنیتی، دبیركل و همراهان از آسانسور سالم بیرون آمدند. دكوئهیار هنگام رهایی از شر آسانسور معیوب به خبرنگاری كه راجع به «بنبست دبیر كل» سؤال كرده بود گفت «این یكی از آن موارد است بنبست مذاكرات صلح ایران و عراق برطرف شده در حالی كه خود من در اینجا به بنبست رسیده بودم...»
5ـ پطروس غالی
پطروس غالی كه ششمین دبیركل سازمان ملل میباشد، یك نویسنده و استاد دانشگاه است. او تا سالهای دبیر كلی خود بر سازمان ملل 25 جلد كتاب به رشته تحریر درآورده بود و كتابداران كتابخانههای معتبر جهان، اساتید دانشگاه و محققین غربی غالباً با نام پطروس غالی نویسنده قبطی (مسیحی) آشنایی دارند. او در سوم دسامبر 1991 در یك رأی گیری مخفی در مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان دبیر كل جدید این سازمان انتخاب شد. سپس سوگند دبیركلی یاد كرد و اولین نطق خود را آغاز كرد. از نكات جالب این سخنرانی این است كه وی در ابتدای سخنان خود نامی از ایران به زبان آورد. او پس از ابراز تشكر از شورای امنیت و مجمع عمومی كه وی را به سمت دبیركلی سازمان ملل انتخاب كردند جملهای در تواضع و شكستهنفسی دارد كه ترجمه فارسی آن چنین است:
«... در اینجا من نمیخواهم دیدگاههایی را كه فارابی اندیشمند اسلامی و ایرانی آن را در شهر ناكجا آباد شرح داده بسط دهم. چراكه آن مربوط به جهان آرمانی اوست. من نمیتوانم قول بدهم كه توانایی آن را دارم كه ورای واقعیتها و ممكنها حركت كنم. پیوند من با واقعیتها محكمتر است و...»
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی