تبیان، دستیار زندگی
به بهانه درگذشت علی معلم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرگ معلم ار بود زمزمه تلنگری

به بهانه درگذشت علی معلم.

سید رضا صائمی- بخش سینما و تلویزیون تبیان
علی معلم

دیگر خیالمان داشت راحت می شد که روزهای پایانی سال 95 در حال طی شدن است! سالی که قاصد مرگ بود و چنان آواز مرگ سر داده بود که دیگر صدایش گوش همه را کر کرده بود، اما باز هم مرگ نشان داد که از ما قوی تر است! از رگ گردن هم به انسان نزدیک تر است و تقدیرش را نمی توان تدبیر کرد. 
اما این بار خبر چنان تلخ و غاففلگیرکننده بود که همه را در شوک بزرگی فرو برد، حتی مرگ عباس کیارستمی هم اینقدر ناگهانی نبود و از مدت ها پیش با بیماری سختی،سخت دست به گریبان بود اما علی معلم اصلا هیچ نشانی از مرگ نداشت! بی هیچ سابقه بیماری ناگهان در ظهر یک روز بارانی اسفند در دفتر مجله اش«دنیای تصویر» آخرین تصویر این دنیای فانی را دید و دیده فروبست!

آخرین نوشته علی معلم در آخرین شماره دنیای تصویر 95 جالب است:«هو الحکیم، یاران و همدلان ،غمگین از ناخرسندی و فقدان‌های سالی که گذشت و شادمان از موفقیت‌ها و دستاوردهای خوب جامعه و سینمای مظلوم ایران به استقبال سال نو می‌رویم. خدایا،حال ما را به بهترین احوال در سال جدید برسان .در پناه حق»

دنیای عجیبی است! نه! شاید ما خیلی عجیب شده ایم که گاهی فراموش می کنیم آخرین پرده دنیا هر پایانی داشته باشد پایان باز ندارد و این قصه به آخر می رسد و ما می مانیم و حکایت هایی از خاطرات و دل نوشته ها و سوگنامه هایی که در رثای یار سفر کرده می گوییم! مرگ یک حادثه است و حادثه هیچگاه خبر نمی کند! با این حال سینمای ایران سال پر حادثه ای را پشت سر گذاشت! حادثه های تلخ و گزنده که مرگ یکی از پرده های اصلی این نمایش بود.

هنوز چند روزی از انتشار آخرین شماره دنیای تصویر نگذشته بود که صاحب امتیاز آن تصویر این دنیا را دیگر ندید! آخرین نوشته علی معلم در آخرین شماره دنیای تصویر 95 جالب است:«هو الحکیم، یاران و همدلان ،غمگین از ناخرسندی و فقدان‌های سالی که گذشت و شادمان از موفقیت‌ها و دستاوردهای خوب جامعه و سینمای مظلوم ایران به استقبال سال نو می‌رویم. خدایا،حال ما را به بهترین احوال در سال جدید برسان .در پناه حق» بی آنکه بداند خود نیز از آخرین کسانی است که به جرگه درگذشتان همین سال خواهد پیوست و مرگ او خود به یک نمایش تراژیک بدل شد! همین دو هفته پیش بود که شایعه درگذشت علی معلم دامغانی پسر عمومی او در شبکه های اجتماعی پیجید و خود او طی مصاحبه ای با یکی از خبرگزاری ها این شایعه را تکذیب کرد بی آنکه بداند کسی نیست که خبر مرگ او را تکذیب کند!

علی معلم فرزند آقا عبداله معلم یکی از اهالی خاندان معلم در دامغان است. او دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در شهر پدری‌اش دامغان گذراند و در ابتدای دوران جوانی به تهران آمد. تحصیلات متوسطه را در تهران در رشته ریاضی- فیزیک دبیرستان سخن به پایان رساند. او فارغ‌التحصیل دانشکده صدا و سیما در رشته کارگردانی فیلم است و در مقطع فوق‌لیسانس در رشته پژوهش هنر (دانشگاه هنر) تحصیل کرده و سابقه تدریس سینما در مراکز آموزش فیلمسازی و دانشکده‌های سینمایی داشت. علی معلم را در سینمای ایران در دو ساحت می شناختند ابتدا به عنوان منتقد و نویسنده سینمایی که هم صاحب یک نشریه معتبر سینمایی بود هم تنها جشن خصوصی سینمای ایران را برگزار می کرد و هم مجری تواتمندی برای برنامه های سینمایی تلویزیون بود. از سوی دیگر او در کسوت تهیه کننده سینما نیز فعالیت می کرد و تهیه کنندگی فیلم های مثل شوکران،گاو خونی، ازدواج به سبک ایرانی و آل را در کارنامه خود داشت. سخنور توانایی بود و کاریزما داشت و می توانست حتی مخاطب عام را هم جذب حرف های تخصصی خود درباره سینما کند. معلم در مرز سینمای روشنفکری و مردمی حرکت می کرد و مخاطب و فروش برایش اهمیت زیادی داشت. او آگاهی را در پس سرگرمی در سینما می دید و همواره بر جذابیت سینما بیش از حرافیت آن تاکید می کرد. در میان این همه ویژگی شاید بیش از همه این صراحت لهجه و بی تعارف سخن گفتنش بود که او را از دیگران متمایز می کرد و البته خوش لباس بودن و پر انرژی بودنش. اگرچه می توانستی با او در تعریف و مصادیق سینمای مطلوب اختلاف نظر داشته باشی اما استقلال رای او را نمی توانستی انکار کنی. مرگ او نیز همچون مرگ قهرمان های فیلم ها،مخاطبان سینما را تحت تاثیر قرار داد و چه بسا تلنگری بود که بار دیگر به مرز باریک مرگ و زندگی فکر کنیم.

اینک بدون او هم دنیای تصویر سردبیرش را از دست داد و هم جشن حافظ به سوگ بدل شد! روحش شاد!