تبیان، دستیار زندگی
وحید باقری اول تیرماه سال 1342 در خانوادهای مذهبی و پایبند به اصول اسلامی چشم به جهان گشود. او در روزهای انقلاب 57 با آنکه سنی نداشت، شجاعانه با مردم در تسخیر پادگانها شرکت می کرد. پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز در جبهه های غرب و فاو حاضر شد و سرانجام در سال 6
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چریک انقلابی

وحید باقری اول تیرماه سال 1342 در خانوادهای مذهبی و پایبند به اصول اسلامی چشم به جهان گشود. او در روزهای انقلاب 57 با آنکه سنی نداشت، شجاعانه با مردم در تسخیر پادگانها شرکت می کرد. پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز در جبهه های غرب و فاو حاضر شد و سرانجام در سال 64 در عملیات پیروزمندانه والفجر 8 پس از جانفشانی های بسیار و نبردهای تن به تن، به فیض شهادت نائل آمد

بخش فرهنگ پایداری تبیان
شهید  وحید باقری

شهید وحیدباقری اول تیر ماه سال 1342 در خانوادهای مذهبی و پایبند به اصول اسلامی به دنیا آمد. دوران کودکی را تا ده سالگی در خانوادهای پرجمعیت، در کنار پدر و مادر بزرگ ، عمو و عمه ها، سپری کرد و رفتار و کردارش از همان سنین همه را به تحسین بر می انگیخت. ادب و تربیت او بیشتر از سن اش بود و مانند مردان فهمیده و دانا رفتار میکرد. در روزهای پیش از پیروزی انقلاب با آنکه سنی نداشت، شجاعانه با مردم در تسخیر پادگانها شرکت می کرد. پس از پیروزی انقالب اسلامی نیز عضو کمیته انقلاب شد و در راه حفظ و حراست از آرمان های انقلاب تلاش کرد. در این دوران به مبارزه با گروهک های ضدانقلاب مشغول بود و با تشکیل سپاه پاسداران، با پشتکاری وقفه ناپذیر در بخش های مختلف آن خدمت کرد. از ابتدای فعالیت ضدانقلاب در کردستان نیز به آن دیار شتافت و همگام با دیگر رزمندگان اسلام با منافقان جنگید. وحید در سال 61 همراه با دیگر یارانش به جنوب لبنان رفت و در آنجا به مبارزه مستقیم با اســرائیل غاصب پرداخت. پس از بازگشت از لبنان نیز عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شــد.در جنگ تحمیلی با دوستش محمود که همیشــه در کنار یکدیگر بودند، به جبهه رفت و همراه دیگر همرزمانش در حمله های متعدد شرکت کرد و ایثارگری های چشمگیر از خود نشان داد. وحید دوران سربازی اش را نیز به خدمت کمیته انقلاب درآمد و حدود هشت ماه در استان سیستان و بلوچستان در کمیته زهک با قاچاقچیان مبارزه کرد. شهید باقری پس از آن به صدا و سیما رفت و پس از اتمام خدمت سربازی در سال 1363 به استخدام بخش حراست بانک تجارت درآمد. در زمان جنگ تحمیلی، شهید باقری در جبهه های غرب (مهران )و فاو حضور یافت. او سرانجام سال 64 ، زمانی که در یگان سپاه محمدرسول الله (ص )حضور داشت، در عملیات پیروزمندانه والفجر 8 شرکت کرد و پس از جانفشانی های بسیار برای آزادسازی مناطق بسیار مهم و استراتژیک و نبردهای تن به تن، به فیض رفیع شهادت نائل آمد. شهید وحید باقری در مجموع دو سال در جبهه های دفاع مقدس حضور داشت. مزار شهید در قطعه 53 بهشت زهرا میعادگاه عاشقان شهادت است

خاطره  ای از مادر شهید

اسوه اخلاق بود

ما شش فرزند داشــتیم که دو نفر آنها شهید شــدند. یکی از آنها وحید اســت که نامش در شناسنامه رضا بود. شهید دیگرم محمود است که در سربازی شهید شد. وحید در سال 1342 در خانواده پرجمعیت و مذهبی ما به دنیا آمد . او در دبیرســتان انقلاب در رشته حسابداری و اقتصاد درس می خواند و قصد داشت در رشته حسابداری ادامه تحصیل دهد. سال 1363 بود که وارد بانک شد. آن زمان کشــور در حال دفاع از حمله های رژیم بعث عراق بود و وحید هم مانند دیگر همسالا نش در جبهه ها حضور یافت و در مجموع دو سال آنجا بود. دوره ای در سال 1362 در جنگهای چریکی لبنان حضور داشت و دوره ای هم فرمانده پایگاه زهک سیستان و بلوچستان در مبارزه با قاچاقچیان بود. شهدا بهترین انسانها بودند، وحید من هم شوخ طبع بود، اخلاق بسیار خوبی داشت و عاشق خواهرها و پدر و مادرش بود. هیچگاه نماز صبح را فراموش نمی کرد و اوقات بیکاری اش را در مغازه شیشه بری پدر می گذراند. همسرم زمانی که وحید را به جبهه می فرستاد، کمی پول به او میداد تا کمکی باشد برای مردم مناطق جنگ زده. بهترین خاطره من از وحید، مربوط به نامزدی اش است. او و نامزدش همدیگر را خیلی دوست داشتند. آن دختر که فرزند یکی از مقامات ارشــد نظام شاهنشاهی بود و با وجود مکنت مالی ، شیفته اخلاق اسلامی وحید شده بود، برای رســیدن به او به زندگی اشرافی پشت کرده و به خانمی متدین تبدیل شده بود. سرنوشت اما چیز دیگری رقم زد. وحید برای دفاع از میهن به جبهه رفته بود که این دختر عکس او را در بخش شهدا در روزنامه میبیند و مدت طولانی دچار مشکل روحی شده و تا سه ماه بستری میشود. در دیداری که با او داشتم، قسم اش دادم به خاطر وحید ازدواج کند تا روح او هم آرامش داشته باشد. یک سال بعد که خواستگاری برایش آمد، از ما برای ازدواج اجازه گرفت.


منبع: دیدار در بهشت