تبیان، دستیار زندگی
همچنین ترکیباتی مانند اسفنگومیلین ها و فسفاتیدیل کولین ها که اثر کمتری روی سیالیت غشاء دارند در سطح بیرونی غشاء قرار دارند درحالیکه فسفاتیدیل سرین، فسفاتیدیل اتانول آمین و فسفاتیدیل اینوزیتول که اثر بیشتری بر سیالیت غشاء دارند، در سطح سیتوزولی غشاء ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیالیت غشاهای زیستی (بخش دوم)

یک غشای زیستی نامتقارن می باشد.

سیالیت غشاهای زیستی (بخش دوم)

عوامل موثر بر سیالیت غشاء

ترکیب لیپیدها: از میان ترکیباتی که در نگه داشتن سیالیت غشاء نقش بسزایی دارد، کلسترول میباشد. این ماده در میان فسفولیپیدهای غشا قرار می گیرد و بدین ترتیب حرکت تصادفی سر فسفولیپیدها را محدود می کند. در واقع کلسترول در ارتباط با سیالیت غشاء اثر دوگانه ای دارد.

همچنین ترکیباتی مانند اسفنگومیلین ها و فسفاتیدیل کولین ها که اثر کمتری روی سیالیت غشاء دارند در سطح بیرونی غشاء قرار دارند. درحالیکه فسفاتیدیل سرین، فسفاتیدیل اتانول آمین و فسفاتیدیل اینوزیتول که اثر بیشتری بر سیالیت غشاء دارند، در سطح سیتوزولی غشاء می باشند.

طول زنجیره های هیدروکربنی: بطور کلی هر چقدر طول زنجیره ها کوتاهتر باشد، تمایل به برهمکنش دنبالههای هیدروکربنی کاهش یافته و در نتیجه سیالیت غشاء بیشتر می شود.

درجه اشباع: وجود پیوند دوگانه در دنباله های هیدروکربنی باعث ایجاد خمیدگی شده و این امر کنار هم قرار گرفتن مولکول ها را مشکل می کند. به همین دلیل هر چه پیوند دوگانه یا دنباله هیدروکربنی غیر اشباع باشد، سیالیت غشاء بیشتر می شود.

نوع پیوند: فسفولیپیدها از نظر تقارن به دو نوع سیس و ترانس تقسیم می شوند که در نوع سیس حرکت و جابه جایی بیشتر است. این نوع پیوند باعث خمیدگی می شود. کمپلکس آنزیمی دساچوراز که در شبکه آندوپلاسمی مستقر است، پیوند دوگانه با آرایش سیس را در ساختمان اسید چرب وارد می کند.

دما: در دماهای بالاتر لیپیدهای غشاء برای سازش با شرایط، دارای دنباله طویل تر و تعداد پیوندهای دوگانه کمتری می شوند. بنابراین افزایش دما منجر به افزایش سیالیت غشاء می شود. دمایی که در آن غشا از یک حالت منظم شبه ژل به سوی آرایش نامنظم شبه مایع برود، دمای گذار Tm نامیده می شود.

دانستید که کلسترول نیز در سیالیت غشا نقش دارد. در غلظت های طبیعی کلسترول، این مولکول حرکت تصادفی فسفولیپیدها در صفحه غشا را محدود می کند و با دم های آب گریز آنها برهمکنش می دهد. در مقابل، اگر غلظت کلسترول کم باشد، حلقه استروئیدی آن با فاصله انداختن بین دم های آب گریز فسفولیپیدها، از برهمکنش های تنگاتنگ آنها جلوگیری می کند و بر سیالیت غشا در بخش آب گریز میانی آن می افزاید. پروتئین ها نیز می توانند سیالیت غشا را تنظیم کنند.

ضخامت غشا با محتوای لیپیدی و پروتئینی آن کنترل می شود. مولکول هایی که سیالیت غشا را کاهش می دهند (مانند کلسترول در غلظت های طبیعی) باعث افزایش ضخامت غشا نیز می شوند. در غشا هایی شامل اسفینگومیلین که به خودی خود پایداری زیادی دارند، کلسترول تاثیری در ضخامت ندارد.

خم شدگی غشا به اندازه نسبی گروه های سر (آب دوست) و دم (آب گریز) فسفولیپیدها بستگی دارد. بعضی از فسفولیپیدها شکلی مخروطی دارند و در خم شدن غشاها نقش ایفا می کنند. این فسفولیپیدها ممکن است در فرآیندهایی مثل جوانه زدن وزیکول ها اهمیت داشته باشند. (شکل22) خم شدگی غشا همچنین به میزان زیادی وابسته به پروتئین ها است.

شکل22: خم شدگی غشا

 نکته: کلسترول بطور خاص در غشای پلاسمایی سلول های پستانداران به وفور یافت می شود اما در غشای پلاسمایی سلول های پروکاریوتی و گیاهی یافت وجود ندارد.

ارگوسترول در قارچ ها و سلول های مخمر و فیتواسترول (مانند استیگما استرول) در سلول های گیاهی یافت می شوند.

ارگوسترول، فیتواسترول و کلسترول پایه و اساس ساختمان استرولی (هیدروکربن 2 حلقه ای) مشترکی دارند و تفاوت در  مسیر بیوسنتز آنها اساس طراحی داروهای ضد قارچی می باشد.

کلسترول در غلظت های معمولی از طریق برهمکنش حلقه استرولی خود با دم های هیدروکربنی طویل فسفولیپیدها، این لیپیدها  را تثبیت کرده از اینرو منجر به کاهش حرکت لیپیدها و در نهایت منجر به کاهش سیالیت غشاء می شود. در صورتی که در غلظت های پائین، بدلیل کاهش برهمکنش های مذکور، منجر به افزایش تحرک لیپیدها می شود.

ادامه دارد ...

منبع: www.doctortabriz.ir

مرکز یادگیری سایت تبیان، مرجان سلیمانیان