نقش باور به توانایی در موفقیت در درس ریاضی
نه تنها استعداد ریاضی افسانه است بلکه حتی چیزی به نام مغز ریاضی نیز وجود ندارد...
جو بولر، نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد در یک سخنرانی در انجمن نویسندگان تعلیم و تربیت، در مورد نقش باورها بر موفقیت در تحصیل و به خصوص در درس ریاضی چنین گفت: "استعداد ریاضی، تنها یک افسانه است که تاثیر منفی زیادی بر موفقیت دانش آموزان در درس ریاضی دارد. به گفته او نه تنها استعداد ریاضی افسانه است بلکه حتی چیزی به نام مغز ریاضی نیز وجود ندارد اما این باور همچنان به طور گسترده و عمیقی در جامعه ترویج می شود."
بولر توضیح داد که مطالعات اخیر در زمینه انعطاف پذیری ذهن نشان می دهد حتی اشتباهات نیز مانند یادگیری ها ریشه ای در مغز دارند همان طور که با هر یادگیری، ارتباطات عصبی در مغز ایجاد می شود، هر اشتباه نیز سیناپسی را در مغز شکل می دهد. نکته اینجا است که وقتی از اشتباهاتمان می آموزیم و درس می گیریم، سیناپس دیگری نیز به وجود می آید. به این ترتیب شکست ها و اشتباهات ما پایه ای برای یادگیری های بعدی و عمیق تر شده و ارتباطات عصبی مغز را افزایش می دهد.
وقتی فردی درگیر یادگیری و حل مسائل ریاضی است، ذهن او به طور همزمان درگیر تولید سیناپس های عصبی متعدد است و هر بار که او اشتباهی می کند و متوجه اشتباه خود می شود، سیناپس های عصبی جدیدتری در ذهنش ایجاد می شود که در درازمدت ذهن او را برای درک مفاهیم ریاضی هر چه آماده تر می سازد. به عبارت دیگر می توان گفت، تمرین ریاضی ولو پر از اشتباه باشد، در درازمدت، ذهن فرد را برای آموختن ریاضی مستعدتر می سازد.
به گفته بولر، مغز حتی در زمانی که مشغول ارتکاب یک اشتباه هستیم در حال آموختن است زیرا به خصوص در چنین لحظاتی، مغز دچار چالش می شود و برای درک موقعیت نامتعادل به وجود آمده تلاش می کند و هر چه ذهن بیشتر درگیر موضوع شود و برای رفع اشتباه و پیدا کردن راه حل صحیح بیشتر تغلا کند، یادگیری عمیق تر و فراموشی کندتر خواهد شد. نکته مهم این است که وجود لحظات آزمون و خطا و رو به رو شدن با اشتباهات به خصوص برای کودکان بسیار حیاتی و مهم است زیرا مغز کودکان در این موقعیت ها، در حال گسترده شدن و پیچیده تر شدن است چرا که همزمان با درگیر شدن ذهن در حل معما، مغز ارتباطات عصبی هر چه بیشتری را ایجاد می کند که این ارتباطات می تواند جریان بازیافت و بازخوانی اطلاعات را سریع تر کرده و با تمرین مستمر، هر نوبت کارایی و سرعت مغز در حل مسائل، افزایش یابد.
به این ترتیب کودکانی که بر قوۀ یادگیری خود باور دارند و می دانند که علیرغم تمام اشتباهات و شکست ها، سرانجام راه حل را خواهد یافت و یاد خواهند گرفت، رفته رفته ذهن آماده تری برای یادگیری و حل مسائل خواهند داشت. در مقابل کودکانی که بر این باور هستند که استعداد یادگیری مسئله ای ذاتی و مادرزادی است و تلاش و تمرین تاثیری بر یادگیری آنها نخواهد داشت، در نتیجه تلاش کمتر، پختگی، کارایی و آمادگی مغزشان را برای یادگیری نیز کاهش می دهند و در نتیجه دیرتر و کندتر می آموزند.
نکته مهم دیگری که بولر بر آن تاکید کرد، آثار مخرب امتحانات کلاسی ریاضی است که در یک بازه زمانی کوتاه از دانش آموزان خواسته می شود به سرعت مسائل ریاضی را حل کنند. به باور بولر، حافظه فعال، در نگهداری و انتقال داده های ریاضی نقش اصلی را دارد و این بخش از مغز، معمولا تحت فشار و استرس، قفل می شود. به عبارت دیگر زمانی که ما دانش آموزان را پای یک امتحان کلاسی فشرده می نشانیم و از آنها می خواهیم سوالات ریاضی را با سرعت پاسخ دهند، حافظه فعال آنها قابلیت خود را برای نشان دادن حداکثر عملکرد و کارایی از دست می دهد. در این زمینه تحقیقی نیز در دانشگاه شیکاگو انجام شده است که نتایج آن نشان می دهد وقتی از افراد خواسته می شود در یک بازه زمانی کوتاه، سوالات امتحانی را پاسخ دهند، حافظه فعال آنان از کار می افتد و عملکرد آنها به شدت افت می کند. از همین رو محققان نتیجه گیری می کنند که با شناسایی عوامل و علائم اضطراب ریاضی، که به خصوص خود را در امتحانات فشرده نشان می دهد می توان به دانش آموزان در بهبود عملکردشان در درس ریاضی کمک کرد.
به باور بولر برای بهبود عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی این تنها کافی نیست که خودپنداره ها و باورهای آنها را مثبت و سازنده نماییم بلکه اگر آنچه واقعا در جلسات درس و امتحان رخ می دهد را تغییر ندهیم، حتی باورها هم نمی توانند به دانش آموزان کمک چندانی نمایند. در واقع برای افزایش موفقیت دانش آموزان نه تنها باید بر روی باورهای آنها تمرکز کنیم بلکه از سوی دیگر محیط و تجربیات عملی آنها را هم در مواجه شدن با ریاضی مورد بازنگری قرار دهیم.
از میان برداشتن موقعیت های استرس زا در اثر برگزاری امتحانات یا مسابقات رقابتی و در یک بازه زمانی کوتاه می تواند دانش آموزان را نسبت به عملکرد و موفقیت شان در درس ریاضی بدبین نماید اما برعکس با تغییر رویکرد آموزشی خود می توانیم موفقیت آنها را تضمین نماییم. برای مثال جایگزین کردن پروژه های عملی به جای امتحانات، استفاده از روش های یادگیری مشارکتی و کار گروهی در حل تمرینات و البته نشان دادن عملکرد و قابلیت های مغز انسان در زمان یادگیری می توان برای دانش آموزان اعتماد به نفس رو به رو شدن با ریاضی و چشیدن طعم شیرین یادگیری و موفقیت را فراهم کرد.
مرکز یادگیری سایت تبیان