زیست شناسی (2)
زیستشناسی مدرن از پنج اصل بههم وابسته (نظریه سلولی، تکامل، ژنتیک، هموستازی و انرژی) تشکیل شده است.
در مطلب قبل با زیر مجموعه های زیست شناسی آشنا شدید و ویژگی های یک سلول را بررسی نمودید، حال در ادامه به بررسی دانش زیست شناسی که مجموعه ای از مفاهیم و اصول می باشد می پردازیم.
زیستشناسی با ساخت میکروسکوپ آنتونی وان لیوون هوک، شروع به رشد و پیشرفت سریع کرد. اینگونه بود که دانشمندان اسپرم، باکتری، مژهداران و تنوع زندگی میکروسکوپی را کشف کردند. تحقیقات انجام شده توسط یان سوامردام منجر به اطلاعات جدید در حشرهشناسی شده و به توسعه روشهای اساسی کالبدشکافی میکروسکوپی و رنگ آمیزی کمک بسیاری کرده است.
پیشرفت در تکنیکهای میکروسکوپی تأثیر بسیاری در تفکرات زیستشناسی داشت. در آغاز سده ۱۹، تعدادی از زیستشناسان به اهمیت سلول اشاره کردند. سپس، در ۱۸۳۸، اشلایدن و تئودور شوان شروع به ترویج ایدههای کنونی جهانی کردند که شامل این موارد بودند:
(1) واحد اصلی موجودات زنده سلول میباشد و
(2) سلولهای هر موجود تمام ویژگیهای زندگی را دارد، اگرچه آنها با این ایده مخالف بودند که
(3) همه سلولها از تقسیم دیگر سلولها به وجود میآیند. به لطف کارهای روبرت ریماک و رودولف فیرخو، در ۱۸۶۰ بیشتر زیستشناسان همه سه اصلی را که به عنوان نظریه یاخته شناخته میشد، قبول کردند.
در همین هنگام، طبقهبندی موجودات زنده و ردهبندی آنها عامل تمرکز تاریخ دانان طبیعی شد. کارل لینه، طبقهبندی اساسی برای جهان طبیعی را در سال ۱۷۳۵ (گونههایی که تا آن زمان شناخته شده بودند) منتشر کرد، و در سالهای ۱۷۵۰ نامهای علمی را برای تمام گونههای خود معرفی کرد. ژرژ-لوئی لکرک کنت دو بوفون، جانوران را به عنوان طبقهبندیهای مصنوعی و گونههای زنده را به عنوان تطبیقپذیر معرفی کرد، حتی پیشنهاد داد که آنها احتمالاً از نسب مشترک هستند. اگرچه او با فرگشت مخالف بود، بوفون یک چهره کلیدی در تاریخچه اندیشه فرگشتی بود چرا که کارهایش بعدها بر نظریههای فرگشتی لامارک و داروین تأثیر گذاشت.
دانش زیست شناسی مجموعه ای از مفاهیم و اصول یا اصطلاحا موضوع دارد که آن را یکپارچه می سازند. در اینجا مختصرا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
درک سلسله مراتبی بودن جهان زنده اهمیت دارد. وقتی از یک سطح در یک سلسله مراتب به سطوح بالاتر برویم، ویژگی های جدیدی بروز می کنند که در سطح اول وجود نداشتند: یک سلول بیش از اجزای سازنده آن است و ویژگی هایی دارد که برای نمونه در اندامک های آن وجود ندارند، بلکه حاصل برهم کنش این اجزا با یکدیگر است. به این ویژگی های جدید در یک سلسله مراتب، (ویژگی های برآینده) گفته می شود.
برای یگانگی و جهان شمولی زیست شناسی به ویژه در سطوح مولکول و سلولی نمونه های متعددی وجود دارد:
تمام جانداران شناخته شده بیوشیمی مشترکی دارند که بر پایه کربن است، تقریبا تمام آنها از یک نوع سیستم ژنتیکی مشترک (از نظر نوع ماده ژنتیک، جریان اطلاعات ژنتیکی، کد ژنتیک و ...) استفاده می کنند. سلول، یک موضوع یکپارچه کننده دیگر است. شباهت هایی بنیادین در فرآیندها و ساختارهای سلولی بین طیف وسیع جانداران مشاهده می شود.
بلافاصله پس از یگانگی به تنوع زندگی اشاره می کنیم، با وجود یکپارچگی زیربنایی، تنوع بسیار چشمگیری در موجودات زنده گوناگون از نظر شکل، رفتار و مراحل زندگی وجود دارد. حتی مکانیزم فرآیندهایی پایه نظیر همانندی و ترمیم ماده ژنتیک در جاندارانی با خویشاوندی نزدیک هم، در جزئیات تفاوت دارد.
نظریه تکامل می تواند توضیح دهد که چگونه یکپارچگی و تنوع می توانند همزمان در جهان زنده وجود داشته باشند: یکپارچگی ناشی از خویشاوندی گونه هایی که از جدی مشترک منشا گرفته اند و تنوع در تغییراتی که طی انشعاب این گونه ها از جد مشترک تکامل یافته اند. انتخاب طبیعی مکانیزمی برای این پدیده ارائه می دهد.
در تمام سطوح سلسله مراتب زندگی، ساختار و عملکرد با یکدیگر هم خوانی دارند و عملکرد از ساختار حاصل می شود. انتخاب طبیعی با اثر روی عملکرد، باعث تغییر در ساختار نیز می شود.
برهمکنش و تبادل مداوم با محیط، جریان انرژی، پردازش اطلاعات (ژنتیکی) و تنظیم محیط درونی به واسطه مکانیزم هایی همچون پس خوردها از جمله اصول دیگری می باشند که در سراسر زیست شناسی به چشم می خورند.
زیست شناسی دانشی گسترده و جذاب است و دانش پژوهان کنونی زیست شناسی در درخشان ترین دوران آن قدم گذاشته اند، در حال حاضر می توان انتشار مجلات زیست شناسی و پزشکی را به طور گستده ای مشاهده نمود.
منبع: https://fa.wikipedia.org
مرکز یادگیری سایت تبیان، مرجان سلیمانیان