تبیان، دستیار زندگی
خاله شیرین، خاله مادرم زن جالبی است. او همیشه خودش را با جمع آوری تمبر، قوطی کبریت، مداد تراش ، ناخن گیر و چیزهایی شبیه آنها سرگرم می کند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آلبوم تمبر خاله شیرین

خاله شیرین، خاله مادرم زن جالبی است. او همیشه خودش را با جمع آوری تمبر، قوطی کبریت، مداد تراش ، ناخن گیر و چیزهایی شبیه آنها سرگرم می کند.

آلبوم تمبر خاله شیرین

مادرم گفته بود: خاله شیرین کلکسیون جمع می کند.کلکسیون یعنی مجموعه ای از چیزهای شبیه به هم. او چند تا کلکسیون دارد، اما کلکسیون تمبرش از همه جالبتر و با ارزشتر است.

خیلی دلم می خواست کلکسیون های خاله شیرین را ببینم. مادرم قول داد که یک روز مرا به خانه خاله شیرین ببرد و از او خواهش کند تا کلکسیون هایش را به من نشان بدهد. یک روز تعطیل همراه پدر و مادر و برادر کوچکم به دیدن خاله شیرین رفتیم. او تنها زندگی می کرد. فرزندانش ازدواج کرده بودند و شوهرش هم سال پیش از دنیا رفته بود. خاله شیرین با خوشرویی از ما پذیرایی کرد. سپس ما را به اتاق بزرگی برد که چند ویترین شیشه ای در آن قرار داشت. توی هر ویترین مجموعه ای از چیزهایی که جمع آوری کرده بود، دیده می شد.

یک قسمت قوطی کبریت هایی با اندازه ها و جعبه های مختلف به چشم می خورد. در ویترین بعدی تعدادی مداد تراش با شکل های مختلف مثل ماشین، عروسک، دوچرخه و سه چرخه، سطل زباله و پلنگ صورتی چیده بود. ناخن گیرهایش هم هر کدام به یک اندازه و شکل بودند. تعدادی گیره سر و سنجاق سینه هم در ویترین بعدی به چشم می خورد. خاله اسم اتاقش را موزه کوچولو گذاشته بود. چندتا آلبوم تمبر هم روی میز گردی در وسط اتاق دیده می شد. همراه پدر و مادر و برادرم تمام مجموعه ها یا به قول خاله شیرین، کلکسیون ها را تماشا کردیم و آلبوم های تمبر را ورق زدیم. دیدن تمبرهای قدیمی که بسیاری از آنها از روی پاکت نامه ها جدا شده بودند برای همه ما جالب بود. بعضی از تمبرها خیلی قدیمی و مال سال ها پیش بودند. تعدادی تمبر خارجی مربوط به کشورهای عربی و اروپایی هم بین آنها بود. پدرم با دیدن تمبرها گفت: این روزها با وجود تلفن و موبایل و ایمیل یعنی نامه های الکترونیکی، مردم کمتر برای هم نامه می نویسند و پست می کنند.

خاله شیرین آهی کشید و گفت: یادش به خیر آن روزهایی که نامه رسان در خانه را می زد و نامه را به دست گیرنده می داد. مردم نامه را می نوشتند و در پاکت می گذاشتند، روی پاکت تمبر می زدند و آن را به صندوق پست می انداختند. در اداره پست نامه ها را جدا می کردند و مهر می زدند و به مقصد می رساندند. بسیاری از تمبرهایی را که اینجا می بینید، از روی پاکت نامه هایی جدا کرده ام که خواهران و برادران و دوستان و آشنایان برایم می فرستادند. آنها در شهرهای مختلف زندگی می کردند. ما مرتب برای هم نامه می نوشتیم و به وسیله نامه از حال یکدیگرخبردار می شدیم.

برادرم پرسید: برای چی روی پاکت نامه ها تمبر می چسباندند؟ اگر تمبر نمی زدند چی می شد؟ خاله خندید و ما را به اتاق پذیرایی برد. همه دور هم نشستیم. خاله رو به برادرم کرد و گفت: پسرم، در زمانهای قدیم نامه ها را به وسیله حیوانات از شهری به شهری و از کشوری به کشور د یگر می بردند. در آن زمان کاروانسراهایی وجود داشت که نامه رسان در آنجا نامه ها و بسته های خود را به نامه رسان دیگری می داد تا او بقیه راه را برود و نامه را برساند. این کاروانسراها را به زبان خارجی”پست” می نامیدند. کلمه تمبر پست از همین زمان مورد استفاده قرار گرفت. تمبر پست در واقع دستمزدی است که فرستنده نامه برای رساندن نامه ها و بسته های خود می پردازد. سال ها پیش، فکر می کنم، در حدود 180 سال قبل، یک مرد انگلیسی به دولت انگلیس پیشنهاد کرد که برای جابجایی نامه ها از تمبر استفاده شود. وقتی کشور انگلستان برای جابجایی نامه ها تمبر را به وجود آورد، کشورهای دیگر هم استفاده از تمبر را یاد گرفتند واین کار کم کم در کشورهای دیگر هم رواج یافت.

آن روز در خانه خاله شیرین به ما خیلی خوش گذشت. چند تا کلکسیون (مجموعه) دیدیم و چیزهای تازه یاد گرفتیم.

koodak@tebyan.Com

تهیه: فهیمه امرالله -نویسنده: مهری طهماسبی دهکردی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.