تبیان، دستیار زندگی
آیت الله کعبی اظهار داشت: روحانیت اگر بخواهد بعد از مرحله تشکیل حکومت اسلامی از نظر اهداف وظایف، ساختار، کارکرد، مدیریت، نظامات آموزشی، پژوهشی و تبلیغی به شرایط قبل از انقلاب فکر کند،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حوزه نمی تواند جدای از اهداف، آرمان و وظایف انقلاب اسلامی باشد

آیت الله کعبی اظهار داشت: روحانیت اگر بخواهد بعد از مرحله تشکیل حکومت اسلامی از نظر اهداف وظایف، ساختار، کارکرد، مدیریت، نظامات آموزشی، پژوهشی و تبلیغی به شرایط قبل از انقلاب فکر کند،

حوزه نمی تواند جدای از اهداف، آرمان و وظایف انقلاب اسلامی باشد

در واقع محکوم به انزوا در میدان وسیع رقابتی است و به تدریج به حاشیه خواهد رفت و کارکرد و کارایی اش از بین خواهد رفت.

به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری رسا،  آیت الله عباس کعبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در همایش نسبت حوزه با انقلاب که صبح امروز در مدرسه علمیه عباسقلیخان شاملو مشهد برگزار شد، به تبیین موضوع پیشینه نسبت حوزه و نظام پرداخت و گفت: حوزه های علمیه از آغاز عصر غیبت تا کنون مسیر تأسیس، تثبیت، تحکیم، تعمیق و توسعه را به خوبی طی کرده اند و با پیروزی انقلاب اسلامی حوزه های علمیه به مرحله نوینی به نام مرحله تشکیل حکومت بر پایه دین دست یافتند.

وی با اشاره به مراحل قبل از تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، افزود: در دوران قبل از انقلاب علما زحمات بسیاری در این مسیر کشیده اند تا این تراث شیعه پایه های مستحکمی پیدا کند و حوزه های توانمند شیعه بتوانند با هدایت و رهبری امام بنیان یک حکومت بی نظیر تاریخی را بنا نهند. تشکیل حکومت دینی در دوران معاصر دستاورد بزرگ تاریخی حوزه های علمیه است و امام به عنوان مرجع تقلید این انقلاب را هدایت و رهبری کردند.

این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: مراحل قبل از تأسیس جمهوری اسلامی با همه آن بازه زمانی گسترده با مرحله دوران اسلام مکی قابل مقایسه است؛ شرایط حوزه ها در آن زمان همانند شرایط اسلام در بدو تولد بود. روحانیت قبل از انقلاب از لحاظ دستاورد با همه دستاورد هایش مثل دوران اسلام مکی است.

وی با بیان این که مرحله تشکیل حکومت در انقلاب اسلامی، مرحله نوینی در تاریخ روحانیت شیعه است، ابراز داشت: تولد نظام اسلامی با دوران اسلامی مدینه و تشکیل حکومت پیامبر قابل مقایسه است و هر یک اقتضائات، شرایط و الزامات خاص خود را دارد. روحانیت نمی تواند به عقب برگردد! روحانیت اگر بخواهد بعد از مرحله تشکیل حکومت از نظر اهداف وظایف، ساختار، کارکرد، مدیریت، نظامات آموزشی، پژوهشی و تبلیغی به شرایط قبل از انقلاب فکر کند، در واقع محکوم به انزوا در میدان وسیع رقابتی است و به تدریج به حاشیه خواهد رفت و کارکرد و کارایی آن از بین خواهد رفت.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی یک مرحله تکاملی در مسیر رشد و تحول و نمو حوزه های علمیه است و با پیروزی انقلاب دوره تازه ای برای روحانیت ایجاد شد و نقطه عطف تاریخی برای روحانیت شیعه به وجود آمد.

آیت الله کعبی بیان کرد: روحانیت ظرفیت اجتماعی بی بدیلی در مقایسه با همه اقشار جامعه دارد و این ظرفیت بی بدیل روحانیت مرهون ظرفیت و نقش دین بوده و ناشی از تأثیر ایمان دینی است. ایمان دینی در عقل، فکر، اندیشه، احساسات و مجاری زندگی مردم راه پیدا کرده و می تواند تحول ایجاد کند و ظرفیت اجتماعی عظیم روحانیت ناشی از ظرفیت عظیم دین در زندگی انسان ها است و البته روحانیت متکفل دین و دنیای مردم است.

وی همچنین به تبیین پیش فرض های لازم برای تبیین نسبت حوزه و انقلاب پرداخت و گفت: نخستین پیش فرض «جامعیت دین» است؛ دین اسلام پاسخگوی همه نیازهای مادی و معنوی بشر است و قلمرو دین همه ساحت های گوناگون زندگی را در بر می گیرد و جهت می دهد. دومین پیش فرض «عینیت ارتباط همه عناصر و مؤلفه های دینی به گونه نظام مند و تأثیر و تأثر متقابل» دین یک نظام و سیستم است و این خرده سیستم ها، مؤلفه ها و آموزش ها به شکل یک سیستم و نظام واره با هم ارتباط عینی دارند. همانند نظام های معرفتی، انسان شناسی، اخلاقی و تربیتی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی امنیتی و خانوادگی که در دین در هم تنیده است و یک مجموعه واحد را شکل می دهد.

مؤلفه سوم «تفکیک نا پذیری دین و سیاست» است؛ دین و سیاست از هم جدا نیست بلکه قلمرو دین یکی از ساحت های زندگی بشر است که زندگی سیاسی را در بر می گیرد و جهت می دهد. و مؤلفه چهارم «مبارزه با نظام جائر و اقدام برای تشکیل نظام اسلامی در مسیر اقامه دین» می باشد؛ در فقه شیعه قبول ولایت جائر از گناهان کبیره است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه با طرح این پرسش که علمای شیعه در برابر این نظام ها چه کارهایی کردند، پاسخ داد: رویکردهایی که علما در برابر نظام های جائر اتخاذ کردند عبارتند از سیاست کناره گیری و انزوا، سیاست همکاری برای دفع ضرر به شر و جلب منافع و مصالح، سیاست حمایت از دولت جائر در برابر دشمنان خارجی، سیاست تقویت مرجعیت عام شیعی (سیاست تشکیل دولت در دولت) و این سیاست که تضعیف نظام اسلامی حرام و حفظ نظام اسلامی واجب است.

وی پس از بیان این مقدمات و پیش فرض ها در تبیین بحث اصلی بیان کرد: برخی گروه های روحانیت قائل به جدا انگاری بودند؛ بدین معنا که حوزه کار خود را بکند و نظام هم کار خود را بکند(این دو، دو کیان جدای از هم هستند)؛ می گویند حوزه عقبه ای تاریخی دارد، نظام ها و حکومت ها می آیند و می روند و حوزه ها پابرجاست، پس چرا مسیر حوزه با حکومت و نظام باید آمیخته شود! اما پاسخ آن است که انقلاب فرزند حوزه است و حوزه نمی تواند جدا از آرمان انقلاب، اهداف انقلاب و وظایف انقلاب باشد. حکومت دینی محصول حوزه ها است.

وی با بیان این که گروهی دیگر رویه سنتی را برگزیدند، در رد این مسأله گفت: تحول اجتناب ناپذیر است؛ مرحله جدیدی در حیات حوزه ها با مقیاس جهانی با فرصت تاریخی باز شده و بازگشت به عقب باعث انزوای حوزه می شود و تحول اجتناب نا پذیر است.

گروه سوم قائل به لزوم حفظ و میراث حوزه ها هستند؛ این که میراث حوزه ها را حفظ کنیم و اگر با نظام همراه شویم اعتبار روحانیت و حوزه کم می شود. اما پاسخ ما به آنان این است که اگر انسان در حاشیه بنشیند و بی تفاوت باشد و کار به کار کسی نداشته باشد ـ عین بی درایتی است ـ حفظ نظام و تداوم حوزه ها وظیفه است! مگر می شود نسبت به این دو بی تفاوت بود؟ باید گذاشت این نظام جلو برود و به اسلام خدمت کند. امروز مکتب اهل بیت(ع) به برکت نظام اسلامی ظرفیت جهانی پیدا کرده است.

منبع: خبرگزاری رسا