مراکز عصبی (1)
در انسان ها ۳۱ جفت عصب نخاعی وجود دارد که از راه سوراخهای بین مهره ای ستون مهرهها بیرون میآیند.
پیشتر دانستید که هدایت جریان عصبی از یک نقطهٔ دستگاه به نقطهٔ دیگر و سرانجام انتقال آن از یک واحد عصبی به یک واحد دیگر است. تقسیمبندی دستگاه عصبی معمولا بر دو مبنای کالبدشناختی (آناتومیک) و کارکردی صورت میگیرد. دانستید که دستگاه عصبی مرکزی از مغز و نخاع تشکیل گردیدهاست.
دستگاه عصبی محیطی از ۱۲ جفت رشتههای عصبی مغزی و ۳۱ جفت رشتههای عصبی نخاع تشکیل گردیدهاست که مغز و نخاع را به سایر قسمتهای بدن ارتباط میدهند.دستگاه عصبی محیطی شامل دو بخش اصلی حسی و حرکتی است. بخش حسی اطلاعات اندامهای حس را به دستگاه عصبی مرکزی هدایت میکند، و بخش حرکتی ارسال پیام عصبی را به اندامهای حرکتی بر عهده دارد و خود شامل دو دستگاه مستقل میشود: دستگاه عصبی پیکری و دستگاه عصبی خودمختار. حال به بررسی حفاظت از این مراکز عصبی می پردازیم.
حفاظت به وسیله استخوان ها
در حدود 85 درصد وزن مغز و نخاع را آب تشکیل می دهد. به همین دلیل، مغز و نخاع ساختار ظریف و آسیب پذیری دارند.
از آنجا که مراکز عصبی حساس ترین، ظریف ترین و آسیب پذیرترین بخش های بدن می باشند، باید در محفوظ ترین نقاط بدن قرار گیرند:
نخاع در لوله ای استخوانی به نام ستون مهره ها قرار دارد.
مغز در داخل حفره جمجمهای جای دارد و از راه سوراخ ماگنوم به نخاع متصل میشود. قسمت پایینی مغز را که به طناب نخاعی متصل میشود را بنام ساقه مغز (Brain Stem) میشناسند و قسمت جلویی مغز را جلو مغز (پروزانسفالون) (Prosencephalon) مینامند
در رویان ۵ هفتهای جلو مغز از دو قسمت تشکیل شدهاست: تلانسفال (Telencephalon) و دیانسفال (Diencephalon). تلانسفال که نیمکرههای مغزی را میسازد و دیانسفال که چشمها، هیپوفیز، تالاموس، هیپوتالاموس و اپی فیز (جسم پینه آل) را میسازد
ساقه مغز از دو تشکیل شدهاست: مزانسفالون (Mesencephalon) یا مغز میانی و رومبانسفالون (Rhombencephalon) یا مغز خلفی.
حفاظت به وسیله پرده مننژ و مایع مغزی – نخاعی
قرار گرفتن مراکز عصبی در محفظه های استخوانی، برای حفاظت مغز و نخاع کافی نیست. برای روشن شدن این موضوع فرض کنید ظرفی بلورین را برای محافظت در برابر ضربه و سایر صدمات خارجی، درون جعبه ای فلزی قرار داده ایم. به محض تکان دادن جعبه، ظرف بلورین بر اثر برخورد با دیواره های جعبه خواهد شکست. بنابراین، اطراف ظرف بلورین را باید با موادی نظیر پوشال پر کنیم.
اطراف مغز و نخاع را سه پرده که مجموعا مننژ نامیده می شوند احاطه کرده است:
پرده خارجی، پرده ای است از بافت پیوندی با رشته های محکم. این پرده به استخوان های محافظ متصل است.
پرده میانی، عنکبوتیه نام دارد. این پرده، ضخیم تر از دو پرده دیگر است و در ضخامت آن، تارهایی همچون تارهای عنکبوت وجود دارد. به همین سبب به آن (عنکبوتیه) می گویند.
پرده داخلی، پرده پیوندی ظریفی است و رگ های خونی فراوانی دارد. این پرده به سطح مغز و نخاع چسبیده است و کار تغذیه بافت عصبی را انجام می دهد.
درون عنکبوتیه، مایع شفافی قرار دارد که از ترشحات رگ های خونی می باشد. این مایع را مایع مغزی – نخاعی می گویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است.
حفاظت به وسیله سد خونی – مغز
سلول های پوششی دیواره مویرگ های مغزی، فاقد منافذی است که در بافت های دیگر دیده می شوند. در نتیجه، بسیاری از موادی که در بافت های دیگر می توانند از رگ ها خارج شوند، در مغز قادر به خروج از مویرگ نیستند. به این عامل حفاظت کننده، سد خونی – مغزی گفته می شود. موادی مثل اکسیژن و گلوکز می توانند به سرعت از سد خونی – مغزی بگذرند.
دستگاه عصبی جانوران
در مطلب قبل دانستید که شکل عمومی دستگاه عصبی (پی) پستانداران مانند سایر مهره داران زمینی است. ولی در پستانداران مغز به تناسب بزرگتر است.
سلول های عصبی در جانوران مختلف، از نظر نحوه عمل بسیار شبیه یکدیگرند. اما در نحوه سازمان دهی آنها، گوناگونی زیادی به چشم می خورد.
هیدر
هیدر، از کیسه تنان است. در آب زندگی می کند و می تواند به آهستگی در زیستگاه خود جابه جا شود اما بیشتر اوقات به حالت ساکن و چسبیده به یک تکه سنگ قرار گرفته است.
دستگاه عصبی در هیدر به صورت یک شبکه عصبی می باشد و شبکیه ای از رشته ها را دارد که در تمام بدن جانور پخش شده اند.
در دستگاه عصبی هیدر سلول های عصبی شبکه ای را بین دو لایه دیواره بدن تشکیل می دهند. این شبکه، سلول های گیرنده موجود در دیواره بدن را به سلول های ماهیچه ای و غده ای مربوط می کند. هیچ مرکزی مثل مغز و نخاع برای سازمان دهی کنترل و هماهنگی پیام های عصبی وجود ندارد. وقتی قسمتی از بدن تحریک را دربافت کرد، پیام عصبی به آهستگی به تمام جهات منتشر می شود. در نتیجه، تمام تارهای ماهیچه ای بدن هیدر، به این محرک پاسخ می دهند، اما در این پاسخ، نوعی هماهنگی دیده می شود. مثلا وقتی بازوهای هیدر به طعمه ای مثل دافنی نزدیک می شوند و با آن تماس پیدا می کنند، پیام عصبی به آهستگی در سراسر بدن جانور منتشر می شود. در پاسخ هیدر به سوی طعمه گرایش پیدا می کند و بازوها به گونه ای هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند تا غذا را به دهان وارد کنند.
ادامه دارد ...
منبع:http://www.niazemarkazi.com
مرکز یادگیری سایت تبیان، مرجان سلیمانیان