تبیان، دستیار زندگی
محمدشاه قاجار که از بیماری نقرس رنج میبرد، از فرانسه درخواست پزشک کرد. طبیب سابق شاه ، دکتر لابات( Dr. Labat) نیز فرانسوی بود که ایران را ترک گفته بود. گیزو، وزیر امور خارجه فرانسه بنا به توصیه آکادمی پزشکی ، دکتر کلوکه ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دکتر لویی آندره ارنست کلوکه

محمدشاه قاجار که از بیماری نقرس رنج میبرد، از فرانسه درخواست پزشک کرد. طبیب سابق شاه ، دکتر لابات( Dr. Labat) نیز فرانسوی بود که ایران را ترک گفته بود. گیزو، وزیر امور خارجه فرانسه بنا به توصیه آکادمی پزشکی ، دکتر کلوکه را به ایران معرفی کرد. گیزو محرمانه از او خواست تا برای استحکام و ازدیاد قدرت فرانسه درایران تلاش کند.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

دکتر لویی آندره ارنست کلوکه

درخواست محمدشاه از فرانسه چه بود؟

لویی آندره ارنست کلوکه(Louis André Ernest Cloque)، فرزند هیپولت کلوکه متولد یازدهم اکتبر 1818 در  پاریس، از مدارس سن‌لویی و ورسای فارغ‌التحصیل شد و تحصیل در رشته پزشکی را در دانشکده پزشکی پاریس ادامه داد. در 1262ق/1846 شاه ایران، محمدشاه قاجار  که از بیماری نقرس رنج می‌برد، از فرانسه درخواست پزشک کرد. طبیب سابق شاه ، دکتر لابات( Dr. Labat) نیز فرانسوی بود که ایران را ترک گفته بود. گیزو، وزیر امور خارجه فرانسه  بنا به توصیه  آکادمی پزشکی ، دکتر کلوکه را به ایران  معرفی کرد. گیزو محرمانه از او خواست تا  برای استحکام و ازدیاد  قدرت فرانسه  درایران تلاش کند. دکتر کلوکه در فوریه 1846م/ محرم 1262ق سفر خود به سوی ایران را آغاز کرد و بعد از توقف دو ماهه در  قسطنطنیه  به تهران رسید .

دریافت  نشان الماس درجه اول  شیر و خورشید دکتر کلوکه

معرفی او در حضور محمدشاه توسط کنت دو سارتیژ ، نماینده و کاردار فرانسه درایران صورت گرفت. کلوکه خاطره نخستین ملاقات خود با محمد شاه را در خاطرات خود نوشته و او را نجیب و دارای اطلاعات وسیع درباره تاریخ و جغرافیا معرفی کرده است.

اجرای اولین دستورات درمانی پزشکی  دکتر کلوکه  مانع از پیشرفت بیماری نقرس و بهبود شاه شد. همزمان با ورود او به ایران  بیماری وبا در تهران شایع  و دکتر کلوکه با درمان  یکی از دختران شاه و ملک جهان خانم مهدعلیا،  همسر محمدشاه و مادر ناصرالدین میرزا ولیعهد، موفق به دریافت تصویر  مزین به الماس ناصرالدین میرزا  و چندی بعد در ربیع الثانی 1263ق/ شخص شاه به او  نشان الماس درجه اول  شیر و خورشید داد.

دکتر کلوکه چون دیگر اطبای فرنگی در ایران  تنها به تخصص خود نپرداخت و  به حوزه سیاست وارد شد. بنا به توصیه گیزو ، وزیر خارجه  فرانسه، به  تحکیم روابط سیاسی میان ایران و فرانسه پرداخت. در اولین گام میرزا محمدعلی خان شیرازی، برادرزاده ابوالحسن  خان ایلچی ،  که مناسبات نزدیکی با کلوکه برقرار کرده بود به عنوان سفیر ایران در فرانسه به پاریس اعزام شد و از آن سو نیز کنت دو سارتیژ به عنوان سفیر فرانسه در ایران معرفی شد.

با برهم خوردن روابط میان  ایران و فرانسه در جمادی‌الثانی 1265 کنت دو سارتیژ به همراه دیگر اعضای سفارت به فرانسه بازگشت، بار دیگر دکتر کلوکه به عنوان حافظ غیر رسمی منافع  فرانسه در ایران باقی ماند. در سال 1268 ق  در سوءقصد بابیان به  ناصرالدین شاه کلوکه گلوله‌ای را که شاه را زخمی کرده بود بیرون آورد.

محمدشاه چندی نگذشته بود که به علت ابتلا به بیماری باد سرخ  و ورم معده  درگذشت. توصیه دکتر  کلوکه بر این بود که  خبر مرگ او را تا 48 ساعت مخفی دارند. دکتر کلوکه در دفتر خاطرات خود در مورد دوران بعد از مرگ محمدشاه  و نگرانی از وضعیت جدید می نویسد:

من  خیلی خوب ناصرالدین را می‌شناسم  و در طی این دو سال با خلوص نیت به او خدمت  کردم . هنگامی که بحث انتصاب او به حکمرانی سرزمین آذربایجان  در میان بود نفوذ آقای کنت  دو سارتیژ  برای او کمک  بزرگی بود . بنده شخصا در فرصت‌های  مناسب اطلاعات  و نظریه هایی به وی  می دادم که خالی از انتقاع  نبود  . من  خواهر منحصر به فردش را از وبا  نجات دادم و در بهار همین سال مادرش را که به  مرض خطرناکی مبتلا شده بود معالجه نمودم . من به بالین دخترش با دلسوزی یک دایه  شب زنده داری کردم،  حال ببینیم  او با من چگونه رفتار خواهد کرد . مادر او که از لحاظ فکر شخص فوق العاده ای  است همیشه به من محبت زیادی  داشته و به من وعده های عالی می دهد  ولی این طبیعی است که هنوز باید در انتظار  بمانم. در انتظار بازگشت پادشاه جوانی که بیش از  نوزده سال ندارد و این انتظار برای  من زیاد  طولانی نخواهد بود . خواست شخصی من این است که به فرانسه بازگردم  متاسفانه  اوضاع و احوال به وضع و موقع من اهمیت سیاسی داد. بنابراین من باید  نقشه ها  و منافع شخصی خود را فدای  منافع میهن خویش بسازم  و کورکورانه خود را در اختیار  و امر کنت دو سارتیژ بگذارم.

این تنها نقش او نبود ، دکتر کلوکه با سفارت انگلیس نیز رابطه‌ای مناسب برقرار کرده بود و از طریق دکتر دیکسون ، پزشک سفارت انگلیس گزارشات سیاسی را منتقل می‌کرد.

دکتر کلوکه  که نگران وضعیت خود در زمان سلطنت  ناصرالدین شاه بود به انتظار آمدن وی  در تهران باقی ماند.  دکتر کورمیک انگلیسی که پزشک ناصرالدین شاه در دوران ولیعهدی بود با وی به تهران آمد و مدتی نیز طبابت وی را بر عهده داشت اما حمایت میرزا محمدتقی خان امیرکبیر از دکتر کلوکه  باعث  شد کورمیک  برکنار و بار دیگر سمت پزشکی  شاه  را به دکتر کلوکه فرانسوی دادند که به نظر می رسید چندان نقشی در رقابتهای سیاسی میان دو قدرت زمان نداشت.

با برهم خوردن روابط میان  ایران و فرانسه در جمادی‌الثانی 1265 کنت دو سارتیژ به همراه دیگر اعضای سفارت به فرانسه بازگشت، بار دیگر دکتر کلوکه به عنوان حافظ غیر رسمی منافع  فرانسه در ایران باقی ماند. در سال 1268 ق  در سوءقصد بابیان به  ناصرالدین شاه کلوکه گلوله‌ای را که شاه را زخمی کرده بود بیرون آورد. او  از حضور در مراسم مجازات بابی‌ها که از سوی درباریان برای نشان دادن وفاداری خود به شاه   صورت گرفت سرباز زد. یکی از موضوعاتی که دکتر کلوکه در مدت اقامت خود در ایران به آن توجه کرد بیماری وبا و شیوع آن،  راه‌های جلوگیری و  درمان آن بود .  او خود دوبار در 1846م/1262  و 1853م/ 1269 دچار  این بیماری شد.از دیگر اقدامات او که در دوران  امیر کبیر صورت گرفت  آغاز واکیسناسیون عمومی بود. دکتر کلوکه برخلاف دیگر پزشکان  فرنگی که به ایران آمدند در مدرسه دارالفنون به تدریس نپرداخت اما  به روایت روزنامه  وقایع اتفاقیه به سه چهار نفر از جوانان با استعداد  ایرانی در منزل خود  درس جراحی می داد:  "مدتی است که عالیجاه مقرب الخاقان  کلوکه صاحب حکیم باشی اعلیحضرت پادشاهی حسب الحکم  چند نفر را در خانه خود  درس جراحی می‌دهد و الحق دراین علم بسیار خوب ترقی کرده‌اند ..." مقرری او در 1267  سه هزار تومان بود. علاوه بر طبابت او به شاه زبان فرانسوی را نیز آموزش می داد.

قطع مناسبات میان ایران و فرانسه شش سال به طول انجامید. در 1855 م/1271ق سفارت فرانسه رسما در ایران بازگشایی شد. این بازگشایی و از سرگرفتن مناسبات  نتیجه معاهده میان ایران و فرانسه در 1263ق/1847 بود. تلاش دکتر کلوکه برای حفظ منافع و گسترش روابط فرانسه منجر به دریافت  نشان لژیون دونور شد.

دکتر ارنست کلوکه در 1855/1271 ق با  دختر سلیمان خان سهام‌الدوله  و خواهر جهانگیرخان سرتیپ، وزیر صنایع و قورخانه ناصرالدین شاه  که از ارامنه بودند ازدواج  کرد و دو ماه بعد در اکتبر 1855 / محرم 1272 بر اثر نوشیدن تنطورکانتارید که اشتباها توسط مستخدمش به وی داده شد بعد از ده روز درگذشت.  مرگ او از سوی برخی از منابع  مشکوک نقل شده و این دسته از منابع معتقدند که  او را مسموم کردند. مدفن او در  آرامستان دولاب در تهران  که متعلق به مسیحیان است  قرار دارد. با مرگ دکتر کلوکه ،  دکتر پولاک اتریشی به طبابت ناصرالدین شاه انتخاب شد.

دکتر پولاک ، جانشین او در موردش می‌نویسد: دکتر ارنست کلوکه در اثر حسن خلق و ملایمت همیشگی خود به خصوص در سالهای اول اقامتش با فعالیت علمی ای که داشت از اقران خود ممتاز شد . وی که جراح پرکاری بود از طرف شاه به سمت طبیب مخصوص منصوب گردید و حتی پس از مرگ محمد شاه که تمام اروپاییها را به علت اینکه نان خور زیادی بودند و در اثر بیکاری به دخالت در امور و ایجاد دردسر پرداخته بودند مرخص کردند ولی کلوکه را نگاه داشتند .

منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران